جلسه پنجم از دوره چهلوچهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی پهلوان محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر امیرمحمد و دبیری مسافر محمدحسن، با دستور جلسه "نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش" یکشنبه 25 ابان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر؛
از گروه مرزبانی، دبیرجلسه، نگهبان، ایجنت محترم و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر میکنم.
خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستورجلسه "نقش سیدی و نوشتن آن درآموزش" می باشد؛
در ابتدا خدا را سپاس میگویم که هفته گلریزان را به بهترین شکل پشت سر گذاشتیم و هرکس به میزان توان خود در این جشن مشارکت کرد. با همسفرم در مورد مشارکت در جشن گلریزان صحبت میکردیم به او پیشنهاد دادم مبلغی را که برای خرید خودرو پسانداز کرده است ببخشد و جایگاه پهلوانی را تجربه کند. خداوند در قبال بخشش همان چیزی را که ما نیاز داریم عطا میکند. خلاء وسیله نقلیه به راحتی قابل جبران است، ولی خداوند شاید بخواهد در عوض بخششمان ضعفی همچون خشم یا حسادت را ازما بگیرد و آرامش را به قلب ما بازگرداند.این موضوع را خود من پس از تجربه جایگاه پهلوانی درک کردم.
گاها پیش میآید از خواب بیدار میشویم و کاملا آشفته حال هستیم یا مواقعی میشود که رشته زندگی از دستمان خارج میشود. آیا ارزش برطرف کردن این موارد از یک خودرو کمتر است؟ بعد از هفته گلریزان متوجه خواهید شد که چه اتفاقات خوبی در زندگی برایتان میافتد. مانند شعبهای که چند روز پیش که آقایمهندس دژاکام در مشهد برای خدمتگذاران جلسه داشتند یک سالن بزرگ مملو از ایجنت و راهنما که همان شعبه روز اول از یک مکان کوچک که متعلق به یک تاکسیتلفنی بود شروع به کار کرده بود.
به سراغ دستور جلسه میرویم، سال97 که وارد کنگره60 شدم نوشتن سیدی الزامی نبود و فقط ارائه خلاصهای از سیدی در لژیون کفایت میکرد. درک و دریافت خود من در آن زمان خیلی کم بود. کاملا منظم و بدون غیبت در جلسات حاضر میشدم اما هیچ دریافتی نداشتم و بهترین سرمایهام که وقتم بود در حال تلف شدن در کنگره60 بود، تا اینکه نوشتن سیدیها اجباری شد.
به خوبی به خاطر میآورم که اولین سیدی، ماشین بود. چون این سیدی را با دقت نوشتم هنوز هم مطالب آن را به یاد دارم. از آن به بعد داروهایم را به موقع میخوردم چرا که تازه فهمیده بودم چه بدن پیچیدهای دارم وهزاران میلیارد سلول در ساختمان بدن من مشغول فعالیت هستند.
شاید بتوان سیدیهایی را که در مورد جسم توضیح میدهد غذای جسم و سیدیهایی را که در مورد نفس و روح توضیح میدهند غذای روح و روان نام گذاشت. زمانی که افکار آشفتهای دارم با نوشتن سیدی افکارم کاملا مرتب و یکدست میشود و به آرامش میرسم. زمانی که به پزشک مراجعه میکنیم، او هم بخشی از علمش را در اختیار میگذارد اما چون حال مساعدی نداریم دریافتی نداریم، در مقابل زمانی که سیدی مینویسیم تمام مطالب آن را میآموزیم این هم فقط به خاطر آرامشی است که در آن لحظه داریم.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید متشکرم.

تایپ: مسافر علی لژیون پنجم و مسافر امیر لژیون دوم
عکس: مسافر محمد لژیون نهم
ارسال خبر: مسافر علی لژیون پنجم
مرزبان خبری: مسافر صادق
تهیه و تنظیم توسط گروه سایت شعبه امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
199