سردار شدن بخشی از موفقیت است

«استاد سردار: امیدواری بسیار، سبب قدم‌های محکم می‌شود در اراده خود به جهت انجام کارها هیچ هراسی به دل راه ندهید و پیش بروید؛ زیرا جلودار واقعی آن خداوندی است که ناممکن‌ها را ممکن می‌نماید».

به‌ نام آن خداوندی که قدرت مطلق است و هر چه داریم از اوست. خداوندی که تمام فرماندهان، فرشتگان، موجودات و انسان‌ها به فرمان او هستند. سپاسگزارم از هستی، خداوند، آقای مهندس و خانواده محترم و بزرگوارشان که بودند و هستند تا الهه آموزش بگیرد و مسیر پرنور کنگره را لمس کند. این هفته باشکوه گلریزان را به استاد سردار و همه شعبات سراسر کشور تبریک و تهنیت عرض می‌کنم.

هفته گلریزان همیشه حس و حال و انقلابی را در دل من ایجاد می‌کند؛ چون ذره‌ذره فهمیدم لژیون سردار همان وادی چهاردهم یعنی عشق است. هر کس در این کشتی پربرکت سوار شود؛ قطعاً جهت و مسیر زندگی او تغییر می‌کند. تأثیری که سال‌ها جشن گلریزان برای من رقم زد؛ مانند هر سال و به یک شکل نبود. حس نوع‌دوستی و معنای واقعیِ همدلی را برایم رقم زد تا به‌واسطه ماندن در لژیون و آموزش گرفتن، راحت‌تر با مسائل زندگی‌ کنار بیایم. قدرت تفکر را در من بیشتر کرد و آرامشی که دارم، بعد از رهایی با روش DST قطعاً نتیجه حضور در لژیون سردار بود.

روزی آقای حکیمی دیده‌بان محترم استادجلسه شعبه سمنان بودند و فرمودند: «از شدن تا بودن خیلی فاصله است.» این جمله من را تحت تأثیر قرار داد. ساختمان شعبه به تازگی افتتاح شده بود و من این جمله را جایی یادداشت کردم. یاد گرفتم در همه حال هر جایی که هستم، بودن را در خودم جاری سازم. اگر امروز در این نقطه خدمت می‌کنم، شدن مهم نیست؛ بلکه ادامه دادن با رعایت قوانین و حفظ حس خوب مهم‌تر است. حالا امروز دوباره بیان می‌کنم سردار شدن بخشی از موفقیت است؛ اما بودن، همیشه حاضر ماندن و پرداخت داشتن از نگاه من مهم‌تر است.

هفته گلریزان از نگاه من یک اجازه و فرصت است که باید غنیمت شمارم. ذهن و باور منِ الهه باید عوض شود تا بتوانم پرداخت داشته باشم. با جمله‌ای آشنا شدم که نوشته بود: «روزی با درآمد انسان فرق می‌کند.» من شاید درآمد بالا داشته باشم؛ اما باورهای من می‌گویند شاید ببخشی، بودجه تو کم شود و اصلاً از هستی برایت جبران نشود؛ اما با آموزش‌های آقای مهندس برایم روشن شد که همه چیز در درون من است. هر چه را در ذهن خود بکارم، همان رشد پیدا می‌کند. این مسیر را عاشقی با خدا نامیده‌ام؛ چرا که قرار است ایمانم را کف دستم بگیرم و باور سالم و بهتری بسازم.

این هفته پیش رو را بی‌نهایت دوست دارم. هر کسی در حد توان خودش می‌تواند از این سفره پهن‌شده و پربرکت چیزی بردارد. وقتی پهلوانان و دنورها را می‌بینم، صفاتی را در آن‌ها حس می‌کنم که به خدا نزدیک‌تر شده‌اند. در پول، انرژی خاصی نهفته است که جاذبه بسیار بالا و حس بخشنده بودن را می‌طلبد. در سی‌دی عشق آقای مهندس که اضلاع آن سایه، جاذبه و حس است، بهترین تصویر ذهنی بود که امسال برایم روشن شد.

برای در مدار عشق ماندن، فقط کافی است روی صفات خودم بیشتر کار کنم. ذره‌ذره به این نتیجه می‌رسم که مالک همه هستی خداوند است و برای رسیدن به او باید از ترس و از مال بگذرم. ترس، بزرگ‌ترین مسئله‌ای است که سال‌ها درگیر آن هستم. اگر دانش در این قسمت نبود؛ چه‌طور می‌توانستم خودم را بشناسم؟ بخشیدن، گذشت و نادیده گرفتن برای یافتن آرامش، قدرتی می‌خواهد که این قدرت در گذر از ترس درون من است.

موضوع دیگری که باعث می‌شود در برابر خداوند گریان شوم، این است که فقط نیت مرا می‌بیند و پرداخت نکرده با من حساب می‌کند. فهمیدم منِ نوعی خیلی کوچک‌تر از آن هستم که بخواهم بگویم کمک کردم. خداوند، بزرگ و بلندمرتبه است و نیازی به پرداخت من ندارد؛ بلکه سر وقت، با یک چشم برهم زدن، تمام آن‌چه می‌پردازم را برمی‌گرداند. حس می‌کنم در گوش من می‌گوید: «فقط ایمان بیاور؛ غیر از من کسی نمی‌تواند تو را یاری کند.»

سپاس از او که قدرت مطلق است و فرمان همان است که او بدهد. از خداوند خواستارم که هر آن‌چه در دل نیت کرده‌ام از من پذیرا باشد و مرا در مسیر پرنور گلریزان نگه دارد. از تمامی شما خدمت‌گزاران در تمامی قسمت‌ها تشکر می‌کنم و بهترین‌ها را برایتان خواستارم. از عزیزانی که اجازه خدمت دادند سپاسگزارم. از مهندس و خانواده محترم‌شان نیز کمال تشکر را دارم.

رابط خبری: همسفر اعظم مرزبان خبری
نویسنده: ایجنت همسفر الهه (عضو لژیون سردار)
ویراستار: همسفر شهربانو رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
عکاس خبری: همسفر حانیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دهم)
ارسال مطلب: همسفر نیلوفر
همسفران نمایندگی سمنان