English Version
This Site Is Available In English

از ویرانه تا آبادانیِ دل؛ سفری به روشناییِ بخشش

از ویرانه تا آبادانیِ دل؛ سفری به روشناییِ بخشش

به نام قدرت مطلق الله

اگر بنایی آباد باشد اما ساکنان آن خراب باشند، بنا نیز کم‌کم رو به نابودی و خرابی می‌رود. اما ساکنان آباد در بناهای خراب و ویرانه‌ها می‌توانند آنها را احیا نمایند.
(نگهبان کنگره ۶۰)

این هفته که در هفته‌ی گلریزان هستیم، حال‌وهوای من و نمایندگی‌ام رنگ و بویی دیگر دارد؛ گویی نسیمی از مهر و عشق در فضا جاری است. حس‌های لطیف و ناب را تجربه می‌کنم. من که سال‌ها در بیابان خشکیِ بخشش سرگردان بودم و در کویرِ خِساست و خودخواهی می‌زیستم، اکنون به مهمانی‌ای دعوت شده‌ام که در آن، عشق و بخشش دست در دست هم دارند؛ مهمانی‌ای که در آن عاشقی می‌کنم و این عاشقی با سپاس و قدردانی درآمیخته است.
خدا را هزاران بار شکر می‌کنم.
من سرچشمه‌ی این عشق و سپاس‌گذاری را در آموزش‌های آقای مهندس می‌دانم؛ اوست که به من درس عشق، معرفت و قدردانی می‌دهد، و چراغ دل مرا با نور محبت و بخشش روشن می‌سازد.

شرکت در جشن گلریزان، در وهله‌ی نخست، تمرینی است برای بخشنده بودن و فرصتی است تا قدردان نعمت‌هایی باشیم که به ما عطا شده است.
به یاد دارم روزی که درهای کنگره به رویم گشوده شد و قدم به این مکان مقدس نهادم، جز ویرانه‌ای بیش نبودم؛ ویرانه‌ای که جسم و جانم در آن فروپاشیده بود. اما کنگره با آغوشی گشوده مرا پذیرفت و آرام‌آرام ویرانه‌ی جسم و جانم را آباد کرد.
آری، آنچه ویران شده بود، دوباره ساخته شد؛ و چه‌بسا زیباتر، محکم‌تر و آبادتر از روزگاری که هنوز تخریب در من آغاز نشده بود.

در کنگره، مراسم گلریزان به من می‌آموزد که توانِ بخشش در خود بپرورانم؛ منی که اگر گاهی ده‌هزار تومان یا حتی هزار تومان گم می‌کردم، بی‌قرار و مضطرب به دنبال یافتنش می‌گشتم!
اما امروز، هنگامی که به کنگره می‌آیم و مبلغی را با عشق و ایمان اهدا می‌کنم، حال دلم بهتر می‌شود، انرژی‌ام چند برابر می‌گردد و به‌راستی که برکت آن را در تمامی زوایای زندگی‌ام می‌بینم.

آموخته‌ام که باید قدرشناس باشم؛ قدرِ زندگی، آموزش‌ها و فرصتی که به من داده شده است. شش میلیون تومانِ سردار، برای منِ اسد که اهل مدیریت و پس‌انداز هستم، رقم بزرگی نیست که بخواهم دائم بهانه بیاورم و بگویم «ندارم» یا «نمی‌توانم».
اگر صمیمانه و از ژرفای دل، خواسته‌اش را داشته باشم، یقین دارم که خداوند راهش را هموار می‌سازد و من نیز می‌توانم سهمی هرچند کوچک، اما عاشقانه در این گلریزان داشته باشم.

دلنوشته: همسفر اسد

تایپ و ویراستاری: همسفر احسان

سایت همسفران آقا نمایندگی شادآباد 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .