گفتگو با پهلوان مسافر جمشید از نمایندگی لوئی پاستور
سلام لطفاً به رسم جاری در کنگره خودتان را معرفی کنید
سلام دوستان جمشید هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره تریاک، مدت سفر ده ماه و ۱۷ روز، به روش DST، با داروی OT، به راهنمایی راهنمای عزیزم آقا سعید لژیون دوم، مدت رهایی از مواد ۶ سال و ۵ ماه و چند روز، در ضمن مسافر سیگار بودم، مدت سفر نیکوتین ده ماه، با آدامس نیکوتین خوراکی، به روش DST با راهنمایی راهنمای عزیزم آقای محمد احمدی، رهایی از بند نیکوتین هم ۶ سال و سه ماه
هفته گلریزان برای شما چه مفهومی دارد و چگونه با فلسفه بخشش و خدمت در کنگره ۶۰ ارتباط پیدا میکند؟
هفته گلریزان به نظر من هفته خویش خویشتن میباشد، بعد از وادی نهم، میگوییم گلریزان، یعنی من باید به خویش خویشتنم فکر کنم و گلریزان درک و آگاهی و مفهوم را به من یاد میدهد، در این قضیه گلریزان چه میخواهد عایدت شود، نه اینکه انتظاری از خالق خودش داشته باشد فقط اینکه قدم بردارد برای خودش، همانطور که در وادی نهم میگوید نقطه تحملت را ببر بالاتر، هر چقدر تلاش کنی در گلریزان،اون آرامش و گذشت را یاد میگیری و مورد بخشش قرار میگیری.
چه تغییری در نوع نگاه شما به “بخشش” و “انفاق” پس از ورود به کنگره ۶۰ و دریافت آموزشها ایجاد شد؟
قبل از آمدن در کنگره من به بخشیدن اعتقادی نداشتم، میدیدم که پدر مرحومم به این و آن کمک میکرد و انفاق می کرد، یواشکی پول در جیبشان میگذاشت من با خودم میگفتم که من دارم کار میکنم پیش پدر، ایشان پولها را حیف و میل میکند، هیچ آگاهی راجع به مفهوم انفاق و بخشش نداشتم، پدرم که داشت با عملش به من یاد میداد، اما من یاد نمیگرفتم ،فقط فکر میکردم که پول را دارد دور میاندازد، اما کنگره فهم و آگاهی مرا بالا برد و گفت که آن پدر داشته کاره خوبی میکرده، وقتی که پدرم گذشت میکرد همیشه در چهره لبخند داشت و آن آرامش را در او میدیدیم چون داشت میبخشید، من آن را نمیفهمیدم حال به واسطه مواد کشیدن، یا در جوانی در جهل و نادانی بودم و نمیفهمیدم و درک و آگاهی نداشتم خدا را شکر که آمدم کنگره و بخشش را از همان سفر اول بهم یاد داد همیشه سپاسگزار خداوند که مرا در مسیر کنگره قرار داد.
عنوان “پهلوان” برای شما چه معنایی دارد و چگونه در زندگی روزمره آن را اجرا میکنید؟
صحبت کردن راجع به پهلوان خیلی سخت است پهلوان واقعی آقای مهندس میباشد چون علم و آگاهیش را، رایگان، در اختیار جهانیان قرار میدهد و پهلوان کسی است که در مسائل روزمره زندگی از مسائل کوچک بگذرد و گذشت داشته باشد، در بیرون از کنگره قبلاً طوری بود که ما مسائل را، به واسطه نیروهای منفی، بزرگنمایی میکردیم ولی کنگره یاد داد که پهلوان واقعی مهندس میباشد که از وقت و زندگیش گذشت و علم و آگاهیش رو بخشید به مردم، تا از این حال خوب استفاده کنند، خدا را شکر میکنم و تلاش میکنم الگو بگیرم از مهندس ، تاذرهای و اندازه ای بتوانم ببخشم.
نقش گلریزان را در استحکام و پایداری سیستم مالی و معنوی کنگره ۶۰ چگونه میبینید؟
گلریزان، مانند یک زندانی است که آزاد میکنند گلریزان را در فیلمها دیدهایم، گلریزان باعث میشود یک نفر که دارد از زندان میآید بیرون با یک چیز کم وناچیز به زندگی برگردد، با آن مبالغی که جمع میشود،کنگره هم دارد با این گلریزان آینده فرزندان ما رفیقان ما و نوههای ما را، پایههایش را محکمتر میکند و این را مدیون آقای مهندس هستیم که این بستر را فراهم کرده است تا بتوانیم برای آیندگانمان نیز بتوانیم فکر کنیم انشالله که این گلریزان بتوانم صد خود را بگذارم و همانطور که گذشتگان برای من کاشتند و من استفاده کردم، من نیز بتوانم ذرهای برای آیندگان قدم بردارم تا حال خودم نیز خوب شود
در اولین گلریزانی که شرکت کردید، احساستان چه بود و امروز چه تفاوتی کرده است؟
در اولین گلریزان چون درک و فهمی از بخشش نداشتم، صادقانه بگویم، با خودم میگفتم کنگره دیگر پولی شده است، چون آن آگاهی ودرک را نداشتم، سفر اولی بودم گفتم میگویند رایگان هست ولی دارد یک جوری پول میگیرد، اما بعدها که آمدم به سفر دوم و وارد لژیون سردار شدم، با صحبتها و آموزشهایی که آقای زرکش در لژیون سردار انجام داد و ایشان هم میگفتند من حرفهای آقای مهندس را انتقال میدهم، این چکشهایی که آقای زرکش، صحبتهاش را میکرد، من را بیدار کرد،من را آباد کرد و خودم را پیدا کردم آدرس خودم را یک جورایی بهم داد تا بتوانم قدم بردارم برای خودم و الان میدانم که کاری که در کنگره انجام میدهم فقط برای خودم میباشد و حال خودم خوب میشود امیدوارم تا زمانی که در کنگره هستم بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم.
