هشتمین جلسه از دوره پنجاه و هشتم کارگاههای آموزشی عمومی صبحگاهی کنگره ۶۰ ،نمایندگی پارک لاله به استادی پهلوان راهنمای محترم مسافر محمدرضا، نگهبانی پهلوان مسافر رامتین و دبیری پهلوان مسافر اشکان با دستور جلسه «گلریزان» در روز سهشنبه ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۶:۰۰ صبح آغاز به کرد کرد.
.jpeg)
سخنان استاد؛
خدا را شکر که لیاقت پیدا کردم و دوباره توانستم در این جایگاه قرار بگیرم. از ایجنت محترم علیآقا، نگهبان محترم و دبیر تشکر میکنم که این فرصت را فراهم کردند تا در این جایگاه آموزش بگیرم.
هفته، هفتهی گلریزان است و آسمان کنگره ۶۰ گلباران. انشاءالله که بتوانیم از این آسمان سهم خود را بگیریم.
به نظر من دستور جلسات کنگره ۶۰ فرمولهای موفقیت هستند. اگر دستور جلسات را بهتر مرور کنیم، یاد بگیریم و در زندگی به کار ببندیم، مطمئناً در مسیر موفقیت قرار میگیریم و میتوانند ما را به موفقیت برسانند.
یکی از زیباترین دستور جلسات، دستور جلسهی این هفته است: گلریزان.
خیلی خوب است که بدانیم هدف از گلریزان و این دستور جلسه چیست؟
خیلی در جلسات مرور و صحبت میشود که این دستور جلسه برای آن است که انسانها به رهایی برسند و از یتیم شدن بسیاری از بچههایی که پدرشان مصرفکننده است جلوگیری شود. اگر این پدران وارد کنگره ۶۰ نشوند و درمان نگردند، احتمال دارد کارشان به خودکشی یا اُوِردوز کشیده شود، یا بسیاری از خانوادهها دچار فروپاشی شوند و اتفاقات بدی در انتظارشان باشد.
مطمئناً هدف از گلریزان و این کار مهم میتواند همین موارد باشد، اما دو هدف مهمتر وجود دارد که از نظر من رأس این اهداف است.
یکی از مهمترین اهداف این دستور جلسه این است که بخشی از درمان ماست. در واقع کنگره ۶۰ از مجموعهای از علائم تشکیل شده؛ یک نقطه نیست، فقط شربت نیست، فقط آمدن در جلسات نیست. حضور در جلسات، نوشتن سیدی، حضور در پارک لاله—all اینها ابزارهایی هستند که کنگره در اختیار ما قرار داده تا به درمان واقعی برسیم.
یکی از این ابزارها حضور در جشن گلریزان است تا ما به قدرت بخشش برسیم؛ در درجه اول خودمان را ببخشیم و سپس از دارایی خود ببخشیم و یواشیواش به رهایی نزدیکتر شویم.
یکی از اهداف گلریزان این است که بخشی از فرآیند درمان ما باشد. من خودم ده سال است که راهنما هستم، در شغلهای مختلف بودم و خدا را شکر الان در کلینیک خدمت میکنم. با تمام وجود متوجه شدهام کسانی که در مسیر درمان موفق نیستند، کسانی هستند که گره بخشیدن را نمیتوانند باز کنند. این دستور جلسه تمرینی است برای من تا این گره را باز کنم.
همچنین این دستور جلسه یادآوری میکند که انسان نبوغ و تواناییهای زیادی دارد، اما اغلب در خواب غفلت است و از استعدادهای خود آگاه نیست. این دستور جلسه به من یادآوری میکند که میتوانم در لژیون سردار شرکت کنم. در همان موقع نیروهای بازدارنده سراغ انسان میآیند و میگویند تو نمیتوانی، از داراییات کم میشود. ولی در واقع میتوانی، و میتوانی در مرحلهی دوم در جایگاه دنوری شرکت کنی و در ادامه به جایگاه پهلوانی برسی و نشانی در بینشانی کسب کنی.
این دستور جلسه میخواهد توانمندی من را به خودم نشان دهد. واقعاً انسان وقتی در مسیرش حرکت کند، متوجه میشود که میتواند به تواناییهای خود دسترسی پیدا کند.
وقتی پیش جناب مهندس میروم و نگاه میکنم چقدر فعالیت دارند — شال کمکراهنمایان، جایگاههای تازه، مسائل پهلوانی، دنوری، نوشتارها، کتابها و آموزشهایی که منتقل میکنند، لژیون دیدگان، لژیون پزشکان، رهاییهایی که در پارک طالقانی صادر میشود — همهی این فعالیتها را که میبینم و در عین حال آرامش ایشان را حس میکنم، متوجه میشوم که جناب مهندس چگونه با آرامش پاسخ میدهند. آدم فکر میکند این فرد در روز هیچ کاری انجام نمیدهد، ولی در واقع هزاران کار را انجام میدهد.
جناب مهندس در مسیر کنگره و آموزشهای آن به این آرامش دست یافتهاند. لطف خدا شامل حال شاگردان این استاد بزرگ نیز شده تا در این مسیر حرکت کنند و به توانایی برسند.
در مسئلهی گلریزان میگویند ما توان نداریم. گاهی وقتی میدویم، فقط ۳۰ یا ۴۰ متر میتوانیم بدویم، اما وقتی گرگی دنبال ما میکند، توانایی دویدن تا دو کیلومتر را پیدا میکنیم.
الان گرگ اعتیاد دنبال ماست و خانوادهها و جوانان را نشانه گرفته. اگر از توانایی دو کیلومتری خود استفاده نکنیم، او به ما میرسد و ما را از بین میبرد.
.jpeg)
- تعداد بازدید از این مطلب :
4210