اولین جلسه از دور اول هفته گلریزان سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران نمایندگی فیروزآباد، با استادی دنور همسفر مژگان، نگهبانی دنور مسافر محمد، دبیری دنور مسافر روحاله با دستور جلسه « هفته گلریزان » در روز پنج شنبه مورخه ۱۴۰۴/۸/۲۲ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
من به نوبه خودم جشن شیرین گلریزان را اول به آقای مهندس و به همه شما عزیزان در نمایندگی فیروزآباد و اعضای کنگره ۶۰ در سراسر کشور تبریک میگویم و امیدوارم که به اندازه کافی مشارکت کرده باشیم و از این جشن لذت برده باشیم. به فرمایش آقای مهندس کنگره برای پا بر جا ماندن به سه مولفه نیاز دارد : «پول ، نیروی انسانی و علم ». ضلع علم که خود جناب مهندس زحمتش را کشیدهاند و نیروی انسانی خدمتگزاران کنگره هستند و پول که خودمان خودکفا باشیم و نیاز به بیرون از کنگره نباشد که کسی بخواهد به ما کمک بکند و با آرامش بخواهیم در اینجا خدمت کنیم و خانه خودمان بدانیم. من همسفر؛ باید به اندازه سرمایه خودم مشارکت کنم و اینجا یک سالن کوچکی است و باعث میشود که حس خوبی داشته باشیم و تغییراتی که در اینجا برای همسفرها و مسافرها ایجاد میشود اصلاً قابل وصف نیست؛ پس برای نگهداری این مکان من؛ باید تلاش کنم. ما پول را به آقای مهندس نمیدهیم؛ بلکه به خاطر اینکه اینجا را نگه داریم، یک سالن بزرگتر داشته باشیم و یک جای بهتر برای خودمان درست کنیم تا افراد بیشتری بتوانند آموزش بگیرند. لژیون سردار نقشهای است که جناب مهندس آن را طراحی کردهاند تا ما بتوانیم یک ساختمان بزرگ و یک مکان بهتر داشته باشیم؛ حتی جایی برای بچهها درست کنیم تا مزاحم آموزش ما نشوند. اگر بخواهم درباره بخشش صحبت کنم؛ باید بگویم که، کسی که نتواند از مال خودش کم کند، نمیتواند مال خودش را هم زیاد کند. اگر ما بخواهیم بخشش کنیم؛باید در حدی باشد که خودمان آسیب نبینیم. ولی اگر بخواهیم ۵ یا ۱۰ تومان از پولمان را ببخشیم تغییری در ما ایجاد نمیکند. وقتی ۵۰ میلیون تومان بدهم، خالی شدن جیبم را احساس میکنم. یعنی بخشش؛ باید یک تغییراتی در درون من ایجاد بکند و یک اتفاقاتی در من بیفتد!! اینجا هم اجباری نیست، اختیاری است، هر کس که دوست داشته باشد هرچیزی که در توانش هست کمک کند. اینکه ما اینجا کارت میکشیم مهندس پروژهای که بخواهد امتحان بکند، اول خودش امتحان میکند. با پول خودشان آقای مهندس ۳ میلیارد کشیدند و بخشش کردند. ایشان دارند اینجا به ما آموزش میدهند و ما ذره ذره از لژیون سردار داریم میریم بالاتر و جناب مهندس اینها را صرف ساخت دانشگاه میکنند و ما هیچ جای دنیا نداریم.
به نظر شما فیروزآباد نیاز به یک شعبه بزرگ و خوب ندارد که آموزش ببینیم؟ پس ما باید به این صندلی بچسبیم و بیاییم و برویم؟! این هفته، هفته گلریزان هست و در طول سال دیگر خبری از گلریزان نیست. اگر ما قوانین و حرمتهای کنگره را دوست نداشته باشیم، نمیتوانیم، اصلاً وقتی که همه چیز باشد؛ ولی آموزش نباشد همه چیز رها میشود. «گاوی که نان گدایی میخورد شخم نمیزند » خودکفا بودن چیز قشنگی است تک تک ما میتوانیم دنور، سردار و غیره باشیم. بخشش دل بزرگ می خواهد؛ باید روی صور پنهان خودمان کار کنیم؛ پس من باید بخشش را یاد بگیرم که بخشش چیست. وقتی من بخشش میکنم اگر قراره من ماهی ۱۰ تومان یا ۲۰ تومان کنار بگذارم و برای فرزندم هزینه کنم، فرزندم را قانع کنم و هزینه کمتری انجام بدم تا بتوانم برای کنگره کنار بگذارم. باور کنید من امروز یکمین سالگرد خواهرم در بهشت زهرا جلسه هست و کنگره را اولویت خودم قرار دادم و آنجا حضور پیدا نکردم؛ چرا؟؟ چون تفکرم عوض شده اصلاً برایم مهم نیست, اطرافیان دارند چه می گویند. خودم را بیشتر مدیون کنگره میدانم. آموزشهایی که در کنگره به من داده شده من الان لباس سفید پوشیدم و در جلسه حاضر شدم. بنابراین وقتی کنگره میتواند اینقدر آدم را تغییر دهد؛ چرا نباید از آن حمایت کرد. این همه اطلاعاتی که اینجا داریم یاد میگیریم کجا این علم را یاد گرفتیم؟ پس خیلی مواظب کنگره باشیم از قوانینش پیروی کنیم و گلریزان هم یکی از قوانین کنگره هست و تنها آرزوی مهندس این است که بتوانیم کنگره را جهانی اش کنیم.
.jpg)
خلاصه و تایپ: همسفر ثریا رهجوی راهنما همسفر سهیلا ( لژیون سردار )
ویرایش: راهنما همسفر سهیلا ( لژیون سردار )
ارسال: مسافر بهرام ( خدمتگزار سایت )
- تعداد بازدید از این مطلب :
142