در خصوص دستور جلسه گلریزان باید بگویم; چند روزی به هفته گلریزان باقی مانده بود که تازه برای من روشن شد تا بفهمم، هفته گلریزان یادآور مهربانی و همدلی است. در این روزهای باشکوه دستهای سخاوتمند در کنار هم از آنچه دارند چه اندک و چه زیاد میبخشند. وقتی همسفران و مسافران از تجربههایشان صحبت میکردند بیشتر مشتاق میشدم با شنیدن بعضی مشارکتها که گفته میشد حتی با کمترین مبلغی که به همراه داشتن آن را میبخشیدن با خود میگفتم مگر میشود؟ آیا امکان دارد کسی تنها دارایی اندکش را در لحظه ببخشد؟ چهطور و چگونه ممکن است؟ با آموزش بیشتر رفتهرفته فهمیدم گلریزان فقط بخشیدن از مال و دارایی نیست، بلکه بخشیدن از دل است زیرا بخشیدن مقدار اندکی که در اختیار داریم بسیار لذتبخشتر از داشتن زیاد است و این بخشیدن از آنچه که در توان داری یعنی شجاعت، بعد از اینکه گلریزان برایم معنا پیدا کرد به طور جدی به آن فکر میکردم که من هم باید در آن سهمی داشته باشم.
زمانی که هنوز با کنگره60 آشنا نشده بودم دیدگاهم نسبت به اعتیاد و فردی که مصرفکننده است چیز دیگری بود. آگاهی نداشتم و صورت مسئله اعتیاد برایم روشن نشده بود. فکر میکردم تنها راه خلاصی از اعتیاد ترک کردن است برای کمک به مسافرم خیلی راهها را رفته بودیم، کمپ، مشاوره، دکتر، قرص و دارو که هیچ کدام جواب نداد. بعضی موارد هم آنقدر هزینههایش زیاد بود که از توانمان خارج بود آن زمان بود که با خدای خودم گفتم؛ خدایا اگر روزی وضع مالیم خوب شود جایی را درست میکنم برای کسانی که درگیر اعتیاد هستند. کسانی که از نظر مالی ضعیف هستند و میخواهند رها شوند از بند سیاهی و نفرت و بدبختی که به واسطه اعتیاد به خود بسته بودند. عهد کردم با هزینه خودم کمک کنم و بستری را مهیا کنم که از هر نظر چه جسمی و چه روحی کمکی برایشان باشم و این خواسته قلبی من شد.
از آن زمان سالها گذشته، اما هنوز اوضاع مالی تغییر چندانی نکرده است. قبل از اینکه قلم به دست بگیرم و شروع به نوشتن کنم ناگهان همان خواستهام دوباره توی ذهنم جرقه خورد.گویی چیزی درونم نجوا میکرد و به من یادآور میشد، فتانه؛ این هم فرصتی که به دنبالش بودی و طلب کرده بودی، میتوانی خودت را امتحان کنی و با کمترین چیزی که در اختیار داری اینجا سهمی داشته باشی برای کمک به کسانی که خواهان رهایی هستند. زیرا معلوم نیست آن روزی که منتظری تا وضع مالی خیلی خوبی داشته باشی از راه برسد یا خیر ولی اکنون میتوانی از این فرصتی که پیش آمده استفاده کنی و به خواستهات برسی و از همان مقدار کمی که در اختیار داری با قرار دادن در کنار هدایای دیگر دوستان برای رهایی و درمان کسانی که خواهان درمان بیماری اعتیاد هستند سهمی داشته باشی حتی اگر خیلی کوچک و به اندازه ذرهای باشد در همین گفتگوها با خود بودم که زمزمهای دیگر درونم شنیده میشد، با مبلغ ناچیز در مقابل دیگران خجالت میکشی! چه بهتر که در روز جشن حضور نداشته باشی! دیگران هستند و این جشن را خیلی باشکوه برگزار میکنند و عدم حضور تو بهتر از حضورت میتواند باشد.
اما این افکار مرا پریشان میکرد به همین دلیل آن را با راهنمای عزیزم در میان گذاشتم. ایشان از شرایطی که فراهم شده برای پرداخت هدایا صحبت کردند. شرایطی که شرکت در جشن را برای همگان فراهم کرده تا با تفکر عمیقتر و با جرات و جسارت بیشتری در گلریزان سهیم شوند. شرایط اقساطی برای پرداخت مبالغ بهترین فرصت بود که میتوانست برایم فراهم شود. آن موقع با خودم گفتم عجب! چگونه خداوند مهربان خواسته مرا اجابت کرد اینجا جایی است که کوچکترین کمکها میتواند بزرگترین لبخندها را بیافریند. خداوندا تو را شکر میکنم که کنگره را سر راه ما قرار دادی و در مسیری قرار گرفتم که خواسته بودم تا به لطف خودت بتوانم کمکی هر چند کوچک و کم به انجام برسانم. خداوندا تو را سپاس برای وجود انسانی همچون مهندس دژاکام و خانوادهاش تا به وسیله دانایی، آگاهی و تجربه ایشان خیلی از ما بتوانیم خود را از تاریکیهای جهل و ناامیدی نجات دهیم و امیدوارم بتوانیم با همان اندکی که در اختیار داریم در کنار یکدیگر بستری آماده کنیم برای دیگرانی که خواهان رهایی از تاریکیهای اعتیاد هستند و تاریکی که ریشه تمام بیمهریها و ناباوریها و ناتوانیهاست.
ویرایش و ارسال : همسفر معصومه دبیر اول سایت همسفران نمایندگی لواسان
- تعداد بازدید از این مطلب :
77