مشارکت تعدادی از اعضای لژیون اول نمایندگیشفا در باب دستور جلسه هفته
" نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش "
.jpg)
مسافر حسین؛
به نظرم کنگره ۶۰، مسیری هزارتو است که راههای مختلفی را باید در زمینههای گوناگون زندگی پیمود تا به تعادل برسیم. بهدستآوردن تعادل، رسالتی در زیستن من است و بایستی از هر راهی تلاش کنم تا به این هدف دست یابم. یکی از هزار راه کنگره، نوشتن سیدی است، و بیشک این یکی از ابزارهای مؤثر در این مسیر است.
جناب مهندس فرمودهاند که رهایی از بند اعتیاد تنها هدف کنگره نیست، بلکه هدف اصلی، درست زنده بودن و مفید بودن در این دوره از حیات ماست. با نوشتن سیدی، ضمیر ناخودآگاه خود را پرورش میدهم و تربیت میکنم تا در همه جوانب چرخ زندگیام لنگ نزند.
اگر عوامل مختلف رفتاری، گفتاری و کرداری را همچون شعاعهای متعدد یک دایره در نظر بگیریم، اگر در یکی نمره بالایی داشته باشیم و در دیگری نمره کم، با این تعریف محیط دایره بر اساس نمرات به هم وصل میشود. در این شرایط، چرخ زندگی من میلنگد. پس باید در هر شعاع از زندگی نمره تعادل را داشته باشم تا این چرخ بهدرستی و با تعادل در صراط مستقیم به هدف و رسالت خویش برسد.
نکته اساسی اینجاست که نوشتن سیدی همچون گهوارهای من را در آرامش مطلق قرار میدهد تا دور از هیاهوی ضد ارزشها، به خودشناسی و تفکر درباره خود بپردازم. این فرآیند به من کمک میکند تا ارزشها را با قلم خودم در ذهنم حک کنم، و به همین دلیل است که در کتاب آسمانی به قلم قسم خورده شده است.
امید است که در این مسیر طلایی زندگی، پایدار و سالم به راه خویش ادامه دهیم و خدمتگزاری لایق برای دیگران باشیم.

مسافر ابوالفضل؛
نوشتن سیدی به من یاد داده است که فهم، یک لحظه نیست، بلکه یک ساختن آرام است؛ مانند قرار دادن یک آجر روی آجر دیگر. نوشتن، مرا با خودم روبرو کرده و به بخشهایی از وجودم که از دیدنشان میترسیدم، آشنا کرده است. هر جملهای که مینویسم، نوری میشود که یک گوشه تاریک درونم را روشن میکند.
سیدی نوشتن برای من یک سفر است؛ سفری به درون خودم، جایی که سالها صدایش را نشنیده بودم. این نوشتنها به من کمک کردند تا از اضطراب، بیقراری، ترس و خشم فاصله بگیرم و از تاریکیها بیرون بیایم. برای من نوشتن یعنی مراقبت از خود، یعنی احترام به آموزش و رهایی، و همچنین احترام به خودم بهعنوان کسی که دوباره در حال ساخته شدن است.

مسافر ابراهیم؛
اگر جسم و شهر وجودی خود را با یک ساختمان در حال ساخت مقایسه کنیم، نوشتن سیدیها—بهویژه ۱۴ وادی—مانند ستونهایی هستند که در ساختمانها به کار برده میشوند تا استقامت بیشتری داشته باشند. هر چه ستونهای بیشتری در ساختمان به کار برود، استقامت و مقاومت آن بیشتر خواهد بود. من با نوشتن هر سیدی، بهویژه ۱۴ وادی، یک ستون محکم در جسم و شهر وجودی خود بنا و برپا میکنم.
از دید دیگری که به نوشتن سیدیها نگاه میکنم، آنها مانند شهر و کوچه و خیابانی هستند که نام هر کوچه و خیابان بر روی آن نوشته شده است تا ما راه را بهدرستی پیموده و دچار اشتباه نشویم. با نوشتن هر سیدی، متوجه میشویم که راههایی که به اشتباه پیموده بودیم، اکنون باید با دقت بیشتری انتخاب کنیم و دیگر به بیراهه نرویم.
این نوشتن به ما کمک میکند تا با تفکر و اندیشه، قدمهای محکمتری را در این راه پرپیچ و خم و سرشار از فراز و نشیب برداریم.

