هفتمین جلسه از دوره نود و یکم کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا نمایندگی شادآباد، با استادی مسافر عباس، نگهبانیِ مسافر رضا و دبیریِ مسافر ابوالفضل با دستور جلسه «نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش» روز دوشنبه 26 آبان ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان عباس هستم، یک مسافر. خدا را شاکرم که توفیق حضور در کنگره را به من عطا کرد و خوشحالم که در جمع پربرکت شما عزیزان قرار دارم. از راهنمای گرانقدرم، آقای میرزایی، نیز صمیمانه سپاسگزارم که با اعتماد به بنده، این فرصت را در اختیارم گذاشتند تا هم خدمت کنم و هم آموزش ببینم.
هنگامی که به دستور جلسه میاندیشم، این نکته برایم جالب بود که من پیشتر تصور میکردم سیدیهای کنگره همواره به شکلی که امروز در اپلیکیشن دژاکام در دسترس است، وجود داشتهاند؛ به راحتی یک کلیک و دانلود و سپس گوش دادن آنها به راحتی میسر بوده است. اما با نگاهی به تاریخچه کنگره درمییابیم که در آغاز، آموزشها بر روی نوار کاست ارائه میشد، سپس بر روی سیدی رایت میگردید و با زحمت فراوان به دست اعضا میرسید. این موضوع به ما یادآوری میکند که باید قدر موقعیت کنونی را بدانیم؛ زمانی که فناوری به یاری آموزش آمده و دسترسی به این گنجینه دانش را بسیار آسان کرده است.
وقتی من وارد کنگره شدم، به واسطه ذهنیت افیونی که داشتم، تنها به فکر ترک بودم و درکی از مفهوم «درمان» نداشتم. هنگامی که بحث نوشتن سیدی مطرح شد، در برابر آن مقاومت کردم. اگرچه به نوشتن علاقه داشتم، اما این کار را بیفایده میپنداشتم و برایم شبیه تکلیف مدرسه بود. وقتی اولین سیدی با موضوع وظایف رهجو را نوشتم، بسیار ناراحت شدم و با خود میگفتم: چه لزومی دارد این ۳۰ صفحه را واژه به واژه بنویسم؟ اما با تداوم در تمرین و نوشتن، به این نتیجه رسیدم که تمامی این فرآیند، بخشی از آموزش است و تأثیری شگرف بر من گذاشت. با رسیدن به وادیها، عمیقاً درک کردم که آموزش چه نقش حیاتی در درمان ایفا میکند؛ آموزشی که از طریق منابع کنگره و سیدیهای هفتگی—که میشنویم و مینویسیم—حاصل میشود.
این تجربیات را به عنوان نکتهای برای دوستانی که سفر اول خود را تازه آغاز کردهاند یا در میانه راه هستند، عرض میکنم: نوشتن، مقولهای بسیار مهم است. در قرآن کریم نیز به «قلم» سوگند یاد شده که خود گواهی بر اهمیت این عمل است.
در سفر اولم، هرگاه حالم دچار نوسان میشد، یکی از تجویزهای همیشگی راهنما برای من، نوشتن سیدی بود. این کار به طرز شگفتانگیزی مؤثر واقع میشد؛ تمام افکار و ذهنیتهای منفی از وجودم زدوده میشد، در محتوای سیدی غرق میشدم و مشکل پیشآمده را فراموش میکردم.
در ابتدا گمان میکردم باید تمام مطالب سیدی را درک کنم، اما وقتی با پیشکسوتان و راهنمایم مشورت کردم، به من گفتند: حتی اگر تنها یک نکته از یک سیدی فرا بگیری، کافی است و برای من نیز دقیقاً همینطور بود. اگر از میان صحبتهای آقای مهندس و استاد امین، تنها یک مفهوم را میآموختم، برایم کافی بود.
از دیگر تأثیرات نوشتن سیدی، علاوه بر آرامش، تقویت حافظه بود. در ابتدا وقتی سیدی را میشنیدم و قصد نوشتن داشتیم، مطالب را فراموش میکردم، اما به تدریج تمرکزم قویتر شد. همچنین، خط من بسیار بهبود یافت و یک هارمونی خاص بین چشم، گوش و دست ایجاد شد. حدوداً از میانه نوشتن چهل سیدی به بعد، این ارتباط به راحتی برقرار میگردید.
تأثیر دیگر افزایش نقطه تحمل من بود. در ابتدا، وقتی آقای مهندس برخی مطالب را چندین بار تکرار میکردند، علت را درک نمیکردم و نقطه تحملم پایین بود. اما بعدها فهمیدم که این تکرار، مانند کوبیدن میخی است که با هر ضربه، در جان و ذهن ما فرو میرود و درک ما را عمیقتر میکند.
یکی از مهمترین تأثیرات سیدی نوشتن، تقویت صبر بود. در اوایل سفر، حوصله چندانی نداشتم و به دلیل آشفتگی احوال، کمطاقت بودم. به گمانم این بیحوصلگی، یک بند بود که با نوشتن سیدی و پرورش صبر، از وجودم گسسته شد.
از رسوم بسیار خوب کنگره، تشکیل لژیون خدمتگزاران است. در این لژیون، عزیزانی که در شعبه خدمت میکنند، یک روز در هفته گرد هم میآیند و موظف به نوشتن یک سیدی هستند. خود من که مدتی در واحد OT خدمت میکردم، به دلیل مشغله، کمتر فرصت حضور در لژیون را پیدا میکردم و این امر باعث میشد نتوانم سیدی بنویسم. اما لژیون خدمتگزاران این فرصت را برایم فراهم کرد.
امیدوارم همگی بتوانیم آموزشهای ناب کنگره را به خوبی فراگیریم و در مسیر زندگی به کار بندیم.
از توجه و حوصلهای که به صحبتهایم داشتید، صمیمانه سپاسگزارم.

- تعداد بازدید از این مطلب :
231