English Version
This Site Is Available In English

بخشش پلی برای رشد، تعالی و به تعادل رسیدن

بخشش پلی برای رشد، تعالی و به تعادل رسیدن

سومین جلسه از دور پنجم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی بیرجند، ویژه مسافران و همسفران با دستور جلسه "  گلریزان " با استادی همسفر دنور فاطمه، نگهبانی راهنمای محترم پهلوان قدرت و دبیری راهنمای محترم مسافر علیرضا در روز پنج شنبه مورخ 22 آبان ماه 1404 رأس ساعت 16 آغاز به کار نمود.


 

خلاصه سخنان استاد:

انجام‌ها انجام می‌گیرد، در حرکت خود هیچ تردید راه ندهید که مسافران دیگر در تکمیل سفر با شما هم‌نوا خواهند شد. قادر مطلق را شاکر و سپاسگزارم برای صدور فرمان خدمت، سپاسگزارم از ایجنت محترم مسافران و همسفران، گروه مرزبانی نمایندگی بیرجند و نگهبان محترم سردار که در اجرای این فرمان یاری‌ام نمودند. هفته گلریزان بر ساکنین آباد که حرکت از تاریکی به سمت نور و روشنایی را انتخاب نمودند مبارک و میمون باد. گلریزان برای من رقص گلبرگ‌ها در فضای زیبای کنگره۶۰ است، گلبرگ‌هایی از عشق و محبت در فضای روحانی، مقدس و امن کنگره که کلید سحرآمیز قفل‌های بسته و بندهای ناتمام ما هستند. قفل‌ها‌یی که بر مسیر رشد و تعالی و رسیدن به تعادل ما مهر شده است.

هفته‌هاست به جشن گلریزان فکر می‌کنم. امواجی که در مشارکت‌های همسفران در فضای کنگره به گوش می‌رسد نشان از عشق و محبت دارد. کنگره به‌تمام معنا مکان امنی است و برای این امنیت سرمایه‌ها نهاده شده است. مکان امنی است که برای حضور در آن باید تسویه ‌حساب‌هایی کنیم، در سفر اول و در آموزش‌ها  قبل از رهایی سفر اول، با خود و بند‌های خود. جشن گلریزان دید من را به بخشش و افق دور کنگره‌۶۰ باز می نماید. در هر نگاه همسفر، در هر اشک همسفر دنیایی از تلاطم درون او را می‌بینم. همسفری که از کارت یارانه خانواده با اجازه مسافرش پس‌‌انداز می‌کند، تا در جشن گلریزان قطره‌ای به اقیانوس بی‌‌نهایت بخشش اضافه کند، او بسیار بزرگ است. همسفری که قلک سالانه خود را می‌شکند، خیلی بزرگتر از من است که شاید بدون دغدغه دستی در جیب برده و خدمتی کنم. هر نگاه، هر حرکت و هر انجام عملی عظیم و غیرقابل وصف است.

سال گذشته اولین سالی بود که در جشن گلریزان شرکت کردم و هیچ آگاهی و اطلاعی نداشتم؛ زیرا در قبل از سفر و ورود به کنگره، آسیب‌ها و تخریب‌های فراوانی دیده بودم. جشن گلریزان بخشش را به من هدیه کرد. وقتی به درون خودم بازمی‌گردم، جدای از رهایی مسافرم، جدای از تغییر و تحولاتی که در مسافرم شاهد بودم، خود نیز به اندازه آموزش‌های یک ساله به آرامش رسیدم و این بزرگترین هنر کنگره۶۰ می‌باشد. شاید در تمام طول زندگی‌ام مطالعات و آموزش‌هایی داشتم؛ ولی هیچ چیز به اندازه حضور در کنگره۶۰ که مسیر آن را آقای مهندس دژاکام، که یکی از جانشینان به‌حق خداوند در روی زمین است، به من هدیه دادند و برای ادامه این راه جهت  مسافران و همسفرانی که هنوز راه برای آن‌ها باز نشده است، باید ببخشم و خدمت کنم.

یازده ماه از سال بندهای درونی خود را پاره می‌کنم و تلاش می‌نمایم بندهایی چون حسادت، خودخواهی، تعصب، منیت و ترس را از خود جدا کنم. در هفته گلریزان فقط در صور ظاهر پولی را به کنگره هدیه می‌کنم. به قول آقای مهندس که می‌گویند: در این فضای نامتناهی هیچ ندارم که ببخشم. عشق و محبت بی‌‌نهایت است و برای این بی‌نهایت من کجا هستم. این هفته برای من امتحانی است که هر قدم و عمل عظیم من اثر ماندگار و جاودانی است، بر صفحه زندگی مادی و ماورائی من. زندگی صحنه‌ی یکتای هنرمندی ماست، این صحنه پا برجاست و من در این صحنه چه کرده‌ام و چه خواهم کرد.

قبل از کنگره با بخشش نا‌آشنا نبودم، بخشش‌های قبل از کنگره از نوع ضد‌ارزش‌ها بود. وقتی می‌بخشیدم ریا، منیت، خود‌خواهی و خود‌برتر‌بینی در آن بود. بخشش در کنگره برای من معنای دیگری دارد، بخشش امروز من نیاز من است برای رشد، تعالی و به تعادل رسیدن، هر‌چه بیشتر ببخشم از زمین راحت‌تر جدا خواهم شد، هر‌چه بیشتر ببخشم سبک‌بال‌تر پرواز می‌کنم‌ و اوج می‌گیرم، هر‌چه را بیشتر ببخشم، بیشتر مدیون می‌شوم؛ زیرا دست آورد‌های کنگره بسیار زیبا و دل‌انگیز هستند.

بخشش نشانه مردانگی و بزرگی و جوان‌مردی است، در هر اندازه و میزانی که باشد. ترازویی ننهادند که وزن کنند، بخشش قطره‌هایی است که به اقیانوس می‌پیوندد و گم می‌شود تا در لا‌مکان به ما بازگردد. در پایان، امیدوارم که در این جشن عظیم صحنه‌ای زیبا از ایثار و ازخودگذشتگی خودم را بر جای گذاشته باشم و از جوانمرد زندگی‌ام بی‌نهایت سپاسگزارم.

 عکاس: مسافر علیرضا لژیون دوم
تایپ و ارسال خبر: مسافر مهدی لژیون سوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .