به نام قدرت مطلق الله
گلریزان، یادآور بخشش، عشق و ایمان است. در کنگره ۶۰، گلریزان تنها یک مراسم مالی نیست؛ بلکه فرصتی است برای سنجش میزان قدردانی و محبت ما نسبت به جایگاهی که به ما زندگی دوباره بخشیده است.
ما در این مکان آموختهایم که رهایی بدون خدمت معنا ندارد و خدمت بدون بخشش نیز به ثمر نمیرسد. گلریزان یعنی بازگرداندن بخشی از آنچه از کنگره گرفتهایم، به خودِ کنگره؛ یعنی کاشتن دانهای از عشق برای تداوم این مسیر نورانی.
در روز گلریزان، هر عضو به اندازه وسع خود، نه از روی اجبار، بلکه با دلِ آرام و نیتی پاک، مشارکت میکند. مهم نیست چقدر میدهیم، مهم این است که با چه احساسی میدهیم. این بخشش، نشانهی ایمان به قدرت مطلق و شکرگزاری از راهی است که ما را از تاریکی به روشنایی رسانده است.
گلریزان یعنی باور به فراوانی. یعنی فهم این حقیقت که هرچه بیشتر ببخشی، بیشتر دریافت خواهی کرد؛ نه در مال، بلکه در آرامش، در عشق، و در پیوند با هستی. بیایید در این هفته با قلبهایی سرشار از محبت، در گلریزان شرکت کنیم تا چراغ محبت و رهایی در کنگره ۶۰ همواره روشن بماند.
در باب دستور جلسه گلریزان، خدمتگزاران سایت گفتوگویی با پهلوانهای شعبه سهروردی ترتیب دادهاند که در ادامه مطالعه میکنید:

پهلوان راهنما مسافر اصغر
لطفاً خودتان را به رسم کنگره 60 معرفی نمایید:
سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر. مدت تخریب ۱۱ سال، آخرین آنتی ایکس مصرفی انواع آنتیایکس به مدت ۱۴ ماه سفر کردم به روش DST با داروی OT به راهنمایی استاد عزیزم، آقا رضا شوشتری، اکنون ۱۳ سال است که آزاد و رها هستم.
۱- آیا برای رسیدن به جایگاه پهلوانی با ترس و مقاومت درونی مواجه شدید و چگونه از آن عبور کردید؟
صادقانه بگویم، در طول مسیر پهلوانی، ترس و مقاومت درونی را تجربه نکردم. ابتدا در لژیون مالی فعالیت کردم و پس از ورود به لژیون سردار، حدود دو تا سه سال دنوری انجام دادم. سپس وارد مسیر پهلوانی شدم. با توجه به آموزشهای آقای مهندس، روش DST و آشنایی با جهانبینی کنگره ۶۰، مسیر برایم روشن بود و هر قدمی که برمیداشتم، در راستای رشد و تعادل شخصی بود. باور دارم که آموزش و عمل به آن، ترس را از بین میبرد و انسان را قادر میسازد با آرامش و اطمینان مسیر خود را طی کند. پهلوانی برای من نه صرفاً جایگاه، بلکه یک مسیر برای خدمت به خود و دیگران بود و همین دیدگاه باعث شد که هیچ ترسی نداشته باشم و با اطمینان قدم بردارم.
۲- برای کسانی که در دوراهی بخشش هستند، چه پیامی دارید؟
پیام من به کسانی که در دوراهی بخشش هستند این است که بخشش، پایه و اساس زندگی سالم و انسانی است. ما میخوانیم «به نام خداوند بخشنده مهربان.» بخشندگی یک صفت الهی است که باید در زندگی ما جاری شود. بخشش تنها محدود به امور مادی نیست؛ بلکه یک لبخند، یک محبت، یا یک کمک کوچک میتواند زندگی انسانها را تغییر دهد.
اگر میخواهیم رشد کنیم، باید به خودشناسی و جهانبینی پایبند باشیم. بخشش، حال ما را به سمت خوبی سوق میدهد و باعث میشود انرژی مثبت در زندگی جریان پیدا کند. تجربه شخصی من نشان داده است که هرگاه بخشیدم، نه تنها بار سنگین درونم سبک شد، بلکه آرامش و شادی بیشتری نصیبم شد. بخشش در کنگره، یک ابزار برای تکامل است؛ وقتی ما میبخشیم، در حقیقت در مسیر هماهنگی با قوانین هستی قدم برمیداریم و در این راه هیچ جای ترس وجود ندارد. پیام من به عزیزان این است که: «ببخشید تا خداوند به شما ببخشد.»
۳- آیا پس از بخشش، موردی داشتید که حس کنید جهان هستی پاسخ محبت شما را داده است؟
بله، تجربه بخشش همیشه پاسخ خود را دارد. همه انسانها بهترین نعمتها را سلامتی و آرامش میدانند. من نیز آموختم که زمانی که سلامتی و آرامش وجود دارد، حتی پول و دارایی هم ارزشمند است، اما اگر سلامتی نباشد، هیچ ثروتی معنی ندارد. آموزشهای کنگره به من کمک کرد تا این موضوعات را عمیقاً درک کنم. هر آنچه ما در زندگی طلب میکنیم، در واقع به دنبال سلامتی و آرامش هستیم. بخشش و محبت، مسیر رسیدن به این آرامش را هموار میکند و خداوند نیز همیشه پاسخ آن را در زندگی ما قرار میدهد.
کنگره ۶۰ به من آموخت که زندگی مسیر یادگیری، خدمت و رشد است. هر قدمی که با آموزش و آگاهی برمیداریم، ما را به تعادل در جسم، روان و جهانبینی نزدیکتر میکند. بخشش، یکی از مهمترین آموزههاست و تجربه به من نشان داده که هرچه بخشندهتر باشیم، زندگی ما پرنورتر و با ارزشتر خواهد شد.
پهلوان راهنما مسافر جلال
لطفاً خودتان را به رسم کنگره ۶۰ معرفی نمایید:
سلام دوستان جلال هستم یک مسافر. مدت تخریب ۱3 سال، آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و هروئین به مدت 10 ماه سفر کردم به روش DST با داروی OT به راهنمایی مسافر مجید فروغی، اکنون 5سال و 7ماه است که آزاد و رها هستم. در ادامه سفر نیکوتین داشتم به راهنمایی مسافر علیرضا رضازاده و اکنون ۵ سال و 5 ماه رها هستم، ورزش شنا و والیبال.
۱-پیام شما برای کسانی که تازه به لژیون سردار آمدهاند چیست؟
خوش آمدید به لژیونی که بر پایهٔ عشق، بخشش و ایمان بنا شده است. قدم گذاشتن در لژیون سردار یعنی انتخاب شجاعت؛ یعنی اینکه به جای ترس از کمبود، به فراوانیِ خداوند اعتماد کنید. در اینجا یاد میگیریم که پول وسیله است، نه هدف، وسیلهای برای ساختن، برای حرکت، و برای تبدیل شدن.
اگر امروز وارد این لژیون شدهاید، یعنی ظرفیت و لیاقت آن را دارید. در این مسیر نگران مبلغ نباشید، نگران ماندن در مسیر باشید. عمل شما حتی اگر کوچک باشد در هستی تأثیر میگذارد. پهلوان کسی نیست که همیشه بینقص باشد؛ پهلوان کسی است که باور دارد، میایستد، و ادامه میدهد.
ایمان، عشق و بخشش سه کلید این راه هستند. امروز شما فقط وارد یک لژیون نشدید؛ وارد مرحلهٔ جدیدی از رشد خودتان شدید. خدا قوت و مبارک باشد. پاهایتان استوار، دلتان آرام و عملتان روشن باد.
۲-آیا ارزش یک پهلوان در مبلغی که میگیرد سنجیده میشود، یا در غلبه بر ترس و بینیازی از مادیات؟
اگر بخواهم پاسخی اندیشه محور بدهم باید بگویم جایگاه پهلوانی، بیشتر یک مقام درونی است تا یک عنوان بیرونی. پهلوانی؛ در معنای اصیل آن با سه ویژگی تعریف میشود: 1) غلبه بر ترس 2) رهایی از وابستگی به مادیات 3) نیکخواهی و حمایت از دیگران بدون چشم داشت.
من باور دارم ارزش واقعی پهلوانی نه در پول است و نه در عنوان و تشویق دیگران، پهلوانی یعنی غلبه بر نفس، پول، جایگاه و تشویق، اینها چیزهایی هستند که میآیند و میروند که امروز هست، فردا نیست. اما چیزی که ماندگار است، آرامشی است که از عبور از ترس و وابستگی به مادیات به دست میآورم.
در کنگره یاد گرفتم پهلوان کسی نیست که در میدان مسابقه پیروز میشود؛ پهلوان کسی است که در میدان زندگی، خودش را شکست میدهد. اگر برای پول یا دیده شدن کار کنم، ممکن است قهرمان شوم؛ اما اگر برای حقیقت و خدمت کار کنم، پهلوان میشوم.
وقتی از وابستگی به مادیات عبور میکنید، وقتی از «میخواهم داشته باشم» به «میخواهم خدمت کنم» میرسید، آنوقت آزاد میشوید. من ارزش پهلوانی را اینطور میفهمم که: «پهلوانی آن لحظهای است که میتوانی بگویی نه، حتی وقتی همه چیز برای گفتن آره وسوسهات میکند.» پول شاید در جیبم چیزی بگذارد، اما پهلوانی در دل من ثروت مینشاند.
اگر بخواهم در یک جمله بگویم، ارزش واقعی پهلوانی، رهایی است. رهایی از ترس، از وابستگی و رهایی از خود است. پول، پاداش، شهرت و جایگاه اجتماعی ممکن است نتیجهی پهلوانی باشند، اما معیار ارزش آن نیستند.
در فرهنگ ایرانی نیز «پهلوان» کسی است که نفس خود را میآفریند و از خود میگذرد؛ وگرنه جنگجو یا ورزشکار حرفهای هم میتواند باشد، اما پهلوان نه.
پهلوان بودن یعنی کاری را انجام دهی حتی وقتی نمیترسی، بلکه با وجود ترس، ارزشهایت را نفروشی، مادیات ابزار باشد، نه هدف. مبلغ پرداختی میتواند نشان دهندهی قدردانی جامعه باشد، اما نمیتواند ارزش جوهره پهلوان را تعیین کند. ارزش واقعی در آزادی درونی و اخلاق است؛ چیزی که خریدنی نیست.
۳-این بخشش چه تاثیری بر خانواده و اطرافیان شما گذاشت؟ آیا آنها همراه بودند یا مخالفت کردند؟
وقتی بخشش و خدمت را شروع کردم، راستش همه چیز از روز اول هموار نبود. ابتدا خانواده من گیج و حتی نگران بودند. آنها سالها مرا درگیر ترس، خشم، وابستگی و بینظمی دیده بودند؛ طبیعی بود که باور نکنند این تغییر واقعی است.
بعضیها میگفتند: «این هم یک هیجان کوتاه است دوباره آن را رها میکنی» بعضیها میگفتند: «بهجای کمک به دیگران، اول زندگی خودت را درست کن» اما من فهمیده بودم که خدمت، بخشی از درمان من است. وقتی به دیگران کمک میکردم، انگار بخشهایی از گذشتهٔ خودم را ترمیم میکردم.
کمکم اتفاق عجیبی افتاد، خانواده دیگر به حرفهای من نگاه نمیکردند، به رفتار من نگاه میکردند، وقتی دیدند آرامتر شدم، عصبانیتهایم کم شد، مسئولیتپذیر شدم، پول و وقت را آگاهانه خرج میکنم، خدمت باعث خستگیام نمیشود، باعث آرامشم میشود، آنها هم آرام شدند.
روزهای اول مخالفت، بعد سکوت و بعد حمایت کردند؛ تا جایی که امروز نه با حرف، بلکه با چشمشان میبینند که بخشش، من را از یک مصرفکننده به یک بخشنده تبدیل کرد.بزرگترین تغییری که در خانواده ایجاد شد این بود که قبلاً اعتماد از بین رفته بود اما با بخشش و خدمت، اعتماد دوباره ساخته شد و جالب است، وقتی من تغییر کردم، آنها هم تغییر کردند.
امروز نه تنها مخالف نیستند، بلکه همراه و افتخارکنندهاند. وقتی من بخشیدن را شروع و زندگی کردم، خانوادهام مرا باور کردند.
پهلوان راهنما مسافر احمد
لطفاً خودتان را به رسم کنگره ۶۰ معرفی نمایید:
سلام دوستان احمد هستم مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره، ۱۰ ماه و ۳ روز سفر کردم به کمک راهنمای عزیزم آقا امیر ایزدان، متد درمانی DST داروی OT، هم اکنون ۳ سال و ۱۱ ماه است که آزاد و رها شدم. در ادامه سفر سیگار داشتم به راهنمایی آقا ابوالفضل، رهایی ۳ سال و ۹ ماه، ورزش والیبال و فوتبال.
۱ـ بخشش این مبلغ چه تغییری در نگاه شما نسبت به مادیات ایجاد کرد؟
از نظر من مادیات اهمیت بسیار بالایی در مسیر پیشرفت هر انسانی و هر سازمانی دارد و بدون پول و مادیات همچون مرداب است و انسان حالت سکون و در جا زدن پیدا میکند؛ در نتیجه برای رسیدن به هر هدفی و هر آرزویی در حال حاضر کمک مالی جهت پیش بردن اهداف کنگره که همان کمک به همدردان عزیزم هست.
نیاز مادیات در سیستم کنگره را دوچندان میکند. جایگاه مادیات در هر انجمن نقش اصلی و تعیین کننده دارد.
۲ـ خیلیها میپرسند چگونه میشود چنین مبلغی را بدون چشم داشت بخشید؟ پاسخ شما به این افراد چیست؟
ابتدا لازم به ذکر است که بگوییم تقریباً آموزشهای کنگره دیدگاه مرا نسبت به بخشش و انفاق تغییر داد زیرا قبلاً بخشش من همانند یک بازرگان بود. در قبال بخشیدن حتماً باید چیزی دریافت میکردم ولی در حال حاضر متوجه یک حرکت درونی و تغییراتی در درون خودم احساس میکنم و البته به خاطر آموزشهای کنگره و الگوهای بدون نقص، هر خدمتی از جمله مالی انجام دادم بدون توقع باشد تا درون خودم به آرامش نزدیکتر شود.
۳ـ وقتی به جایگاه پهلوانی دست یافتید چه احساسی داشتید؟
صادقانه بگویم بسیار خوشحال شدم زیرا برای اولین بار توانستم یک تصمیم مستقل و با آگاهی کامل و درک کامل از موضوع گرفتم. احساس میکردم مفید واقع شدم، احساس میکنم در آینده هم اطرافیانم بابت چنین کاری به من افتخار میکنند.

تایپ: مسافر مسلم ل۵، مسافر حسین ل۱۹
ویرایش: مسافر مرتضی ل۹
تنظیم و ارسال: مسافر جواد ل14
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
295