English Version
This Site Is Available In English

گلریزان، عشق مخلوق به مخلوق

گلریزان، عشق مخلوق به مخلوق

جلسه اول از دوره اول کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ همسفران نمایندگی بندرعباس با استادی پهلوان همسفر زهره، نگهبانی پهلوان همسفر رقیه و دبیری دنور همسفر زهره با دستور جلسه «گلریزان» در روز دوشنبه ۱۹ آبان‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شکر می‌کنم که در این روز  زیبا در جایگاه استادی قرار دارم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که این بستر را برای ما فراهم کردند تا درس درست زندگی کردن را بیاموزیم. امروز یکی از زیباترین جشن‌های کنگره ۶۰ را داریم برگزار می‌کنیم که برای انسان‌هایی که بیدارند بوی عید را دارد؛ حس و حال دیگری دارد و هرکسی می‌تواند در درون خودش حس کند.

در کنگره از ابتدا که شکل گرفت اصلاً این‌طور نبود که جشن گلریزان داشته باشند. کنگره با وجود ۷ یا ۸ نفر با استادی آقای مهندس آغاز شد و به قول آقای مهندس زمانی بود که پول یک افطاری در ماه رمضان را نداشتند که بتوانند دور هم بخورند. هر NGO برای اینکه قوی بشود، به سه مؤلفه احتیاج دارد: یکی نیروی متخصص که راهنمایان کنگره ۶۰ هستند. دوم علم آن سیستم که واقعی‌تر از علم کنگره جایی ندیدیم. سوم پایه‌های مالی یعنی اگر هر سیستمی پشتوانه مالی نداشته باشد قطعاً نمی‌تواند در ادامه به موفقیتی دست پیدا کند.

پایه‌های مالی یعنی اگر هر سیستمی پشتوانه مالی نداشته باشد، قطعاً نمی‌تواند در ادامه به موفقیتی دست پیدا کند؛ به همین خاطر عده‌ای با این باورهای آقای مهندس که «گاوی که نون گدایی می‌خورد شخم نمی‌زند» آمدند و آرام آرام شروع به برپایی جشن گلریزان کردند. ما در سال یک روز به نام جشن گلریزان داریم. در کنگره لژیون‌های سردار را به وجود آوردند؛ به این دلیل که اول باید کنگره ۶۰ قوی باشد، باید روی پای خودش بایستد و از هیچ‌ کس و هیچ چیزی درخواست کمک نکند. دوم اینکه اعضای کنگره باید قوی شوند و اگر قوی نشوند، هیچ وقت نمی‌توانند در زمینه‌های دیگر زندگیشان موفق بشوند؛ به همین خاطر برای اینکه هم کنگره ۶۰ قوی شود و هم فرزندان کنگره ۶۰ که ما هستیم قوی بشویم، آمدند و اجازه شرکت در لژیون سردار را  دادند. لژیون سردار ۱۰ یا ۱۲ سال بیشتر نیست که به وجود آمده است؛ در صورتی که از شروع کنگره، نزدیک ۳۰ سال می‌گذرد.

جشن گلریزان فقط سالی یک بار برگزار می‌شود و جایگاه‌هایی را برایش تعیین کردند. جایگاه سردار مبلغ حداقل ۶ میلیون که می‌توان به صورت اقساط ۱ میلیون به بالا تا پایان سال مالی داده بشود. جایگاه دنور مبلغ ۶۰ میلیون تومان به بالا که به صورت قسطی و ۱۰ میلیون قسط اول آن است و بعد در ادامه هر چقدر توانستند تا نزدیک مرداد سال آینده می‌توانند پرداخت کنند و بعد جایگاه پهلوانی که خود آقای مهندس فقط تشخیص و اجازه می‌دهند که آیا افراد می‌توانند پهلوان بشوند یا نه که مبلغ آن هم ۶۰۰ میلیون تومان به بالا می‌باشد و به مبالغ ۳ میلیارد به بالا را نشانی در بی‌نشانی می‌گویند که فقط افرادی که آن پول را پرداخت می‌کنند می‌دانند و خدای خودشان و در شعب معرفی نمی‌شوند.

اگر ما نگاه کنیم در قدیم هم این جشن‌ها برگزار می‌شد. این سنت خیلی خیلی قشنگی بود که در واقع کمرنگ شده بود و آقای مهندس دارند این سنت‌ها را پررنگ می‌کنند. در قدیم صدها نفر جمع می‌شدند تا مشکل مالی یک نفر را حل کنند؛ اما گلریزان که در کنگره اتفاق می‌افتد به ما اجازه داده می‌شود که با ۱۰۰ هزار تومان یا یک میلیون تومان بتوانیم کمک کنیم تا هزار نفر بتوانند از هزاران هزار تاریکی بیرون بیایند. همه ما می‌دانیم که کنگره فقط اعتیاد را از ما نگرفت؛ بلکه خیلی ضدارزش‌های دیگر را از ما گرفت و به جای آن، چیزهای ارزشمندی را به ما داد.

می‌خواهم فرق گلریزان را بگویم و چقدر ارزشمند است کاری که در کنگره انجام می‌شود. الآن که من روی این صندلی نشستم از قبل پول آن پرداخت شده است؛ یعنی افرادی بودند که هزینه درمان من و پول رهن این ساختمان را پرداخت کردند که سقفی باشد تا راهنمایی از اصفهان بیاید و اجازه داده بشود تا شما بیایید، آموزش‌ها را دریافت کنید و درمان بشوید. ما الان اگر هزار تومان هم ندهیم، اینجا پابرجاست. این پول‌ها را قبل از ما دادند تا جایی باشد تا من زهره بیایم و به صورت رایگان آموزش بگیرم و به حال خوش برسم.

امروز گلریزان برای چیست؟ قرار است آنچه در توان داریم به میدان بیاوریم تا برای آیندگانمان، برای کسانی که هنوز به این دنیا پا نگذاشته‌اند، هدیه بدهیم تا اینجا برای آن‌ها حفظ بشود. این خیلی نکته مهمی است؛ اگر کنگره نبود، الآن بیمارستان‌های ایران شلوغ بود. چقدر بیمارستان‌های روانی و دادگاه‌ها شلوغ بودند و چقدر طلاق‌ها بیشتر بود. می‌خواهم ارزش پولی که داده‌ایم را بگویم؛ این‌ دلایل عین حقیقت هستند. کافی است یک ذره تفکر کنیم. صدها هزار نفر درمان شده در ایران چیز کمی نیست. شما در سراسر دنیا یک نفر بیاورید که مثل کنگره ۶۰ درمان شده و به حال خوش رسیده است. آن وقت ما می‌توانیم ادعا کنیم که اشکال ندارد به مراکز دیگر، کمپ‌های دیگر کمک کنید.

وقتی می‌دانیم روش درمان اعتیاد در کنگره ۶۰ با متد DST است، مسئولیت ما خیلی سنگین می‌شود. این خیلی مهم است که ما امروز چشم‌هایمان را باز کنیم. خود آقای مهندس گفتند: «اگر کنگره نبود، من الان زنده نبودم من به کنگره بدهکارم؛ چون دوستانی که با من مصرف‌کننده بودند، الان دیگر زنده نیستند.» این سخن، دیگر حجت را تمام می‌کند.

در روزگاری که عصا از کور می‌دزدند، در کنگره، مردم گروه گروه پهلوان و سردار می‌شوند؛ این خیلی عجیب است. خیلی از انسان‌ها هستند که آقای مهندس اجازه پهلوان شدن به آنها را نداده است؛ چون گفته‌اند که شما باید اول خودتان صاحبخانه شوید. ما انسان‌هایی بودیم که قبل از کنگره حاضر بودیم تمام زندگی خودمان را بدهیم تا اعتیاد از زندگی‌هایمان برود؛ اما الآن کنگره هیچ کدام از اینها را نمی‌خواهد. کنگره فقط می‌خواهد بیدار شویم و از این فرصتی که در جشن گلریزان به ما داده شده، نهایت استفاده را بکنیم.

