هشتمین جلسه از دوره چهل و دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی، به استادی مسافر علیرضا و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر عباس با دستور جلسه "نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش" در روز دوشنبه 26 آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
نخست خداوند را شاکرم که امروز این حال خوب نصیب من شد. از جناب مهندس دژاکام و خانواده بزرگوار ایشان صمیمانه سپاسگزارم بابت سفرهای که برای ما گستردند و همچنین از راهنمای عزیزم، آقای یونس، متشکرم که به من اعتماد کردند و اجازه دادند امروز در این جایگاه خدمت کنم.
با احترام به دستور جلسه، من از همان روزی که وارد کنگره60 شدم، سه جلسه تازهواردین را روی این سکو مشاوره شدم، روز رهایی هم همینجا ایستادم و امروز نیز در همین جایگاه قرار گرفتم. این یعنی تازهوارد، نگهبان جلسه و استاد جلسه، اگر در مسیر کنگره60 قرار بگیرند، همه محترماند و مسیر، جایگاه هرکس را مشخص میکند.
در گذشته همیشه تعجب میکردم وقتی استاد جلسه میگفت: من در این دستور جلسه قرار دارم! فکر میکردم اغراق است. قرار بود دفعه قبل استاد جلسه باشم، اما قسمت نشد؛ امروز میفهمم حکمتش همین بود. چون شرایط سفر اول من دقیقاً مربوط به این دستور جلسه بوده است.
من کسی بودم که در لژیون خدمت میکردم، نگهبان نظم بودم، اما سیدی نمینوشتم. راهنمایم را خیلی اذیت کردم، بارها راهنما وسط لژیون مرا بلند کرد و تذکر داد، بارها نزدیک بود کارم به مرزبانی کشیده شود، اما گذشت. امروز میدانم هویت هر مسافر، همان نوشتن CD هایش است و این 40 CD شناسنامهی رهایی مسافر سفر اول است و 30 CD سفر دوم شناسنامهی سفر دوم می باشد. من یقین دارم اگر مسافری بگوید بدون نوشتن CD رها شده ام، محال است.

تمام این برنامهریزیها، این اندیشه دقیق و مسیر آموزشی را جناب مهندس با تفکر ژرف خود طراحی کردهاند، طوری که ما با خیال راحت به دو هفته تعطیلات نوروزی و تابستانی میرویم بدون اینکه از مسیر آموزشمان منحرف شویم. همهی اینها نتیجه همان آموزشهایی است که از طریق سیدیها دریافت میکنیم.
انسان به علم نیاز دارد؛ علم زندگی کردن. هرقدر مطالعهاش بیشتر شود، عالمتر میشود. و تنها جایی که من توانستم علم زندگی را بفهمم، همین کنگره60 بود. هیچ مراقبهای، هیچ روشی نتوانست کاری بکند که 10 دقیقه بعد از نوشتن CD وسوسه مصرف مواد مخدر از ذهنم خارج شود، اما اینجا شد. اکنون به یقین میدانم علم عظیمی در کنار این روش آموزشی کنگره60 است. همیشه نوشتن یکی از مشکلات جدی زندگی من بود.
کنگره60 کاری کرد آن کاغذی که روزی به عنوان لول در دست میگرفتم، اکنون تبدیل شود به کاغذی جهت نوشتن و آموزش گرفتن علم زندگی. سیر تکامل من در کنگره60 را میتوان از دفترهایم فهمید، جوهر تمام خودکارهایی که خالی کردم مستقیم رفت در ذهن و جانم. بارها گفتم و باز هم میگویم: یک مسافر سفر اول اگر با نوشتن بجنگد، قطعا تا ساعت سه صبح روز رهاییاش را میگذارد تا سیدی های باقی مانده را بنویسد، این راه میانبُر ندارد. سخت است، اما راهش همین است.
فلسفهی این دستور جلسه این است که ما هر روز با نوشتن، از دل سیدیها نکتهای تازه استخراج کنیم؛ حقیقتی که هیچکجا نمیشود یافت. سپاسگزارم از سکوت و احترام شما که امروز به من آرامش دادید.
تایپ و ویرایش: مسافر جواد لژیون یکم
عکس: مسافر مهیار لژیون دوم
بارگزاری خبر: مسافر جواد لژیون یکم ، مسافرهادی لژیون نهم
مرزبان خبری: مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر احمد
آبان ماه ۱۴۰۴ شعبه صالحی (تهرانپارس)
- تعداد بازدید از این مطلب :
190