اولین جلسه از دور بیست و هفتم کارگاههای آموزشی عمومی، ویژه مسافران و همسفران کنگره ۶۰ شعبه تخت جمشید شیراز با استادی همسفر محترم خانوم نجمه ، نگهبانی مسافر محمد جواد و دبیری مسافر اسفندیار با دستور جلسه ( گلریزان ) پنج شنبه ۲۲ آبان ماه۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
با سلام خدمت دوستان نجمه هستم یک همسفر:
قبل از هر چیز خدا را شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه قرار گرفتم اما در مورد دستور جلسه هفته گلریزان یک پیام برای ما دارد که اگر بنایی آباد باشد اما ساکنین آن خراب باشند بنا کم کم رو به نابودی میرود اما ساکنین آباد میتوانند بناهای خراب را احیا کنند.
از نگهبان لژیون سردار تشکر میکنم که این فرصت خدمت را به من دادند همچنین این هفته را خدمت جناب مهندس تبریک عرض میکنم و به خانواده محترمشان نیز تبریک عرض میکنم.
اما همینطور که همه ما میدانیم گلریزان یک فرهنگ قدیم در آیین باستانی ما است و نمادی از بخشش و ایمان هست که این بخشش از صفات بارز خداوند است که در هر انسان نهادینه شده است.
در هر ساختاری برای پایداری ما به سه پارامتر نیاز داریم که علم دانش و نیروی متخصص و پایه های مالی از این پارامتر ها هستند اما من که به عنوان یک همسفر در کنگره هستم باید واسطهای باشم برای کمک به دیگران و برای جبران این حال خوبم در این جشن گلریزان باید در جشن مهربانی مشارکت کنم و این مشارکت ما در جشن گلریزان بهای حال خوب ما است که آن را پرداخت میکنیم.
اما ما بعد از ورود به کنگره بخشش را انجام میدهیم همین که من مسافرم و خودم را میبخشم یک نوع بخشش است اما تمام آموزش های کنگره در راستای همین بخشش است که مسافران طی مدت زمان معلوم مواد خود را کم میکنند یا به روایتی می بخشند و حتی بعد از آموزش ها وقتی در لژیون سردار قرار میگیریم باز هم در مسیر بخشش قرار داریم.
پس ما باید بخشش را انجام دهیم تا بتوانیم نام نیکویی از خودمان به جا بگذاریم و ما باید به این نکته توجه کنیم که خیلی زود دیر میشود و همینطور که جناب مهندس فرمودند هیچ چیز در این دنیا مال ما نیست و ما مالک آن نیستیم و اگر اموالی امروز در دست من است من مالک آن نیستم و تنها چیزی که من میتوانم مالک آن باشم همین عشق و محبت و بخشندگی من است که در بعد دیگر میتواند توشهای برای من باشد.
و من باید به این نکته توجه کنم که هیچ نفسی جور نفس دیگری را نمیکشد و من باید خودم به فکر خودم در بعد دیگر زندگی باشم.
من اگر امروز لبخند بر لب خودم و خانوادهام است به راحتی به کنگره میآیم و این آموزشهای ناب و رایگان را دریافت میکنم در این مکان امن حضور دارم تنها دلیل اینها همین لژیون سردار است که فراهم کننده تمام این صندلیها مکان و تمام این موارد بوده است.
در گذشته انسانهایی بودند که با بخشش این مکان را نگه داشتند تا ما بتوانیم به راحتی اینجا بیاییم و این آموزشها را دریافت کنیم و این حال خوب را تجربه کنیم و در مسیر سبز کنگره قرار بگیریم و باید این را بدانیم که اگر گذشتگان ما این مکان را حفظ نمیکردند و با کمک مالی این مکان را نگه نمیداشتند ما برای سفر کردن و به حال خوب رسیدن باید مسیر زیادی را طی میکردیم پس ماهم باید تلاش کنیم و با قرار گرفتن در لژیون سردار در حفظ این مکان کوشا و سهیم باشیم .
ما باید این بذر محبت را بکاریم تا مسافران دیگری هم مثل مسافران ما به این مکان امن بیاید و به درمان برسند و حال خوبی که مسافران ما تجربه کردند آنها نیز تجربه کند.
هر کس باید به اندازه توان خودش در گلریزان شرکت کند و نباید نگاه به دیگران کند هر کس باید در وجود خودش و با حس خودش در گریزان شرکت کند و به درون خودش نگاه کند ببیند که چه برداشتهایی چه آموزشهایی در کنگره گرفته است و چه میزان باید کمک کند.
با توجه به اینکه چه میزان حال خودش و مسافرش خوب شده است و چه زندگی هایی که قبل از کنگره رو به نابودی بود است و با حضور در کنگره جانی دوباره گرفته و دوباره احیا شده است.
پس هر کس باید به درون خودش رجوع کند و با خیلی خودش در گلریزان شرکت کند و باید با صد خودش در گلریزان شرکت کند و اگر هر کسی با صد خودش در این گلریزان شرکت کند قطعاً ما گلریزان بسیار خوبی را خواهیم داشت.
و یک بیت شعر هست که میگوید هرچه حالت به کند ، در خدمتش چالاک باش و اگر هر کدام از ما در احیای یک انسان احیای یک نفس نقشی داشته باشیم به روایتی انگار در احیای تمام انسانها شریک بودهایم و چه حرکتی بزرگتر و با ارزشتر از اینکه من میدانم در جایی خدمت میکنم که انسانها را احیا و زندگی دوباره میبخشد و من باید تلاش خودم را بکنم تا این چراغ روشن بماند تا آیندگان نیز از این مکان بهرمند شوند.
کنگره تنها جایی است که وقتی که کارت میکشم احساس نمیکنم که پولی از جیب من کم شده و من مطمئنم که تمام مسافران و همسفران نیز این احساس را درک میکند و به این باور رسیده اند من پس از ورود به کنگره عضو لژیون سردار شدم اما درکی از این لژیون نداشتم اما پس از دریافت احساس خوب و حس خوب در سال بعد دنور شدم و دیدم که حال من بسیار بهتر است قبل است و احساس بهتری نسبت به قبل دارم.
و در این جشن گلریزان که گذشت وقتی که اعلام پهلوانی کردم شاید قبل از اعلام ترس و نیروهای منفی کمی گوشه دلم را خالی میکرد اما به محض اینکه اعلام پهلوانی کردم تمام این حس ها به احساس خوب و مثبت تبدیل شد.
و من به این باور دارم که لطف و عنایت کنگره بود که من امروز زنده هستم و میتوانم این حال خوب را تجربه کنم و فرصتی دوباره داشته باشم که بتوانم کمک مالی و خدمت مالی را در کنگره انجام دهم.
و هر کسی که مالش را بدون چشم داشت ببخشد خداوند در سخت ترین شرایط او را تنها نمیگذارد و اگر ببخشیم و چشم داشتی نداشته باشیم خیلی چیزهای با ارزش تری نسبت به پول و ثروت به ما باز میگردد و خیلی حال و احساس بهتری سراغ ما میآید بعد از بخشیدن خوشا به حال آن کس که میبخشد و به دنبال باز پس گیری نیست.
جهان دست بخشنده اش را به سوی دل هایی دراز می کند که برای کوچک ترین نعمت سپاس گزارند.پس بیایید امروز با حضورمان گفتارمان رفتارمان و بخشندگی مان سپاس گزار باشیم.
تایپ و تنظیم و ارسال: مسافر محمد جواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
639