به عنوان یک پهلوان، چگونه بین مسائل مالی شخصی و مشارکت در گلریزان تعادل برقرار میکنید؟
هر چیزی یک درجه و اندازهای دارد، کنگره این اندازهها را به من یاد داده است، اندازه جمشید چقدر است ؟ جمشید خودش میداند اندازهاش چقدر است، مهندس همیشه میگوید اول خانواده ات بعد کنگره، کنگره با آموزش هایش تعادل را یاد میدهد آقای زرکش همیشه میگوید قبل از اینکه خانومت، بچه ات، بگوید فلان، تو باید آن کار را انجام بدهی، خداوند را صد هزار مرتبه شکر میکنم که من در مسیر ارزشها فقط حرکت میکنم آن طوری که مهندس به استاد امین میگوید تو زور نزن، بقیه اش درست میشود، نیازهای خانواده به اندازه و نیازهای کنگره به اندازه خودش، من جمشید باید فکر کنم آن زمان که مواد میزدم چقدر درآمد داشتم و چه کسی این بستر را برای من آماده کرده است، خداوند به من داده و شاکر خداوند هستم ولی مهندس با آموزش، بسترش را آماده کرده است و سعی میکنم تعادل را نگه دارم آقای زرکش همیشه میگفت چیزی که میدهی و آن چیزی که دریافت میکنی ۱۰ درصدش مال خودت هست، سعی کرده ام تا آنجا که میتوانم آموزشهای کنگره را انجام بدهم و آن تعادل را در زندگی شخصی و کنگره بتوانم حفظ کنم.
پیامی که دوست دارید به تازهواردان درباره گلریزان و اهمیت مشارکت در این هفته بدهید چیست؟
آن طوری که از بزرگترها یاد گرفتهام، پیامی که میخواهی بدهی، پیامی که آقای زرکش همیشه به ما میداد،نترسی، اندازه من جمشید چقدر است من میتوانم اندازه خودم را ترسیم کنم که در این گلریزان شرکت میکنم چقدر است و آن اندازهای را که به دست آوردم، نترسم، ببخشم، وقتی ببخشی و بگذری آرام تر میشوی من زمانی که برای پهلوانی خیز برداشتم و خدا را شاکرم که مهندس اجازه را به من دادند، حرکت کردم و امید داشتم کنگره عشق و امید را به من فهماند وقتی که امید داشته باشی و در مسیر باشی و خواستهای که داشته باشی، در ذهنت بسازی و حرکت کنی قطعاً بهش میرسی فرقی نمیکند هر جایگاهی به اندازه توانت، آقای زرکش میگفت جمشید میداند شانهاش، اندازهاش چقدر است، چهارچوب جمشید چقدر است با آموزشهایی که به من میداد فهمیدم من میتوانم، فعل توانستن را به من یاد داد گفت نترس میتوانی، وقتی ترس به تنت بدهی، نمیتوانی، وقتی غلبه کنی به آن ترس و حرکت کنی، هستی به تو میدهد، خداوند کمکت میکند، وقتی خواستهات را در ذهنت ترسیم کنی و در مسیر ارزشها قدم برداری هستی به تو کمک میکند ولی نترس، قدم بردار، حرکت کن، مشارکت کن و آن کسی که میدهد، خداوند است همانطور که آقای زرکش گفتند کشاورز گندم را میپاشد و میرود منتظر میماند تا به او برسد، نترس بنداز، بده نترس، زمانی که برای دنوری پرداخت کردم همان مبلغی که نیاز داشتم برای خودم خرج کنم، برگشت آمد سر جایش، نه اینکه غیبی میفرستد، تلاش میکنی حرکت میکنی به تو برکت می دهد. انشاالله که بتوانیم قدمی برداریم و حرکتی کنیم که به آرامش و حال خوب برسیم.
در پایان اگر تشکر،قدردانی و یا نکتهای دارید،بفرمایید
انسان خیلی خواسته دارد خدا را شکر میکنم که در این بعد بودم، که بتوانم در کنگره باشم و از آموزشهای کنگره درس بگیرم یاد بگیرم و این را سرلوحه زندگیم کنم و بتوانم به دیگران انتقال دهم خدا را شکر میکنم که اجازه به من داد در کنگره باشم و خدمت کنم و قدمی برای خودم و جامعه بردارم و به آن حال خوش و خوب و آرامشی که کنگره مد نظرش هست برسد.
گردآوری وتایپ: مسافر روح الله
گروه سایت نمایندگی لوئی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
29