هشتمین جلسه از دورهی اول سری کارگاههای آموزشی کنگره60، ویژهی همسفران و مسافران نمایندگی زنجان؛ با استادی پهلوان همسفر غزال، نگهبانی پهلوان مسافر رضا و دبیری پهلوان مسافر هادی؛ با دستور جلسهی «هفتهی گلریزان» روز پنجشنبه 22 آبان 1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
هفتهی گلریزان را به همهی اعضای نمایندگی زنجان، چه در بخش مسافران و چه در بخش همسفران، تبریک میگویم و خدا قوت عرض میکنم به تمام خدمتگزاران، بهویژه خدمتگزاران لژیون سردار که در قسمت همسفران و مسافران در حال خدمت هستند.
خوشحالم که امروز اینجا هستم، همیشه دربارهی گلریزان بسیار فکر کردهام، چون در جهان ذهنیام این مفهوم همیشه جاری است، یاد متنی از مثنوی معنوی افتادم، در بخش «نعلهای وارونه» که میفرماید: «مراد در بیمرادی است، وجود در عدم است و جمعیت در پراکندگی است و اینکه هر چیز، اگر از حد خود بگذرد، به ضد خود تبدیل میشود.»
گاهی ما حساب و کتاب میکنیم و میخواهیم طبق قوانین مادی جهان پیش برویم، میگوییم هرچه بیشتر جمع کنیم، در نهایت بیشتر خواهیم داشت، اما گاهی قوانین نانوشتهای وجود دارند که تمام معادلات ذهنی ما را به هم میریزند؛ وقتی انسان واقعاً آنچه را میخواهد رها میکند، در آن لحظه بیمراد میشود و درست در همان بیمرادی است که مراد به او عطا میشود، وقتی بدون حساب و چشمداشت، قلباً و بیدریغ میبخشی، خواهی دید که در واقع چیزی از تو کم نمیشود، بلکه افزونی و برکت به زندگیات بازمیگردد؛ اینها قوانینی نانوشته هستند که با عقل امروزی ما قابل محاسبه نیستند.
در کتاب عشق آمده است: خوشا به حال آن کس که میبخشد و به دنبال بازپسگیری نیست؛ بیدریغ همچون قدرت مطلق و در پایان میفرماید: لحظهبهلحظه قدمهایش را به گلستانی تبدیل میکند که این یعنی رسیدن به حق، یعنی توحید؛ گفتن این مفاهیم آسان است، اما درک و باور قلبی این مفاهیم دشوار و سخت هستند؛ من همیشه آرزو دارم واقعاً درک کنم که وقتی چیزی بخشیده میشود، اینگونه نیست که از من کاسته شود و به دیگری افزوده گردد، ما بهعنوان مخلوقات، نمیتوانیم چیزی را از جایی برداریم و به جایی دیگر بیفزاییم، اینها در سیطرهی اختیار ما نیست، ما فقط با یک نیرو سر و کار داریم و آن قدرت مطلق است.
وقتی میبخشیم، طرف حساب واقعی ما اوست؛ اگر در لژیونی هستیم که نامش «سردار» است، یا در جشنی مانند گلریزان شرکت میکنیم، در حقیقت با همان نیروی الهی روبهرو هستیم، صاحب واقعی جشن، لژیون سردار و بخشش ما، قدرت مطلق است؛ نه هیچ فرد یا جمع دیگری.
اگر در بخشش، بهویژه بخشش مالی، در ذهنم چنین باشد که میبخشم تا فلان شخص مرا حفظ کند، در واقع دچار خطا و حتی شرک شدهام؛ بایستی به این باور و درک برسم که آنچه از من گرفته شده، نتیجهی خطاهای گذشتهام بوده و اکنون برای احیای آنها در درون خود، بخشی از داشتههایم را با عشق میبخشم؛ قوانین هستی طوری نوشته شدهاند که حتی میتوانند خود را نقض کنند، اما هیچ استثنایی برای کسی قائل نمیشوند، هر آنچه میفرستیم، هر فرکانسی، هر اندیشه و احساسی، در سیستم الهی به ماده تبدیل میشود؛ این تبدیلات در نهایت موجب احیای درون ما میشود و ما دوباره زنده میشویم.
بهعنوان کسی که عنوان پهلوان را از جناب مهندس دریافت کردهام، احساس میکنم چیزی نبخشیدهام، بلکه بدهکارتر شدهام، نه به سیستم کنگره۶۰، بلکه به سیستم الهی؛ تلاشم این است که نگاهم را به همان نیرو متصل نگاه دارم؛ وقتی قلباً پیش میروی و مشرک نیستی، اتفاقاتی زیبا میافتد، کیفیتی تازه به زندگیات افزوده میشود، دیدگاهی نو در تو شکل میگیرد و میفهمی که داراییهای مالی تنها بخش کوچکی از نعمات بیانتهای پروردگار هستند.
در اشعار مولانا آمده است که: نیستی؛ کارخانهی آفرینش است، بدین مفهوم که چیزهایی که میخواهیم، در نیستی ساخته میشوند و سپس بر اساس ظرفیت و جایگاه انسان، از نیستی به هستی میآیند؛ اما این اتفاق فقط برای کسی رخ میدهد که واقعاً در بیمرادی است، نه کسی که کار خیر میکند برای رسیدن به مراد خویش، ما بایستی بیدریغ ببخشیم، همچون قدرت مطلق، دستکم تلاش کنیم شبیه او عمل کنیم و آنگاه واقعاً اتفاقاتی رخ میدهد.
در آیات الهی از عبارت «بِما کانُوا یَکْسِبُونَ» یاد شده است؛ یعنی هرچه انسان بفرستد، همان را دریافت خواهد کرد؛ اما آن چیزی که ما میفرستیم، نه گفتار و رفتار ظاهریمان است، بلکه آن چیزی است که از قلب ما ساطع میشود، بیهیچ نقشی، بیهیچ کنترل آگاهانهای و همان نیز بازتاب مییابد؛ خوشحالم که خداوند اجازه داد این خدمت را انجام دهم؛ سال گذشته سالی بود که تعدادی از عزیزان نمایندگی زنجان به جمع پهلوانان کنگره اضافه شدند و بهخاطر این اتفاق مبارک بایستی به خودمان تبریک بگوییم، امیدوارم که امسال هم به تعداد پهلوانان ما افزوده شود.
.jpg)
خدمتگزاران سایت نمایندگی زنجان:
تایپ و ویراستار: مسافر محمد از لژیون هفتم
ارسال: مرزبان خبری مسافر شهرام
- تعداد بازدید از این مطلب :
397