English Version
This Site Is Available In English

کسانی که ریشه های محکمتری دارند می توانند بهتر خدمت مالی کنند

کسانی که ریشه های محکمتری دارند می توانند بهتر خدمت مالی کنند

دومین جلسه از سری کارگاه های آموزش خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی رزن  با دستور جلسه « گلریزان» به استادی راهنمای محترم مسافر حسین و نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر علیرضا در مورخ ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود. 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر.
خدای خود را شاکرم و سپاسگزارم که بار دیگر به من فرصتی داده شد تا در این جایگاه بنشینم و از شما عزیزان پر انرژی آموزش بگیرم.

درود میفرستم خدمت جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان بابت فراهم کردن چنین بستری تا من حسین بتوانیم از تاریکی به سمت روشنایی حرکت کنم و بتوانم به حال خوش و تعادل نفسی برسم.

تشکر میکنم از ایجنت محترم و مرزبانان گرامی بابت زحماتی که در این نمایندگی می کشند. همچنین تشکر و قدردانی می کنم از نگهبان محترم عباس آقا دوست برادر عزیزم بابت دعوت بنده که امروز در این جایگاه بتوانم بشینم و آموزش بگیرم. اما در مورد دستور جلسه باید عرض کنم خدمتتان که جشن گلریزان را من قبل از هر چیزی این هفته میمون و مبارک را خدمت همه عزیزان خدمت بنیان کنگره ۶۰ و دیده‌بانان گرامی و همه ی عزیزان تبریک و تهنیت و شادباش عرض می کنم جشن گلریزان جشن بسیار بزرگ و مبارکی هستش اگر ما درک بکنیم در چه جایی قرار داریم و قرار است چه کاری انجام بدهیم و از نظر من گلریزان امتحان ریشه هاست.

کسایی که ریشه محکم تری دارند میتوانند بخشش بیشتری داشته باشند یک جورایی می شود گفت محک، محک عقلمان است، محک عشقمان است، محک ایمانی است که ما در این مدت توی کنگره به دست آوردیم، و میتوانیم از ازش دم بزنیم و بگوئیم که من توی این مدتی که در کنگره بودم توانستم به این جایگاه برسم و توانستم از نادانی به سمت دانایی حرکت کنم دانایی ام را به دانایی موثر تبدیل کنم و بتوانم این بخشش را انجام بدم حالا هر کسی به اندازه توانی که دارد، این توان مالی انسان ها با هم متفاوت هست نه اینکه یعنی هر کسی که پول بیشتری میدهد یعنی جایگاه بالاتری دارد و هر کسی پول کمتری میدهد یعنی جایگاه پایین تری دارد، نه اصلا اینجوری نیست، من حسین توان مالی ام یک روزی کلا ۵۰۰ هزار تومان بود و تمام آن پول ام را دادم،  یک خوابی هم بعدش دیدم هیچ وقت هم هیچ جا تعریف اش را نکردم دوست ندارم اصلا راجب اش صحبت کنم، چون این قدر برای خودم لذت بخش بود که من آنجا جایگاه خودم را دیدم سر ۵۰۰ هزار تومان، ولی شاید کسی که ۵۰۰ میلیون ۶۰۰ میلیون میدهد هنوز به آن جایگاه نرسیده باشد،

پس منظورم این هست که هر کسی به اندازه توان مالی خودش  می فهمد لااقل که چه جایگاهی را دارد کسب می کند من توان مالی ام امروز توی حسابم توی جیبم ۱۰ میلیون تومان هست من از این ۱۰ میلیون ۶ میلیون اش را می بخشم هیچ وقت این جایگاه این شخص با کسی که ۱۰ میلیارد توی حساب اش هست ولی با زور ۶ میلیون می بخشد یکی نیست جفتشان هم توی لژیون سردار هستند ولی هیچ وقت جایگاهشان یکی نیست، ما باید این را درک بکنیم و میزان دانایی و آگاهی هر فرد توی کنگره، به میزان فهم هر فرد توی کنگره هست و به اندازه بخششش او هست چقدر من توان بخشش دارم توی کنگره، من چقدر از مال خودم می گذرم چقدر از زمان خودم می گذرم چقدر از وقت خودم می گذرم میتوانم توی این تایم بروم پیش رفیقم توی مغازه اش بشینیم بگویم و بخندیم آیا من این کار را می کنم یا میایم توی کنگره سر موقع توی کنگره هستم یا میایم خدمت می گیرم یا میایم از زمانم می گذرم و حالا از اینکه استراحت بکنم می گذرم.

پا می شوم سر پا اینجا میکروفون می گردانم یا حالا جلوی در،  نگهبان نظم وایمیستم این ها مهم هست این ها همه بخشش هست ولی ما این هفته در مورد بخشش مالی صحبت می کنیم. که به خودشان خدمت بکنند هم خدمت علمی نیاز دارد هم خدمت مالی هم خدمت علمی را خب اساتید بزرگترا دارند انجام میدهند ولی من حسین هم به اندازه خودم به اندازه جایگاه خودم که میتوانستم یک راهنما بشوم، و در اندازه های خودم بتوانم یک خدمتی انجام بدم شروع کردم و این کار را کردم. اگر من این کار را دریغ می کردم هم به خودم داشتم خیانت می کردم هم به آن جایگاهی که خداوند به من ارزانی داشته بود. ولی امدم خداروشکر شروع کردم در اندازه خودم توی مسیر علمی کنگره هم یک کمکی بودم هم برای خودم هم برای کنگره و بیشتر البته بگویم برای خودم. آقای مهندس میگوید طبیعت بزرگترین معلم ما هست ما باید از طبیعت بخشندگی را یاد بگیریم بزرگترین آموزگار ماست میتوانیم بگوئیم طبیعت هست میرویم جنگل را آتیش میزنیم در آب دریاچه  آشغال میریزیم یا به  طبیعت آشغال میریزیم هر ضربه ای که بگوئید ما به این طبیعت زدیم همین سیگارهایی  که کشیدیم همین دودهایی که فرستادیم توی هوا ما به طبیعت داشتیم ضربه میزدیم.

ولی امدیم به یک جایی رسیدیم که دیدیم طبیعت امد کنگره را در راه ما قرار داد پس طبیعت هیچ جوره از بخشندگی اش دست بر نداشت امد کنگره را در سر راه ما قرار داد و ما را به این مسیر سوق داد و ما را به درمان و حال خوش رساند پس من باید یاد بگیرم حتی اگر جایی بودم کسی بهم ضربه ای زد من مثل طبیعت باشم و بخشنده باشم و بتوانم از حق خودم بگذرم و بتوانم یک کاری را در حق دیگری انجام بدهم. ما نمیتوانیم هیچ وقت نمیتوانیم هر چقدر هم تلاش بکنیم نمیتوانیم مثل طبیعت رفتار بکنیم مثل یا بزرگان رفتار بکنیم جشن گلریزان آقای مهندس فرمودند، و اساتید هم مشارکت کردند و هم استاد جلسه فرمودند جشن گلریزان جشنی هست که ما اینجا نشان بدهیم چقدر توانستیم این بخشش را یاد بگیریم

توی پله هایی که ما کم می کنیم توی زمانی که ما میایم اینجا کنگره روزهای اول که میایم یکی بود یکی نبود امدن و رفتنمان ولی بعد از یک تایمی دیگر ما محکم میائیم سر وقت میائیم سر تایم میائیم پارکمان استخرمان همه چیزمان به جا و آن بخشندگی هست را یاد می گیریم توی کنگره هم همینطور هست ما وقتی میائیم پله کم می کنیم یا میائیم سیگارمان را می بخشیم جایش آدامس نیکولایف را بر میداریم این بخشندگی را یاد گرفتند هر پله که یک پنجم از دارو را می بخشیم و جایش یک پنجم این طبیعت جهان هستی جسممان میاد یک پنجم شبه افیون طبیعی بدنمان را بهمان میدهد این دارد می گوید الله و سریع الحساب خدا بدهکار کسی نمی ماند شما هر چه قدر از این دارویت را ببخشی از سیگارت را ببخشی از لذت های دنیویت ببخشی خدا ۱۰ برابرش را بهت میدهد انشالله که این را درک بکنیم و بتوانیم ما هم بخشنده باشیم در حد اندازه های خودمان. 

مرزبان کشیک مسافر سعید

تایپ مسافر سعدالله

عکاس مسافر ابوالفضل

بارگزار مسافر مجید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .