اولین جلسه از سری کارگاه های آموزش خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی رزن با دستور جلسه «گلریزان» به استادی راهنمای تازه واردین مسافر عبدالله و نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافر سعداللهدر روز یکشنبه مورخ ۱۸آبان ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
باز امروز خدای خودم را شاکرم که اجازه داد و خیلی خوشحالم و خدا را شکر میکنم که در جمع بزرگترین حلقه عشق و محبت در این هستی حضور دارم جا دارد باز از آقای مهندس تشکر و قدردانی کنم که واقعا همچین بستری را برای ما فراهم کرده که بتوانیم بیائیم اینجا معنای عشق را بفهمیم و از راهنمای خودم سپاسگزارم و آقای ایجنت سپاسگزارم که اجازه داد در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم در حقیقت وقتی که من میخواهم یک مطلبی را صحبت بکنم یا شروع کنم باید به آن مطلب خودم رسیده باشم اگر خودم به این مطلب رسیده باشم میتوانم در مورد این مطلب صحبت بکنم یا مطلبی را ارائه بدم یعنی دانایی موثر، وقتی که دانایی موثر داشته باشم میتوانم به این مطلب برسم دانایی موثر در کلام هست در رفتار هست در کردار هست در حرکت کردن هست امیدوارم که انشاالله این دانایی را بتوانم به دانایی موثر تبدیل بکنم صددرصد راهنماها دانایی موثر دارند که می ایند با عشق توی لژیون، خدمت می کنند و به رهجوها دارند آموزش می دهند و هم آموزش می گیرند کسایی که دارند توی کنگره خدمت می کنند تنها فقط واسه آموزش دادن نیست من خودم فقط به خاطر اینکه آموزش بگیرم و روز به روز مطالبی به مطالباتم اضافه بکنم در کنگره حضور دارم اگر من یک روزی متوجه بشوم که حالم خوبه و نیازی به آموزش ندارم اصلا کنگره نمیایم ولی مطمئنم، بعد از ده سال این را متوجه شدم که هر روز که جلوتر میروم بیشتر متوجه میشوم که خیلی نادان هستم هر چقدر مطلب بیشتر متوجه می شومیاد می گیرم می فهمم که خیلی نمی فهمم.
این هفته، هفته لژیون سردار هست. گلریزان قدیم ها اگر یادتان باشد، من فیلم پهلوانان نمی میرند را خیلی وقت پیش تلویزیون نشان میداد نگاه می کردم، توی محل اگر یک بنده خدایی ضعیف بود یا از نظر اقتصادی توانایی پرداخت پولی را نداشت می امدند پهلوانها گلریزان می کردند آن پهلوانهای قدیم ورزشکارای قدیم به خاطر معرفت یاد گرفتن می رفتند باشگاه من این را قشنگ یادم هست، کسایی که می خواستند معرفت یاد بگیرند می رفتن دنبال پهلوانی، پهلوان بودن یعنی با معرفت بودن حالا در کنارش چون بیشتر ما به معنویات هم فکر می کنیم بیرون از اینجا به قول یارو گفتنی مثلا کسی که می رود مکه به خاطر چی دارد میرود مکه به خاطر اینکه مروه از معرفت میخواهد معرفت پیدا کند. لژیون سردار هم عین همان مروه است حالا درست هست شاید من تازه توی لژیون سردار وارد شدم نمیدانم معنای لژیون سردار چی هست. وقتی که وارد لژیون سردار شدم خیلی سال پیش بود تقریبا سه سال رهایی داشتم خودم هم مشاور تازه واردین بودم یک بنده خدایی امد توی لژیون این را مشاوره اش دادم خیلی خوب سفر می کرد خیلی خوب یعنی جهان بینی اش فوق العاده رشد کرده بود یادش بخیر الان راهنمای تازه واردین هست، این بنده خدا امد همین که رها شد چون فکر می کرد که کارهایش درست هست اینطوری فکر می کرد، که به هم لژیونی اش آموزش میدهد قشنگ دیده می شد من خودم حسودی ام می شد امد توی لژیون سردار آن زمان ۶ میلیون یک جا کارت کشید شاید آن موقع ۶ میلیون شصت میلیون الان هست، هفت سال پیش اگر تورم را حساب بکنیم شاید ۱۰۰ تومان می شد وقتی کارت کشید من یکی حسودی ام شد گفتم سه ساله رها شدم عرضه این را نداشتم،