مسافر مسعود؛
زمانی که ما به سیدیها گوش میدهیم، در واقع در حال دریافت آموزشهایی هستیم که از تفکر و تجربه یک راهنما یا استاد نشأت گرفته است. سیدیها مانند یک کلاس خصوصی هستند که هر روز در دسترس ما قرار دارند؛ بدون محدودیت زمان، مکان و شرایط. گوش دادن منظم به سیدیها باعث میشود ذهن ما در مسیر درستی قرار بگیرد و از افکار پراکنده به سمت نظم و آرامش حرکت کند.
اما اصل تأثیرگذاری زمانی اتفاق میافتد که ما سیدی را بنویسیم. نوشتن سیدی تنها یک تکلیف یا کار شکلی نیست، بلکه فرآیندی است که موجب میشود آنچه شنیدهایم از سطح آگاهی لحظهای عبور کند و در عمق ذهن و حافظه بلندمدت ما ثبت شود.
وقتی که من سیدی را با دست خودم مینویسم، مجبور میشوم با دقت بیشتری گوش کنم، مفهوم را بفهمم و آن را با زبان خودم بازنویسی کنم. همین کار باعث میشود آموزش برای من ملموستر و قابلاستفادهتر شود و به واقعیت زندگیام نزدیکتر گردد.
در بسیاری از مواقع، هنگام نوشتن متوجه میشوم که کدام قسمتها را بهخوبی نفهمیدهام یا کجا ذهنم مقاومت دارد. این دقیقاً همان نقاطی هستند که نیاز به کار دارند. به همین دلیل، نوشتن سیدی نهتنها آموزش را تثبیت میکند، بلکه به من کمک میکند تا خود واقعیام را بهتر بشناسم و نقاط ضعف ذهنیام را شناسایی کنم.
به مرور زمان متوجه میشوم که ارتباط من با آموزش قویتر میشود، تمرکزم افزایش مییابد و نگاه من به مسائل تغییر میکند. اینجاست که سیدی و نوشتن آن، از یک ابزار آموزشی ساده تبدیل به یک مسیر تغییر میشود؛ مسیری که باعث رشد، آرامش و ساختن جهانبینی جدید میگردد.
در پایان، برای من روشن شده که اگر گوش دادن به سیدی همچون دریافت یک بذر باشد، نوشتن آن مانند کاشتن و مراقبت از آن است. تنها با این دو مرحله کنار هم است که آموزش به ثمر مینشیند و تبدیل به دانشی ماندگار میشود.

مسافر مصطفی؛
به نظر من سیدی نوشتن یکی از ارکان اصلی جهانبینی است که در آن طریقه درست زندگی کردن، نظم و انضباط، حل مشکلات شخصی، برخورد با دیگران، خوردن و حتی خواب و بیداری را به من آموزش داده است.
نوشتن سیدی اعتماد به نفس من را خیلی بالا برده، حسهای خفتهی من را بیدار کرده و کمتر درگیر افکار منفی میشوم.
با نوشتن سیدی با صور پنهان آشنا شدم و آموختم که زندگی تک بعدی نیست و جهانهای ديگری نيز وجود دارد. نوشتن سیدی به من آرامش داده و تأثیر زیادی روی من و خانواده ام گذاشته است.

مسافر مجتبی؛
هماکنون که قلم را مانند قایقی بی بادبان در امواج ورق راهنمایی میکنم، تمام جلوههای یک مهر عالی و دوستداشتنی از نوشتن سیدی بر روی دفتر، در جلوی چشمانم منعکس میشود. با اینکه مدت زیادی از سفر من نمیگذرد، اما در همین مدت کوتاه آموزشهای ناب بسیاری از کنگره آموختهام که با تفکر و اندیشه، میتوان زندگی بهتری ساخت. این آرامش را مدیون آموزشهای ناب جناب مهندس و راهنمای عزیزم هستم.
مرزبان خبری: مسافر علیاصغر
ارسال: مسافر محمدرضا ل7
- تعداد بازدید از این مطلب :
168