هشتمین جلسه از دوره نهم سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان؛ با دستور جلسه: «وادی نهم» با استادی: راهنمای محترم مسافر سعید، نگهبانی: مسافر سعید، دبیری: مسافر محمد در روز پنجشنبه مورخ ۱۴۰۴/۰۸/۱۵ راس ساعت ۱۶:۰۰ شروع به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازه داد در این جایگاه قرار بگیرم و از شما عزیزان انرژی و آموزش دریافت کنم. همچنین از آقای مهندس و خانوادهٔ محترمشان سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند تا من، «سعید»، به حال خوش و آرامش برسم. دستور جلسهٔ امروز مربوط به وادی نهم است: «وقتی نیرویی از کم شروع شود و به نقطهٔ بالا و بالاتری برسد، نقطهٔ تحمل به وجود میآید.» تحمل در لغت به معنای طاقت و توان انجام کاری است. اما این تحمل چگونه به وجود میآید؟ با تکرار منظم و گذشت زمان. تحمل، بهتدریج شکل میگیرد و میتواند هم در مسیر ارزشها قرار گیرد و هم در مسیر ضدارزشها.
البته قرارگرفتن در این دو مسیر تفاوتهایی اساسی دارد. اول اینکه، در مسیر ضدارزشها برای بالابردن نقطهٔ تحمل، نیازی به آموزش نیست. اما در مسیر ارزشها، لازم است آموزش دید تا بتوانیم نقطهٔ تحمل خود را افزایش دهیم. با این تفاوت که در مسیر ضد ارزشها، پاداش آنی به انسان داده میشود؛ یعنی مانند یک آنتی ایکس که بر سیستم ایکس (X) اثر میگذارد و پاداش لحظهای ایجاد میکند. اما در مسیر ارزشها، پاداشی وجود ندارد؛ بلکه باید صبر کرد تا به نتیجهٔ لازم رسید. چراکه این ویژگی از صفات خداوند است که به انسان ارزانی شده است؛ وقتی من کار ضدارزشی انجام میدهم، همان لذت و پاداش آنی باعث میشود دوباره به تکرار آن کار ترغیب شوم.
در آغاز آفرینش، خداوند به انسان اختیار داد تا خود انتخاب کند که در مسیر ارزشها باشد یا در مسیر ضدارزشها. حال، برای اینکه بتوانم نقطهٔ تحمل را در مسیر ارزشها بالا ببرم، باید آموزش لازم را ببینم و در کنار آموزش، آنچه را که میآموزم، تکرار و تمرین کنم تا به نتیجهٔ مطلوب برسم. برای مثال، فرض کنید من سیگار مصرف میکنم و میدانم که سیگار مضر است. اگر در سفر درمان مواد موفق باشم اما نتوانم سیگار را درمان کنم، نشان میدهد یا آموزش را بهدرستی نیاموختهام یا در تکرار و عمل به آموزش کوتاهی کردهام.
جناب آقای مهندس میفرمایند: «شما نمیتوانید در مسیر ارزشها باشید و کار ضدارزشی انجام دهید» مانند درختی که میوهٔ تلخ دارد و شما فقط قصد دارید یک میوه از آن را اصلاح کنید؛ این کار امکانپذیر نیست. نکتهٔ دیگر، نقطهٔ تحمل در جایگاههاست که بسیار مهم است. اگر من در جایگاه راهنمایی قرار گرفتم، باید نقطهٔ تحمل خود را بالا ببرم تا با یک حرف کوچک یا بزرگ، از تعادل خارج نشوم.
جناب مهندس میفرمایند: دلیل خارجشدن ما از نقطهٔ تحمل، سه عامل مهم میتواند باشد: یا خودمان را خیلی آدم مهمی میدانیم، یا حرف طرف مقابل را بیش از حد مهم میپنداریم و یا آن شخص را بسیار بزرگ میبینیم. نتیجه این میشود که با کوچکترین مسئلهای به هم میریزیم. ما در اینجا آموزش میگیریم که نباید به این راحتی از نقطهٔ تحمل خارج شویم.

ارسال: مسافر سیروس
- تعداد بازدید از این مطلب :
81