با خودم داشتم می گفتم چرا من این کار را نکردم خلاصه تحریک شدم که منم یک تومانی کمک بکنم اما خب این بنده خدا اینقدر جهان بینی ببین این سه ضلع خیلی مهمه یکی از ضلع هاش اینقدر رشد کرد که آن دو تا ضلع را تخریب کرد دوباره رفت جسم اش را خراب کرد روان خراب شد مصرف کننده شد باز دوباره امد من باز هم راهنمای تازه واردین بودم دوباره امد شعبه حافظ فردوسیه دوباره سفر کرد الان شده راهنمای تازه واردین خدا را شکر مثل اینکه امسال میخواهد دنور بشود ببینید این جذابیت لژیون سردار رو نگاه بکنید میاد تخریب می شود روان جسم جهان بینی، با آن زحمت کسانی که دوباره سفر می کنند متوجه اند، بعد دوباره برگشت امد، من انجا بودم دیدم اش خیلی حالش خوب بود خدمتگزار عالی بود منظورم این هست که لژیون سردار سه تا لژیون دارد لژیون عقل لژیون عشق لژیون محبت لژیون عقل همون سفر اول هست راهنما باید بگوید آقا داروهاتو اینطوری بخور سی دی بنویس هر دستوری که میدهد مو به مو انجام بدهد این یعنی تبعیت از عقل وقتی که کسی که تبعیت از عقل می کند توی سفر اول جسم اش را درست می کند. چون تمام رفتار کردار خندیدن گریه کردن همه چیز اش نیاز به مواد مخدر درونی اش دارد پیغمبر به عروج رفت به پیغمبری رسید جایی که هیچ کس نتوانسته بود برود او رفت توی همان وادیا هم هست معراج رفت علت اش همین درست کار کردن خمر درونی اش بود عقل عشق ایمان اگر خطی به نام خمر وجود نداشته باشد هیچ کس به آن درجه نمی رسد کسی که ایمان داشته باشد چه به خدا چه به لژیون سردار فرقی نمی کند وقتی کسی که ایمان داشته باشیم.

باشد و فقط یک ضلع اش رشد کند می شود مثل ابن ملجم مرادی ایمان داشت قرآن میخواند حافظ قرآن بود ولی سر ناطق قرآن را شکافت پس در نتیجه این سه تا ضلع در کنار هم می تواند به هم برسد و لژیون سردار واقعا لژیونی هست که هر کس توی این لژیون خدمت کرد باشد جواب خوبی دیده است من واقعا حالا خودم این همه از نظر مادی زیاد نتوانستم خدمت کنم همیشه سرداری را قبول کرده بودم انشاالله اگر امسال خدا بخواهد میخواهم یک مقدار بیشترش کنم، حرفم با شما سفر اولی ها نیست یک وقت فکر نکنید که این حرف را به من می زند، اون موقع که وقتی هفت سال پیش ۶ تومان لژیون سردار کشیدم الان این عقل به من میگوید آقا آن موقع ۶ تومان ۶ تومان بود الان ۶ تومان ۶ تک تومانی هست من باید این را داشته باشم من سفر دومی باید این تفکر را داشته باشم آن موقع دوره ای که من تریاک می کشیدم روزی ۲۰۰ تک تومان تریاک می کشیدم الان کمتر از یک میلیون نمی شود حالا قیمت دستم نیست، پس در نتیجه باید این عقل باشد وقتی که توی سفر اول راهنما دارد با عشق بهت درس میدهد راهنمایی می کند
توی سفر دوم توی همان لژیون سردار به معنای واقعی به عشق خواهی رسید. خداوند این همه گناههایی که من انجام میدهم اگر قرار باشد مثل من برخورد بکند چه اتفاقی می افته یکی به من میگوید ماشین ات را چرا اینجا پارک کردی میگویم آقا خب فلانه اگه خیلی خوب باشم میگویم یک ساعت دیگر میایم تلفن قطع میکنم میایم اگر خوب باشم این حرف را می زنم پس در نتیجه خداوند به خاطر چی این همه الله اکبر به خاطر گنده بودن اش نیست به خاطر بزرگی در بخششش هست تمام صفت هایی که خداوند دارد من انسان هم دارم همه انسانها تمام صفت های خداوند را دارد. راهنما توی لژیون درس می دهد اینها را توی وجود ما همه این مطالبی که آقای مهندس دارد صحبت می کند همه توی وجود من هست راهنما دارد یاد من میارد لژیون سردار دارد به یاد میارد وقتی که قرآن میگوید از زکاتت بده به فقرا کمک کن به همین علت هست وقتی که عشق واقعی داشته باشد انسان ایمان داشته باشد میتواند به خدا برسد کسی که میخواهد به بخشندگی خدا به خدا نزدیک بشود تنها راهش بخشیدن هست بخشیدن از مالت عصاره جان انسان مالش هست دیگر انرژی انسان زندگی اش مال دنیاست ما داریم میگوئیم مال دنیا را پس میدهیم احتمال دارد آینده ۲۰ سال دیگر کسی من را نشناسد اما وقتی که اینجا پایدار بموند نوه من پسر من بچه من بیاید اینجا و این اینطوری جلو بره درمان بشود نیازی نیست اسم عبدالله بیاید، تو خوبیکن و در دجله بنداز. که خداوند جوابش را می دهد.
مرزبان کشیک مسافر جواد


تایپ مسافر سعد الله
عکاس مسافر ابوالفضل
بارگزار مسافر مجید
- تعداد بازدید از این مطلب :
155