جلسه ششم از دوره بیست و پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ روزهای یکشنبه نمایندگی شیروان به استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر تاج محمد با دستور جلسه " نقش سی دی و نوشتن آن در آموزش " در تاریخ 25 آبان ماه 1404 ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر. ابتدا از ایجنت محترم و گروه مرزبانی تشکر میکنم که اجازه دادند در این جلسه خدمت کنم و از شما عزیزان آموزش بگیرم. واقعاً خدمت کردن خودش یک نوع آموزش است؛ آموزشی که در وجود ما باقی میماند. وقتی کسی مشارکت میکند، زمانی که صحبت میکند، آن مطلب در او تثبیت میشود.
دریکی از صحبتهای استاد امین هم شنیدم که میگفت: زمانی یک نفر واقعاً یک مطلب را آموخته که بتواند آن را به زبانی ساده، طوری که حتی مادربزرگی بیسواد هم بفهمد، توضیح دهد. اگر توانست آن مطلب را اینقدر ساده کند، یعنی فهمیده و آنوقت میتواند برای دیگران، حتی بچهها هم توضیح دهد.
امروز در مورد نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش صحبت میکنم. ما همیشه اینجا از مهندس تشکر میکنیم که چنین بستری را فراهم کرده، اما شاید خیلیها ندانند که این بستر از ابتدا اینطور آماده نبوده است. اگر سیدیها را گوشداده باشیم، میدانیم که سال ۱۳۷۸، کنگره تشکیل شد؛ آن زمان تعداد افراد خیلی کم بود. اولین جلسات باکاست ضبط میشد. دوستانی که متولدین دهه ۵۰ و ۶۰ هستند یادشان هست، دو تا ضبط میگذاشتند و یک ساعت زمان میبرد تا یک کاست ضبط شود. در طول روز شاید فقط ده کاست ضبط میشد تا به دست بچهها برسد. اولین کسی هم که کاست را ضبط و اولین نوشته را تهیه کرد، دیده بان محترم آقای احمد حکیمی بود.کمکم کار پیش رفت و حدود سال ۸۸ در جلسات انقلاب بود که سیدیها وارد سیستم شد. مهندس توضیح میداد که آن زمان سیدیها را همروی دستگاه میزدند، اما باز یک مشکل وجود داشت: تعداد زیادی سیدی ضبط میشد اما در شعب باقی میماند.
.jpg)
حالا ما میگوییم «بستر فراهم است»، اما باید بدانیم چه سختیهایی کشیده شده تا امروز کنگره بیش از ۱۵۰ شعبه داشته باشد. در سیدیها شنیدیم که حتی سال ۹۰ یا ۹۱ مهندس گفتند بیشتر از ۵ شعبه در سال نباید افتتاح شود، چون کیفیت آموزش پایین میآید؛ چون اگر نتوانیم ارتباط و آموزش را بهدرستی منتقل کنیم، کمیت هیچ ارزشی ندارد. اما آنچه باعث شد همهی ما باهم همسطح شویم، همین سیدیها بود. یک دوست در اسفراین میگفت احساس میکنم تنها هستم، ولی وقتی به تهران میآیم میبینم اطلاعات مایکی است. این یعنی آموزش در کنگره یکپارچه است و همین باعث میشود وقتی وارد کنگره میشویم حالمان خوب شود.اما فرق گوش دادن سیدی با نوشتن آن چیست؟ مثل فرق شنیدن و گوش دادن. شنیدن یعنی صدایی را فقط دریافت میکنیم؛ وقتی راهنما صحبت میکند، درعینحال صدای خیابان یا کسی که رد میشود را هم میشنویم. اما گوش دادن یعنی حواس کاملاً جمع باشد، طوری که اگر کسی از پشت سر صدایمان بزند، متوجه نشویم.
نوشتن سیدی هم همین است. مهندس دریکی از صحبتها در سال ۸۳ میگوید: نوشتن مثل مدیتیشن است. وقتی مدیتیشن میکنیم ذهن را ساکت میکنیم؛ در نوشتن هم تمام تمرکز روی آن چیزی است که گفته میشود. شاید اول متن کوتاه بنویسیم، اما کمکم یاد میگیریم یک جمله را کامل و دقیق منتقل کنیم.
مرزبان خبری: مسافر صادق
تایپ: مسافر نظیر لژیون چهارم
ویراستاری: مسافر محسن
ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
209