چرا کنگره این همه پولدار است؟ مگر نه این‌که از جامعه معتادین بلند شده‌اند؟ چه طور دانشگاه زده‌اند؟ جامعه معتادین که باید از نظر مردم فقیرترین افراد باشند! اما پولدارترین افراد هستند؛ کنگره این چنین افرادی از ما ساخته است. ایمان به روش DST و کنگره۶۰  باعث همه این‌مسائل می‌شود؛ به این‌که وعده خداوند دروغ نیست. می‌‌دانیم که خداوند خلف وعده نمی‌کند. می‌دانیم اگر یکی بدهیم هزار تا دریافت می‌کنیم. این ایمان است که باعث می‌شود انسان پا روی ترس‌های خود بگذارد و از آینده ترس نداشته باشد. ما ایمان داریم که ما این‌جا مالک هیچ چیز نیستیم و فقط امانت‌دار مال وخانه‌ها و طلاهایمان هستیم و اگر نتوانیم آن‌ها را برای حال خوبمان خرج کنیم،  نگهبان آن‌ها هستیم تا بچه‌های ما از آنها استفاده کنند.

ما باید در این دنیا زرنگ و هوشیار باشیم که این دنیا، شیاطین و جاذبه‌های مادی، ما را اسیر خودشان نکنند. ما باید پایه های مالی خودمان را مستحکم کنیم؛ اما باید چیزی هم برای آخرت خودمان داشته باشیم و دست خالی نرویم. چیزی که مهم است این است که ما باید چیزی که داریم را تبدیل کنیم تا برای خودمان ماندگار باشد؛ چرا که می‌گویند انسانهای بخشنده، انسان‌های زرنگ و باهوشی هستند و دیگر گول شیطان را به این راحتی نمی‌ خورند و ایمان دارند که وقتی می‌دهند، خداوند صد برابر را به آن‌ها می‌دهد.

می‌ببینید چقدر زندگی آن‌ها با زندگی کسانی که فقط برای خودشان  می‌خواهند فرق می‌کند؛ چقدر مال آن‌ها زیاد و زیادتر می‌شود. امروز می‌خواهیم رسیدن به عشق را تمرین کنیم. جشن گلریزان تمرینی برای رسیدن به وادی چهاردهم است. ما می‌خواهیم عشق به خداوند را، عشق و محبت درون خودمان مزه مزه کنیم. وقتی کارت کشیدیم، چه حسی داریم؟ وقتی آن کارت را می‌کشیم، محبت درون خود را حس می‌کنیم و طعم عشق را می‌چشیم.

من می‌توانم با همین مبلغی را که قرار است کارت بکشم، یک ساعت به بازار بروم و تمامش کنم؛ اما می‌آیم این‌جا کارت می‌کشم. ما داریم رسیدن به مرحله عشق را تمرین می‌کنیم؛ اگر انسان بخواهد به عشق خداوند برسد، باید اول عشق مخلوق به مخلوق و بعد عشق مخلوق به خالق را تجربه کند و آخرین مرحله‌اش عشق خالق به مخلوق است؛ یعنی به یک مرحله‌ای برسد که خداوند بنده‌اش را دوست داشته باشد و خداوند بگوید: «به‌به! چه بنده‌ای را آفریدم.» امروز می‌خواهیم هدف از خلقتمان را یک ذره به خودمان بگوییم. 

