English Version
This Site Is Available In English

گلریزان جشن رهایی از بند بردگی نفس است

گلریزان جشن رهایی از بند بردگی نفس است

جلسه هشتم از دوره اول کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی خواجو به استادی پهلوان همسفر فاطمه، نگهبانی پهلوان همسفر زهره و دبیری پهلوان همسفر فاطمه با دستور جلسه «گلریزان» روز دوشنبه ۱۹ آبان‌‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

باران که شدی مپرس، اين خانه کيست
سقف حرم و مسجد و می‌خانه یکیست
باران که شدی، پیاله‌ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پيمانه يکيست
باران، تو که از پیش خدا می‌آیی
توضیح بده عاقل و فرزانه يکيست
بر درگه او چون‌که بيفتند به خاک
شیر و شتر و پلنگ و پروانه يکيست
با سوره دل، اگر خدارا خواندى
حمد و فلق و نعره مستانه يکيست
اين بی‌خردان، خويش، خدا مى‌دانند
اين‌جا سند و قصه و افسانه يکيست
از قدرت حق، هرچه گرفتند به کار
در خلقت حق، رستم و موریانه يکيست

خداوند بزرگ را سپاسگزارم که به من اجازه داد یک‌بار دیگر در جمع و خدمت شما دوستان قرار بگیرم. از آقای مهندس و خانواده بزرگ دژاکام که این بستر را برای ما همسفران فراهم نمودند، سپاسگزارم. همچنین از راهنمایانم، از نگهبان همسفر زهره و ایجنت همسفر سمیرا تشکر می‌کنم که اجازه دادن در این جایگاه قرار بگیرم و به خودم خدمت کنم. این جشن بزرگ، جشن گلریزان را ابتدا به خانواده بزرگ دژاکام، آقای مهندس و تمام اعضای کنگره۶۰، مخصوصاً همسفران شعبه خواجو تبریک عرض می‌کنم.

امروز جشن گلریزان است. گلریزان، جشن بزرگ رهایی از بند بردگی نفس تا رسیدن به بندگی عشق و محبت است. همه ما که این‌جا جمع شده‌ایم، در واقع خواسته‌های معقول و نامعقول خود را قربانی کرده‌ایم. من برای خودم، جشن گلریزان را همانند عید قربان می‌دانم. حاجی در عید قربان، امیال و خواسته‌های نفسانی را در ذهنش قربانی می‌کند و به شکرانه آن، قربانی می‌دهد؛ اما ما که این‌جا نشسته‌ایم، خواسته‌های نامعقول و چه‌بسا معقول خود را قربانی کرده‌ایم و به شکرانه آن، این‌جا نشسته‌ایم تا شکرگزاری کنیم، شکرگزاری از این که از بند اهریمن اعتیاد نجات پیدا کرده‌ایم. ما می‌گوییم سپاسگزاری به دو صورت زبانی و عملی است. جشن گلریزان، جشن عمل است. هر شخصی در این میدان باید بداند که در مسیر آزمایشی که خداوند برایش قرار داده، چگونه می‌خواهد قدم بردارد و من امیدوارم که در ادامه این جشن و در این هفته گلریزان، همه ما از عملکرد خود راضی باشیم.

آقای امین در کنگره به ما یاد دادند که هر موضوعی را باید با سه رکن اصلی آن بشناسیم، برای من نیز گلریزان سه ضلع دارد:
ضلع اول: عشق و محبت. 
اگر شخصی عشق و محبت را نیاموزد، نمی‌تواند غیر از خودش دیگری را ببیند. در وادی چهاردهم یاد گرفتیم که مخلوقین، سایه‌های خداوند هستند. اگر می‌خواهیم عاشق خداوند باشیم؛ باید عشق مخلوقین را در دل خود مهیا کنیم. چه کسانی سزاوارتر از دردمندانی که درد اعتیاد را لمس کرده‌اند؟ 
چه فردی می‌تواند عاشق‌تر از ما باشد نسبت به دختران و پسرانی که هنوز بیرون از این در قرار دارند تا آن‌هایی که نیاز دارند راهی برایشان باز شود، پناهی پیدا کنند و چاره‌ای برای رهایی‌شان پدیدار شود. 
امروز از مسافرم شنیدم که سه هفته پیش در ارغوانیه اصفهان، کلنگ شعبه‌ای جدید برای خانم‌های مسافر زده شده و ان‌شاءالله تا آخر سال ساخته می‌شود. این خبر برای من شیرین بود؛ چون آن شعبه مخصوص خانم‌هایی‌ از جنس خود ما است، دخترانی که پشت این در هنوز پناهی ندارند. آن‌ها از دل خانه‌های ما بیرون آمده‌اند؛ اما مثل مسافران آقا نمی‌توانند همه‌جا بروند. اگر کسی بفهمد لغزشی کرده یا مصرف‌کننده است، نه تنها نگاهشان عوض می‌شود؛ بلکه هزار و یک برچسب دیگر نیز به او می‌زنند و فقط ما می‌توانیم دردش را بفهمیم. شخصی که بیرون از این دایره است، هرگز درک نمی‌کند که او چه رنجی و چه دردی کشیده است؛ پس چه بهتر که خودمان به خودمان کمک کنیم. همان‌طور که آقای مهندس همیشه بیان می‌کنند: «دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم تا دیگران بخورند».

ضلع دوم: توان مالی. 
در گلریزان، هیچ‌کس از دیگری نمی‌پرسد، چرا این‌قدر پرداخت کردی یا چرا کم‌ کمک کردی. هر فردی باید خودش به این تشخیص برسد که چقدر می‌تواند در این جشن یاری برساند، بی‌هیچ خجالتی با خودش و از خودش بپرسد: کنگره به من چه داد؟ 
کنگره به من و مسافرم جسمی سالم داد، روانی آرام و نوری که مسیر تاریک زندگی‌ خود را روشن کرد. 
کنگره به من کمک کرد که مادر خوبی برای فرزندم باشم، شب‌ها آرام بخوابم، از ترس‌هایم بگذرم، ناامید نباشم، چشمم به بالای سرم باشد، توکل و حرکت کنم. آقای مهندس بیان کردند: «مهم‌ترین چیزی که کنگره به ما عطا کرد، حیات بود». ما قبلاً زندگی نمی‌کردیم. در کنگره یاد گرفتیم که چگونه زندگی کنیم و حالا باید حساب کنیم و ببینیم که آقای مهندس این همه سال، این‌قدر خدمت مالی، جانی، علمی کردند و هنوز بیان می‌کنند: «در برابر آن‌چه کنگره به من داد، من هیچ نکردم».
همچو خورشید به ذرات جهان قسمت کن
گر نصیب تو ز گردون همه یک نان باشد

ضلع سوم: دغدغه. 
به نظر من، شخصی که می‌خواهد خدمت مالی کند؛ باید دغدغه و روزمره‌اش، لژیون سردار و خدمتش باشد. به قول قدیمی‌ها باید لق‌لق زبان و فکرش باشد، نه این‌که از سر شور، هفته گلریزان بیاید و مبلغی را متحمل شود و فردا یادش برود. برای جشن گلریزان، یک فرد باید در طول سال برنامه‌ریزی کند که چگونه آن پول را به دست بیاورد و چگونه خرجش را مدیریت کند.

روز چهارشنبه، آقای مهندس در لایو اعلام کردند که نشان در بی‌نشانی، مبلغ سه میلیارد است. من پیش خودم فکر کردم که چه تفکر عمیقی پشت این بیان بود. بعد در همان لایو، آقای زرکش پاسخ من را دادند، ایشان گفتند: ما با هنر کنگره، هنرمند، با دانش کنگره، دانشمند و با ثروت کنگره، ثروتمند می‌شویم. عنوان‌های مالی که آقای مهندس به‌عنوان پهلوان، دنور و ... به ما می‌دهند، در واقع صور ظاهر کار هستند. ایشان می‌خواهند با نیروی خود کنگره، توان مالی آن را بالا ببرند و هم این‌که آن شخصی که تمنای دل دارد و می‌خواهد به این عرصه قدم بگذارد، توان مالی خودش را نیز بالا ببرد. ما در مورد علم کنگره به حد اعلای خودمان رسیدیم؛ زیرا دانش کنگره را هیچ‌جای دنیا نمی‌توانیم پیدا کنیم. معرفت و جهان‌بینی کنگره را هیچ دانشگاهی به ما درس نمی‌دهد و شخصی که می‌خواهد به این عرصه قدم بلند بردارد؛ باید قد و قامتش را بلند کند و بزرگ شود تا بتواند به آن‌جایی که می‌خواهد برسد. آقای امین بیان کردند: «اگر فردی می‌خواهد محرم شود با بخشش محرم می‌شود». پس گذشتن از خواسته‌هایمان برایمان جهش ایجاد می‌کند و آن باعث تغییر می‌شود. در وادی اول می‌خوانیم که همه چیز مثل یک صفحه‌ سفید نقاشی است و در ادامه، زشتی و زیبایی پدیدار می‌گردد. من و شما اگر این تصویر، جایگاه‌ها و خدمت‌های مالی را در جهان مجسم کنیم و به آن‌ها قدرت و نیرو بدهیم، مطمئن باشید که روزی به آن خواهیم رسید و این خودمان هستیم که می‌توانیم به فرزندان‌ و آیندگان‌مان کمک کنیم.

مرزبانان کشیک: همسفر سمانه و مسافر پیمان
تایپیست: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم)، همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هفدهم) و همسفر نگار رهجوی راهنما همسفر لیلی (لژیون نوزدهم)
عکاس: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون هفتم) و همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)
ویرایش و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .