جلسه چهارم از دوره چهارم کارگاههای اموزش خصوصی کنگره ۶٠نمایندگی کیش با استادی همسفر ظریفه و نگهبانی همسفر زینب و دبیر راهنما همسفر اعظم با دستور جلسه «نوشتن سی دی و اهمیت ان در اموزش» درروز دوشنبه ۲۶ابان ماه ۱۴٠۴ ساعت ۱۶:٠٠غاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام عرض ادب و احترام دارم خدمت نگهبان و دبیر عزیز، ایجنت محترم خانم ساناز و مرزبان گرامی که این محل امن را برای ما ایجاد کردند سپاسگزاری میکنم و درود فراوان بر شما عزیزان که اینجا تشریف آوردید و لحظاتی را قرار است؛ که از همدیگر آموزش بگیریم در خصوص دستور جلسه «نوشتن سی دی و اهمیت ان در اموزش» قبل از این که جلسه رو شروع کنیم جا دارد که روز میلاد و تولد دانشمند بزرگ زمان آقای مهندس را تبریک عرض کنم خدمت شما عزیزان، بیست و پنجم آبان تولد ایشان بود و واقعا خیلی خیلی از خداوند شاکر هستم که من در این عصر زمانه حضور دارم و میتوانم از علم بیانتهای ایشان استفاده کنم.
دستور جلسه نوشتن سی دی و تاثیر ی که در اموزش گرفتن دارد. نوشتن سی دی یکی از ارکان مهم آموزشی هست. یکی از ارکانی هست؛ که شاید به صورت خیلی ساده باشد اما وقتی که واردش میشویم و تحلیل اش میکنیم؛ میبینیم که هم از نظر علمی هم از نظر مفاهیمی که در قرآن کتاب آسمانی امده وهم از لحاظی این که واقعاً من میتوانم بگویم که این بهترین و زیباترین فرمانی هست که جناب مهندس ارائه دادند. چرا که؛ اگر یکم برگردیم به گذشته متوجه میشویم که در گذشته ان زمانی که تازه کنگره داشت شکل میگرفت، آقای مهندس صحبتهایشان همیشه فوق العاده و تاثیرگذار و جلسات خیلی پربار میباشد.
با اینکه جمعیت خیلی خیلی کم بود ولی چیزی که ایشان متوجه شدند این بود که بعد زمانی که میگذرد، مطالب رو به فراموشی میرود و ان طوری که باید کاربردی در زندگی نمیشود. در کانال آتیه سبز آقای حکیمی صحبت کردهبودند خیلی برای من جالب بود. ایشان فرمودند: که من در نوشتن خیلی کند بودم و نمیتوانستم زیاد تند بنویسم و دوست داشتم صحبتهای آقای مهندسی را برای خودم نگه دارم. امدم و صدای ایشان را ضبط کردم و بعد از مدتی یک روزی اتفاقی دنبال یک جمله قشنگی که در صحبتهای مهندس شنیده بودم، میگشتم و این جمله را خیلی دوست داشتم؛ که پیدا کنم. خیلی کاست را این طرف وان طرف کردم و متوجه نمیشدم و نمیتوانستم پیداش کنم و خیلی برام سخت بود و به این فکر افتادم که بهتر است از این به بعد صحبتهای اقای مهندس را بنویسم.
وقتی که بنویسید خیلی بهتر میتوانید، ان نکاتی را که میخواهید پیدا کنید. آقای مهندس به ایشان فرمان دادهبودند که به شعبه مشهد که تازه به برپا شدهبود بروند، میگفتند: وقتی که انجا رفتم خیلی توصیه میکردم به اعضا که اگه که میخواهید خوب یاد بگیرید شروع کنید به نوشتن. اصلاً خودم ناخودآگاه این کلمه را مرتب تکرار میکردم و بعد مرتباً از شعبه می امدند و به آقای مهندسی میگفتند: وقتی که مینویسیم خیلی قشنگ و بهتر میتوانیم، مطالب را درک کنیم. و این شد که تصمیم گرفته شد دستگاه تهیه شودو و کاست پر میکردند بین اعضا میدادند و این جا نوشتن سی دیها از سال ۱۳۸۳ شکل گرفت و بعد هم که همه در جریان هستید؛ که در سال ۱۳۹۷ تبدیل شد به همون فایلهای صوتی اپلیکیشن دژاکام و ما به راحتی داریم از ان استفاده میکنیم و زحمتهای زیادی پای این مو ضوع کشیده شدهاست.
آقای مهندس متوجه شدند. حقیقتی در این جا هست؛ که زمانی که مطالب از طرف گوش شنیده میشود و روی برگه کاغذ توسط دست اورده میشود شخص میتواند به درک مفاهیم صحیح برسد و تغییر ساختار درونی ایجاد بشود و این حقیقت خیلی خیلی زیبایی است. خیلی از شماها خودتان تجربه کردید. من تجربه شخصی خودم را میگویم، نوشتن به قدری در سفر تاثیر داره طوری که خب من ۴ سال بدون مسافر در کنگره بودم و یک جورایی خودم را با خدمت توی پارک نگه داشتم.
کار مفیدی که کردم این بود که؛ شروع کردم خودم وادیها را نوشتن و با خودم میگفتم به هر حال چیزایی در انها وجود دارد که لازم است اموزش ببینم. بعد نوشتن هفتگی را برای خودم را به صورت خودکار شروع کردم.
