خدمت کردن در سیستم کنگره مملو از عشق است

ما همه راهنمایان، همه با هم کمر خم کردیم و زانوان خود را بر روی خاک نهادیم و سجده‌ای آغاز نمودیم؛ برای شکرگزاری از انجام این عمل عظیم که همانا خروج از جهان ظلمت بود و پیوستن به جهان نور و روشنایی، هم اکنون ما هم آموزش دیده‌ایم تا بتوانیم به انسان‌های دردمند خدمت کنیم، زیرا خود گفتی که اگر فردی را احیاء کنیم گویی تمام ساکنین زمین را احیاء کرده‌ایم؛ پس یاریمان ده تا خدمتگزار دردمندان باشیم نه آقا و سرور آن‌ها.

من یک همسفرم، همسفری با شال خوش رنگ و امیدبخش راهنمای تازه واردین، جایگاهی که از دوره‌ مرزبانی در خاطرم نقش بسته بود و تمام تصویرسازی‌ام شال راهنمای تازه واردین بود. با تمام وجودم من این شال و این خدمت را از قدرت مطلق خواستار بودم. من در زمانی که خودم را 3 سال پیش در مقابل راهنمای تازه واردین دیدم، با آن همه تخریب و حس و حال خراب، تنها ایشان بود که نور امید را در دلم روشن کرد و این جرقه باعث ادامه راه من برای کنگره شد.

من سپاسگزار همسفر فریبا و راهنمای خوبم همسفر مریم هستم. آن روز که وارد ساختمان سیمرغ شدم و آن همه شکوه را در سالن دیدم همه وجودم پر از ذوق و شوق شد و از آن همه انرژی بدنم به لرزه افتاده بود. چند ماهی بود که آقای مهندس را ندیده بودم، با دیدن ایشان همه وجودم دوباره مملو از عشق و محبت شد. خدمت کردن در سیستم کنگره مملو از عشق است و همه ما به آن عشق احتیاج داریم، جایی که ما را پذیرا نبودند و جایگاهی نداشتیم و هیچ یاری‌گری نبود؛ پس زکات این آرامش خدمت کردن است. زمان بستن پیمان شد و من، احساس می‌کردم با بند‌‌بند وجودم پیمان می‌بندم؛ برای این‌که در این مسیر خدمت کنم نه خیانت و بایستی کمک کننده انسان‌های دردمند باشم، با زبانم دلی را نشکنم و در این مسیر آموزش بگیرم و آموزش بدهم.

زمان رسیدن دریافت شالم از دستان پرمهر آقای مهندس شد؛ سر تعظیم فرود آوردم و ایشان شال را بر گردن من انداختند و این لحظه را برای همه از خداوند خواستارم. من دوست داشتم که در این چرخه بازیگر باشم، تماشاچی بودن به من انرژی منتقل نمی‌کرد؛ پس باید خدمت می‌کردم با هر شرایطی که بود، در غیر این صورت من خود را بدهکار لطف و محبت این سیستم می‌دانستم. من به این حال خوش دست یافتم؛ پس به این راه و این مسیر ایمان دارم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم.

نویسنده: راهنمای تازه واردین همسفر نسیم 
ویرایش و ارسال: همسفر شقایق رهجوی راهنما همسفر وحیده (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی دامغان