من برای رسیدن به عشق خالق و آرامش باید به مخلوقین خداوند کمک کنم. امروز تازه‌وارد با هزار درد و ترس و نگرانی از این پله پایین می‌آید و از خود می‌پرسد که این‌جا کجاست؟ این افراد چه کسانی هستند و چه کار می‌خواهند بکنند؟ من باید به او لبخند بزنم و در آغوش بکشم؛ باید برایش هزینه بدهم تا بعداً بتواند روی این صندلی‌ها بنشیند و این سقف پابرجا بماند؛ اگر امروز هر مبلغی را با حس خوب می‌خواهم بکشم، باید بدانم کنگره چه کمکی به تو کرده است؛ اگر نبینم و یادم برود، هیچ وقت نمی‌توانم با حال خوب کمک کنم.

جمله‌ای از آقای امین که می‌گوید: «هستی، توانایی و مال را به کسی می‌دهد که بخواهد کاری انجام بدهد.» خداوند به کسانی پول می‌دهد که بخواهند آن را به دیگران بدهند. خداوند سهم دیگران را در سهم ما می‌گذارد؛ برای این‌که ما صفت بخشندگی را یاد بگیریم. این‌ مطالب، در آیات قرآن آمده است. غیر ممکن است که انسانی همه چیز را فقط برای خودش بخواهد و بگوید که تمام وقت، انرژی و مالم را می‌خواهم صرف خودم و بچه‌های خودم بکنم. این انسان شاید به پول برسد؛ ولی هیچ وقت به آرامش نمی‌رسد.

کنگره به پول ما نیازی ندارد. این ما هستیم که به کنگره نیاز داریم و می‌خواهیم با این پول به کنگره وصل باشیم. امروز روزی است که باید چشمانمان را باز بکنیم، حواسمان باشد و اندازه خودمان را مشخص بکنیم تا حالمان خوب باشد. آقای امین می‌گوید: «اندازه تو طوری نباشد که این پول را می‌دهی هیچ اثری در زندگیت نداشته باشد؛ باید جوری باشد که یک ذره دردت هم بیاید و کمی سخت باشد؛ اما نه به آن حدی که به ترس، دلهره، استرس و اضطراب بیفتید.» نکته دیگر این است که فرصت را از دست ندهیم.

این حقه شیطان است که بگویم ماه دیگر یا سال دیگر بیشتر کمک می‌کنم. انسان موجودی طمع‌کار است و هیچ وقت روزی نمی‌رسد که از مال سیر بشود یا اینکه روزی برسد که مشکلات، تمام بشود. پولدارترین آدم هم در این‌جا می‌گوید که من مشکل مالی دارم. زرنگ آن فردی است که به فکر آخرتش هم باشد و پولش را به چیزی تبدیل کند که بتواند با خودش ببرد. به همه شما تبریک می‌گویم که خداوند امروز  رخصت و اجازه داد که بتوانید پولتان را در مسیر خدمت به انسان‌ها خرج کنید. خداوند به هر کسی این اجازه را نمی‌دهد.

خیلی انسان‌های پولدار را می‌شناسم که اختیار مال خودشان را ندارند. ما هم اختیار داریم که ندهیم؛ اما می‌دهیم و این قشنگ است. هیچ‌کس به شما نمی‌گوید که چرا ندادید یا چرا کم دادید؟ اختیار دارید که ندهید؛ اما می‌دهید و این داوطلبانه بودنش است که قشنگ و شیرینش می‌کند؛ پس به شما تبریک می‌گویم که خداوند اجازه داد مال خود را در جهت کاهش رنج بشر به کار ببرید. این پول‌هایی که می‌دهید وقف مردم است و به حساب هیچ‌کس نمی‌رود. به حساب جمعیت احیاء انسانی کنگره ۶۰ می‌رود و هر کس هم چه دنور یا پهلوان فکر کند که پشیمان شده است، می‌تواند پولش را پس بگیرد. آقای مهندس در پیام سردار می‌خواند که تا خداوند امروز به کدام یک از ما رخصت دهد!

تصاویری از برگزاری مراسم جشن گلریزان

مرزبانان کشیک: همسفر معصومه و مسافر عیسی
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول) و همسفر الهام  رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
عکاس: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر زهره  رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویرایش و ارسال : راهنما همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بندرعباس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .