جلسهی دوم از دورهی سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه آقایان مسافر نمایندگی پردیس با استادی پهلوان محترم مسافر امید ، نگهبانی دنور محترم مسافر عمید و دبیری دنور محترم مسافر محمد با دستور جلسهی «گلریزان» در روز دوشنبه مورخ ۱9 آبان ماه 1404رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
نخستین چیزی که باید در هر عمل و خدمتی بیاموزم، شناخت آن است؛ اگر کاری را بهخوبی نشناسم و اجزایش را درک نکنم، نمیتوانم درست عمل کنم؛ در مورد محبت و بخشش نیز همینگونه است؛ ما گاهی بدون شناخت، به کسی محبت میکنیم و اگر از او رفتار ناپسندی ببینیم دلسرد میشویم و تصمیم میگیریم دیگر محبت نکنیم، چون معنای واقعی محبت را نفهمیدهایم. محبت و بخشش، نیازمند آگاهی است؛ باید بدانیم کجا، چرا و برای چه هدفی میبخشیم.
سال گذشته، مرزبانان پیشین ما با تلاش فراوان امور اجرایی و مالی را پیش بردند. این عزیزان کاملاً میدانند که منابع مالی کنگره چگونه مصرف میشود و هدف از این هزینهها چیست. همین شناخت باعث شد تا همگی آنان خدمتگزارانی مؤثر باشند. من هم مانند دیگران خدمت میکنم، اما نکتهی مهم این است که بفهمم این خدمت، در اصل برای خود من است. هرگاه درک کنم که از خدمت، دریافتی دارم، طبیعی است که باید پرداختی هم داشته باشم. وقتی چیزی دریافت میکنم، باید بهایش را بپردازم؛ این بهای دریافت، گاه مالی و گاه در قالب وقت و انرژی است.
بخشش در کنگره ۶۰، تنها محدود به مسائل مالی نیست، بلکه تمرینی برای رشد، آگاهی و گذشت در همهی جنبههای زندگی است. هر کس به اندازهی ظرف و میزان دریافت خود میبخشد. برخی سالها در کنگره خدمت میکنند اما خدمت مالی ندارند، چون هنوز به این آگاهی نرسیدهاند که هر خدمتی، نوعی دریافت است که باید هزینهاش پرداخت شود. به یاد دارم زمانی که در شعبه مسئول کارتخوان بودم، افراد مبالغ مختلفی را با نیت خیر پرداخت میکردند. حتی دوستی بود که موجودی کارت او فقط پنجاه تومان بود، اما همان را با نیت پاک پرداخت کرد. این برای من نشانهای از صداقت و ایمان بود؛ چون خود من نیز روزی در همین جایگاه بودم، نیازمند و جویای کمک. آن روز کسی از من نپرسید که از کجا آمدهام یا چه کاری دارم، فقط دستم را گرفتند و گفتند: اینجا رایگان است، در کنگره همه چیز مجانی است. اما در حقیقت، این رایگان بودن به معنای بیارزش بودن نیست. چراغ کنگره را صاحبان عشق و خدمت روشن نگه میدارند. من روزی نیازمند بودم و از محبت دیگران بهره بردم، امروز که حال خوش را دریافت کردهام، وظیفه دارم آن را بازپرداخت کنم.

خداوند در قرآن میفرماید: صدقه بدهید تا دو برابر به شما بازگردانم، و قرضالحسنه بدهید تا هجده برابر به شما بازگردانم. تفاوت در این است که صدقه تمام میشود، اما قرضالحسنه چرخهای از بخشش و دریافت دوباره است. کنگره نیز همانند قرضالحسنه است؛ روزی از آن دریافت کردهایم، و حالا باید آن را در قالب خدمت و بخشش بازگردانیم. در برخی کشورهای پیشرفته، در وسایل حملونقل عمومی بلیتی وجود دارد که کسی کنترلش نمیکند، چون مردم به آگاهی رسیدهاند و خودشان پرداخت میکنند. در کنگره نیز همین فرهنگ حاکم است؛ هیچکس ما را مجبور به پرداخت نمیکند، اما هر کس که آگاهتر است، خود را مسئول میداند.
اگر روزی کسی از کنگره رها شود و برود، به هیچکس بدهکار نیست؛ اما به خودش و به هستی بدهکار است، زیرا وامی از آن گرفته و هنوز بازنگردانده است. جناب آقای مهندس همیشه میفرمایند: آیا کسی هست مرا یاری کند؟ این جمله نشانهی فروتنی ایشان است، در حالی که حقیقت آن است که ایشان به ما فرصت میدهند تا در مسیر رشد، آنان را یاری کنیم. این فرصتی است برای من تا بیاموزم، رشد کنم و بهاندازهی ظرفیت و آگاهیام در مسیر بخشش و خدمت گام بردارم. امیدوارم جشن گلریزان امسال، جشنی پربار و آگاهانه برای همهی ما باشد.
سایت نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
166