دومین جلسه از دوره هفتم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی، به استادی مسافر پهلوان حامد و نگهبانی مسافر داوود و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه " گلریزان" در روز دوشنبه 17 آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
خداوند را شاکرم و سپاسگزارم که این فرصت را در اختیارم قرار داد تا در این جایگاه خدمت کنم و از این جلسه بهرهمند شوم. از نگهبان عزیز لژیون سردار، پهلوان آقا موسی، راهنمایان محترم و همهی عزیزانی که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم، صمیمانه تشکر میکنم.
این هفته، هفتهی گلریزان است؛ هفتهای زیبا، باشکوه و پرعظمت. هفتهای که در آن میتوانیم عیارِ خود را بسنجیم؛ عیارِ بخشش، عیارِ محبت و عیارِ بزرگی.
روزی بود که سرم پایین بود؛ اما امروز، به لطف خداوند، جناب مهندس و کنگره ۶۰، از یاران سردار هستم. انشاءالله این جایگاه نصیب همهی دوستان شود. جناب مهندس با اندیشهای ژرف و نگاهی دوردست، این ساختار را بنا نهادند؛ چنانکه گلریزان فقط مربوط به امروز ما نیست، بلکه آیندهی ما، فرزندان ما و حتی بعدهای بعدیِ زندگیمان را نیز دربرمیگیرد. درک این عمق شاید آسان نباشد، اما حقیقت همین است: بخشش امروز ما، سرمایهی فردای ماست. گلریزان از قدیم بوده و خواهد بود؛ وکنگره 60 نیز همیشه بوده، هست و خواهد بود.
اما آنچه مهم است، عیار بخشش ماست. بخشش آسان نیست؛ گذشتن از مالی که انسان به آن دل بسته، دشوار است. اما انسان دقیقاً همانجا بزرگ میشود که اذیت میشود، که دلش میلرزد،
که با نفس خود میجنگد. اگر روزی زخمی داشتم و در تاریکی بودم، امروز زخمهایم با کنگره پیوند خورد و به نور تبدیل شد. امیدوارم بخششی که در این هفته انجام میدهیم،
گره بخورد به عشق، محبت و معرفت.
جناب مهندس این جشنها را بنا کردند تا معنای واقعی بخشندگی را بیاموزیم. جایگاه های سرداری، دنوری، پهلوانی… اینها ابزارند؛ نه برای تفاخر، بلکه برای مهار نفس.
اگر منِ حامد امروز در این جایگاه ایستادهام، از «دنوری» آغاز کردم؛ سخت بود، فشار داشت، اما همان سختی، انسان را بزرگ میکند. این انتخاب ماست که بخواهیم بزرگ شویم یا نه.

آیا میخواهیم مانند جناب مهندس، که بزرگترین الگوهای ما می باشند، رشد کنیم، یا اینکه میخواهیم همانجایی که هستیم بمانیم؟
جایی که انسان درد میکشد و اذیت میشود، اگر به فهم آن برسد، دقیقاً همانجاست که بزرگ میشود. داستانی از حضرت موسی برایم همیشه الهامبخش بوده است: حضرت موسی از خدا خواست که خود را به او نشان دهد. خداوند فرمود: تو توان دیدن مرا نداری؛ نگاه کن ببین کوه توان دارد یا نه. وقتی جلوهای از خداوند بر کوه تابید، کوه متلاشی شد. این بیانگر عظمت خداوند است؛ و اینکه ما انسانها نیز جلوههایی از او را در درون خود داریم، که یکی از بزرگترینشان صفت بخشندگی است.
کنگره آمده تا ما را بزرگ کند. در قدم اول، خودمان را؛ و سپس کنگره را. زیرا کنگره وقتی بزرگ میشود که من و ما بزرگ شویم.
خدا را شکر که در گلریزان شرکت میکنیم؛ خدا را شکر که نگران آیندهی فرزندانمان نیستیم؛
و خدا را شکر که از یاران سرداریم.
در پایان، میخواهم از تمام بزرگانی که باعث شدند امروز در این جایگاه باشم، سپاسگزاری کنم:
از جناب آقای مهندس، راهنمای سفر اولم آقای عباس بیات، راهنمای سفر دومم جناب آقای احسان گرایلی، و همهی خدمتگزاران کنگره ۶۰. زیرا من بهتنهایی هیچ نیستم؛
اگر شما نباشید، پهلوانی معنا ندارد.
شاید کسی که میآید و هزار تومان، صد هزار تومان یا یک میلیون تومان میدهد،
با توجه به وسعش، ارزش بخشش او بسیار بزرگتر باشد از کسی که عنوانی دارد.
اینها همه برای یک هدف است: مهار نفس و رسیدن به بزرگی.
امیدوارم همهی شما این جایگاه و این حال خوش را تجربه کنید، و این هفته را پرشکوه، پرمحبت و پربرکت برگزار نماییم. ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
تایپ و ویرایش خبر: مسافر مهیارلژیون یکم
بارگزاری خبر: مسافر هادی لژیون نهم، مسافر جواد لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر سعید
آبان ماه 1404 شعبه صالحی تهرانپارس
- تعداد بازدید از این مطلب :
201