جلسه هشتم از دوره بیستم از سری کارگاههای آموزش عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی قیدار با استادی مسافر امین، با دبیری موقت مسافر حجت و با نگهبانی مسافر ناصر با دستور جلسه" وادی نهم و تاثیر آن بر روی من"در روز پنجشنبه ۱۵ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان امین هستم یک مسافر، قبل از هر چیز خدای خود را شاکر و سپاسگزارم که اذن و اجازه حضور در کنگره را به من عطا کرد، از ایجنت محترم و گروه مرزبانی تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش ببینم.
اما در مورد دستور جلسه این هفته" وادی نهم و تاثیر آن بر روی من" این وادی با سر فصل، وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد در آن نقطه تحمل پدیدار میشود، شروع میشود و به من میگوید هر چیزی در جهان هستی داری یک نقطه تحمل است و برای بالا بردن نقطه تحمل باید از نقاط پائین شروع و در فاصله زمانی با استمرار نقطه تحمل خود را در هر کاری بالا ببریم.
گاهی فکر میکنم کجا بودم و به کجا رسیدهام، کنگره چه جایگاهی به زندگی من داده است و به چه اندازه توانستهام طعم شیرین خوشبختی را بچشم، کنگره نقطه تحمل در من ایجاد کرد، محبت را به من آموخت،
منی که نام شراب از کتاب میشستم
زمانه کاتب و کتاب می فروشم کرد
ولی خدا را شکر کنگره دوباره به زندگی من سامان داد نقطه تحمل قرار نیست همیشه در خوبیها باشد و من ذره ذره در ضدارزشها غرق شده بودم و آنچه در این مسیر مهم است این بود که چه با خود به تاریکیها ببریم به طور مثال; یکی با تجملات و غذا سرکار میرود، یکی با یک قرص نان، من در اوج تاریکیها عزت نفسم را با خود برده بودم و روزی چشمان خود را باز کردم و دیدم که در تاریکیها غرق شدهام ولی خدا را شکر اکنون زندگی به وسیله اموزشهای کنگره روزهای خوب را به من نشان میدهد و به مرحلهای رسیده بودم که مواد میکشیدم تا بتوانم کاری را انجام دهم و غافل از زمان بودم که همه اینها لحظههای عمر من بود که به تباهی میرفت و به واسطه مصرف مواد به هیچ یک از کارهای خود هم نمیرسیدم و همه چیز برای من با مواد مخدر معنا میشد.

من به دنبال این بودم که روزی بدون مواد بتوانم نفس بکشم و از زندگی که خداوند به من هدیه داده بود، بتوانم استفاده کنم و لذت ببرم. کنگره جای کسانی ایست که از خدا بخواهند بدون مصرف مواد طعم شیرین نئشگی را بچشد که قطعا این امر در کنگره ممکن خواهد شد و کنگره مسیر زندگی را به من آموزش میدهد و مرا در رسیدن به آرامش راهنمایی میکند.
در کنگره چشم گفتن را آموختم نقطه تحمل در من پدید آمد و به چیزهایی رسیدم که در خواب هم برایم ممکن نبود و من همیشه مدیون کنگره هستم، سال گذشته توانستم مبلغ شصت میلیون در گلریزان پرداخت کنم و دنور شوم و همین امر سبب شد تا تحول عظیمی در زندگی من رخ دهد، شرایط مالی من بیش از پیش افزوده شد به حدی که امسال توانستم اجازه حضور در جایگاه پهلوانی را مهندس بگیرم، پس من ضرر نکردهام هدفم این است که از این زندگی و از این جهان بتوانم توشهای با خود ببرم.
جشن گلریزان موقعیتی هست که پول خود را تبدیل به انرژی کنیم و کمک کنیم به درمان اعتیاد کسانی که آینده وارد کنگره میشوند همان گونه که دیگران کاشتاند و ما استفاده کردیم اکنون نوبت ماست که بکاریم تا دیگران از آن استفاده کنند. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید، از همه شما ممنون و متشکرم.
تایپ: مسافر یاسر، رهجوی لژیون دهم
ویرایش، درج و ارسال: مسافر ابوذر، راهنمای لژیون یکم
ضبط صدا و عکس: مسافر علی، مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
129