تنها چیزی که توانست، شور و شوق را در من زنده نگه دارد و امید به من بدهد که روزی مسافرت می اید و درمان میشود همین نوشتن بود. یه روزهای بود تا میآمدم که فکرم درگیر موضوعی شود و حالم را بد کند استرس و اضطراب بگیرم، شروع میکردم به نوشتن و میدیدم؛ بعد از نوشتن حالم بهتره، خوش تره، استرس ام کمتر شدهاست. بعدها متوجه شدم که از نظر علمی اصلاً این موضوع ثابت شدهاست؛ که وقتی تپش قلب بالا میرود، وما در این موقع چیزی را مینویسیم، هورمون کورتیزول پایین می اید. شروع میکند به آرومتر کردن تمام اعضای بدن و آرامش حاصل میشود
و این یک حالت علمی است و مکانیزم اش به این صورت است؛ که تمام ان عصبها و عضلات ریز که در دست من قرار دارند همه شروع میکنند به کار کردن و این انتقال داده میشود به مغز و باعث میشود که مغز تحلیل اش را عمیقتر بکند و من به تفکر فرو بروم وقتی که من مینویسم باعث میشود که بازیهای ذهن من ان ذهنم که بسیار شلوغ است، به اصطلاح کند بشود و من را وادار بکند به تفکر کردن و این خیلی کمک میکند و دقیقاً این همین چیزی هست که آقای مهندس میخواستند که برای تغییر ساختار درونی انسان اتفاق بیافتد و ان تغییری که مد نظرشون بود این رویه را پیش گرفتند و واقعاً هم موفق شدند چرا که اگه شما نگاه بکنید به خروجیهای کنگره متوجه میشوید.
چند وقت نیست که ما از گل ریزان میگذریم اصلاً واقعاً کجای دنیا همچین چیزی پیدا میشود که انقدر انسانها بخشش داشته باشند، خودشان و خانواده محترم شان بخشیدهاند، این همه پهلوان کجای دنیا همچین چیزی ما میتوانیم به چشم خود ببینیم. تمام اینها در اثر همون آموزشهای آقای مهندس هستند که توسط اون صوت زیبا و انرژی بالای ایشان از طریق صوت وارد میشود به دستان ما و نوشتاری میشود و حک میشود و بر دل مینشیند. در واقع از گوش به فکر از فکر به دست و از دست به قلب و از قلب میشود یک مفهومی که به دل و جان مینشیند. ان زمان است که من شروع میکنم به بخشش کردن.
در سی دی" طلوع دیگر "خیلی قشنگ آقای مهندس در مورد نوشتن صحبت کردند گفتند: که ما خیلی چیزها را شنیدیم ولی واقعاً اثری برای ما نداشتهاست، حقیقتاً خیلی از افراد توصیه میکنند؛ که مثلاً این کارا بکنید نماز بخوانید، فلان کار را انجام بدید ولی واقعاً تاثیری نداشته ولی چه اتفاقی میافتد که صحبتهای اقای مهندس این همه تاثیر گذار است؛ زیرا متوجه شدهایم که این صوت واقعاً از حق و از حقیقت می اید. آقای مهندس میگویند: که شنیدن بدون عمل فقط یک عبور آرام باد هست. وقتی شروع به نوشتن میکنیم تغییر همین جا اغاز میشود، مجبور میشویم بارها عقب و جلو کنیم و گوش کنیم و بعد بنویسیم و باعت تکرار استمرار میشود و جالب این جا است که حالا نمیدانم برای من که به این صورت است، احتمالاً برای همه همین شکل است که وقتی دوباره میشنویم یه نکته جدید داخل اش پیدا میکنیم.
خیلی جالبه شاید توی مشکلی غرق شدهایم و گرهای وجودمان را گرفته باشد وقتی سی دی گوش میکنیم حس میکنیم، این سی دی انگار برای من گفته شدهاست و مشکل منه و یه جورایی انگار به ادم امید میدهد که حرکت کند، ظریفه پاشو و محکم حرکت کن و راهت را دیگر پیدا کردی و واقعاً قدردان این سیستم واین مکان امن هستیم؛ که چقدر سختیها برایش کشیده شدهاست تا بتوانیم از همدیگر آموزش بگیریم. در قرآن و سوره بقره آیهای که خداوند قسم داده به قلم، وقتی که خداوند برای نوشتن قسم میدهد، پس من ظریفه واقعا باید قدر و ارزش بدانم این نوشتن سیدیها را، که کاری سرسری و فقط سیاه کردن خطوط و این که من چند خطوطی را روی برگه بنویسم نیست پشت پرده بسیار بسیار حرف و علم نهفته است.
زمانهای خیلی دور قدیما موقعی که عصبانی میشدم، چون ذاتا آدم آرومی هستم و عصبانیت من خیلی دیر اتفاق میافتاد ولی یادمه که اگه که عصبانی میشدم از دست مسافرم، شروع میکردم به نوشتن هرچی دلم میخواست رو برگ مینوشتم ولی جالب
بود انگار عصبانیت من فروکش میکرد و انگار آرومم میکرد. الان یکم نسبت به قبل ام خودم رو مقایسه میکنم خیلی آرومتر هستم آرامشم بهتره. در کنار مشکلات ام حرکت میکنم و واقعاً یه امیدی دارم که هر هفته از یک جایی منبعی برای من پیام می اید و علمی به من اضافه میشود، علمی که اصلاً کار به زمین نداردو از آسمان تغذیه میکند. واقعاً احساس خوب و امید به من دست میدهد.
در پایان از راهنمای خوب وپر دانش خودم خانم پریسای عزیز بسیار سپاسگزارم و از خداوند میخواهم که نوشتن را وظیفه ندانم و ان را تمرینی ببینم برای بهتر شدن خودم که از دیروزم بهتر شوم و تبدیل شوم به یک انسان مفید برای این جامعه.

ویراستاری وارسال: همسفر بهاره، نگهبان سایت
تایپ: همسفر فاطمه، رهجوی راهنما همسفر ساناز
همسفران نمایندگی کیش
- تعداد بازدید از این مطلب :
91