جلسه سیزدهم از دور پنجاهوسوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سمنان با استادی پهلوان همسفر عارفه، نگهبانی راهنما همسفر سیده فاطمه و دبیری راهنما همسفر زینب با دستورجلسه «جشن گلریزان» روز دوشنبه ۱۹ آبان ماه ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان تشکر میکنم که به من اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و از راهنمایان خوبم همسفر حلیمه و همسفر اعظم بسیار سپاسگزارم.
این روزها در مورد جشن گلریزان خیلی صحبت شده است. من میخواهم دو نکته را یادآوری کنم یکی این که کنگره۶۰ یک سازمان مردم نهاد است؛ یعنی خود اعضاء کنگره آن را اداره میکنند و یک سازمان مستقل است و از طرف هیچ سازمان دولتی حمایت نمیشود. همه خدماتی که در سازمانهای مردم نهاد انجام میشود توسط اعضاء آن است.
ما همسفرها و و مسافرهای ما در کنگره۶۰ به درمان و رهایی رسیدهایم و از خدماتی که اعضاء گذشته کنگره بر جای گذاشتهاند: مثل این بنا، آب، برق، صندلی و ... همه این امکاناتی که امروز ما استفاده میکنیم، خدمتهای مالی افرادی است که قبل از ما در کنگره حضور داشتهاند؛ پس ما با توجه به این امکاناتی که دریافت میکنیم باید پرداختی داشته باشیم تا بتوانیم این بنا را برای آیندگان آباد نگه داریم.
در جلسات که مشارکت میشود، اکثراً میگویند ما قبل از ورود به کنگره حال خیلی بدی داشتیم، وقتی که به این مکان آمدیم حالمان خوب شد؛ پس ما با پرداختهایی که انجام میدهیم ادای دین میکنیم. آقای مهندس میفرمایند: «هیچ کس به کنگره هیچ دِینی ندارد»؛ ولی خود ما میدانیم که چقدر حال ما بد بوده است و با توجه به آموزشهایی که گرفتیم چقدر حالمان تغییر کرده و خوب شده است.
تغییرات من خیلی زیاد بوده است. من از کودکی وقتی حالم بد یا خوب میشد در دفترچهای یادداشت میکردم، وقتی هم سفر نیکوتین خود را شروع کردم همه حال خوب و بد خود را در دفترچه یادداشت میکردم؛ بعضی وقتها آن دفترچه را باز میکنم و خاطرات آن دوران برایم زنده میشود در آن دوران با چالشهای زیادی روبهرو بودم و الان حال خودم را با گذشته مقایسه میکنم خیلی خوشحال هستم، که آن دفترچه را دارم و همیشه در زمان جشن گلریزان آن دفترچه را باز میکنم، برایم مثل کفش و لباس عیاض است. آقای مهندس در یکی از سیدیها فرمودند: «عیاض در اتاقی کفش و لباس پاره را جلو خودش میگذاشت و هر روز به آن نگاه و گریه میکرد، برای اینکه بداند کجا بوده و به کجا رسیده است». من هم این کار را به این خاطر انجام میدهم که یادم بماند که کجا بودم و چقدر حالم بد بوده است.
پرداخت مالی در کنگره ادای دین است؛ ولی در لژیون سردار اسمش خدمت، بلکه خدمت به خود ما است. پهلوانها و کسانی که پرداخت انجام دادهاند میگویند ما به خودمان خدمت کردیم، درست است که به ظاهر یک بخشی از پولمان را میدهیم؛ ولی دریافتهای ما خیلی بیشتر است. ما این را زیاد شنیدیم الان وقتی است که باید باور کنیم؛ واقعاً وقتی که پرداخت میکنیم، دریافت ما در صور پنهان و صور آشکار بیشتر از آن پرداختی است که داریم در صورپنهان ما میتوانیم محبت را به این واسطه لمس کنیم.
من قبل از کنگره برای همه چیز حساب و کتاب میکردم؛ ولی الان طوری شده است که جنس محبت را بهواسطه خدمت سرداری، دنوری و پهلوانی فهمیدم که چقدر ارزشمند است و حال آدم را خوب و گرهها را باز میکند در صور آشکار هم همه آنها که پهلوان، دنور یا سردار شدهاند میگویند: که از صفر شروع کردند و کمکم ظرف وجودیشان را بزرگ کردند و دریافتی آنها زیاد شده است؛ پس الان دیگر جایی برای شک کردن نیست. چه اتفاقی میافتد که یک پهلوان یک سال خودش پهلوان میشود و سال بعد همسر، مادر و فرزندش این جایگاه را تجربه میکنند؟
حتماً دریافتیهایی در صور آشکار و پنهان داشتهاند؛ باید باور کنیم و مطمئن باشیم که دریافتهای زیادی را خواهیم داشت و از طرف دیگر هم در کنگره۶۰ ما به احیاء انسانها کمک میکنیم؛ یعنی سعی میکنیم افراد را به درمان و رهایی برسانیم که خانوادهای متلاشی نشود؛ پس میتوانیم بگوییم اینجا راه صراط مستقیم است و خدا هم در قرآن فرموده: «که هر کس در این راه قدمی بردارد من پشتیبان او هستم و حمایتش میکنم».
انشاءالله که بتوانیم همه ما از این جشن به اندازه خودمان استفاده کنیم و بهره ببریم امیدوارم که توانسته باشم آن مطلبی را که دریافت کردهام را در اختیار شما قرار داده باشم.


.jpg)





مرزبان کشیک: همسفر فرشته
رابط خبری: همسفر اعظم مرزبان خبری
عکاس: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
تایپ و ویرایش: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ارسال مطلب: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سمنان
- تعداد بازدید از این مطلب :
482