English Version
This Site Is Available In English

سی دی نوشتن کمک به باز شدن قفل های ذهن

سی دی نوشتن کمک به باز شدن قفل های ذهن

جلسه چهاردهم از دور ششم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دماوندبا استادی‌ مسافر محمد و نگهبانی مسافراله یار و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه ((نقش سی دی و نوشتن آن در آموزش ))در تاریخ 24 آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :
سپاس گذارم  از دوستان که یک بار دیگر این فرصت را به من دادند که بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم تا آموزش بگیرم و باید بگویم با این دستور جلسه بسیار احساس راحتی دارم چون آقای مهندس هم در سی دی ها میفرمایند دیگران را به انجام کاری تشویق  کنید که قبل از آن خودتان آن کار را به بهترین شکل انجام داده باشید، در مورد سی دی نوشتن باید بگویم که در سفر اولم تا حدود پنج ماه تغریبا از سی دی ها سر در نمی آوردم و بیشتر برای راهنمایم می نوشتم ولی بعد از آن ناگهان در من جرقه ای ایجاد شد که روشنایی آن تا امروز برایم بیشتر و بیشتر می شود که الان نه زوری نه اجباری برای نوشتن سی دی ها ندارم ولی چنان شوقی برای نوشتن هر سی در در من ایجاد میشود که به سختی میتوانم آن را شرح دهم و همانطور که آقای مهندس می فرماید کوش کردن و نوشتن هر سی دی در هفته برابر است با مطالعه یک کتاب در هفته است پس یعنی نوشتن سی دی در هر هفته میتواند دانش عظیمی را در بر داشته باشد و سی دی نوشتن باید با عشق انجام شود اینطور است که در هر زمان که مشکلی دارم با نوشتن سی دی متوجه راه حل آن میشوم گویی که آن سی دی مخصوص راه حلی برای مشکل من طراحی شده است و من در همینجا به نوشتن سی دی ایمان آوردم و شروع حرکت بر من اتفاق افتاد .
همانطور گه راهنمایم می فرمودند یک سری تجربه های منفی را نباید دوباره تجربه کرد اما تجربه هایی وجود دارند که تجربه دوباره آنها میتوان به دانایی ما اضافه کند که سی دی نوشتن هم از جمله تجربه هایی است که باید همیشه تجربه کنیم تا به عمق آن پی ببریم و صدای جناب مهندس هم برای من حکم آرام بخش را داردمن رد مورد سی دی ها خیلی کنجکاو بودم در جلسات با دیده بان ها و راهنماهایی بودند و من درآن شرکت می کردم سی دی های مختلفی راپیشنهاد می کردند و من هر چقدر سی دی گوش می کردم می دیدم هنوز خیلی از سی دی ها مانده که گوش نکردم.
مورد دیگری که می خواهم بگویم یکی از درگیری های ذهنی خودم بود که همیشه می گفتم من می آیم کنگره که به حال خوب برسم و چرا فلان مرزبان این رفتار را با من می کند و با فکر کردن به این موضوعات تفکر و روان خود را بهم می ریختم تا چند وقت پیش برای کاری نزد آقای خدامی رفته بودم که داشتن در مورد موضوعی برای یکی از خدمت گذاران توضیح می دادند که کنگره مانند یک جنگل می ماند و در جنگل و در جنگل هم انواع درختان سالم و خشک شده و پوک وجود دارد انواع حیوانات قوی و ضعیف و غیره و این که جناب مهندس می فرمایند کنگره مدینه منوره است منظور آن شهر مقدس نیست بلکه باید ببینم من خودم چگونه رفتار می کنم و توقع چگونه عکس العملی را دارم و چه هدفی دارم و به کجا می خواهم برسم که این صحبت ها به من یاد آوری کرد که هر کدام از ما باید مسیر درست خود را برویم.
دانشمندان و علم می گوید کسی که می نویسد آلزایمر نمی گیرد اگر سی دی را فقط گوش بدهیم به زودی مطالب آن از ذهن ما خارج می شود اما اگر آن را مکتوب کنیم و بنویسیم در ذهن ما حک می شود نوشتن سی دی برای شخص من بسیار مهم بود و در آموزش زندگی من بسیار کمک کننده بود و مسیر درست زندگی را به من نشان داد و من را به خودم شناساند و اینکه من محمد از زندگی چه چیزی می خواهم.با آرزوب بهترین ها برای شما خوانندگان این مطلب.

و در ادامه :انتخابات نگهبانی با انتخاب مسافر سعید از لژیون دوم راهنما محمد رضا

تنظیم و ارسال:گروه سایت نمایندگی دماوند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .