English Version
This Site Is Available In English

در لژیون سردار پرواز را آموختم

در لژیون سردار پرواز را آموختم

پنجمین جلسه از دور چهارم جلسات لژیون سردار کنگره‌۶۰ نمایندگی بروجرد با استادی پهلوان مسافر مجید، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مرزبان مسافر امیر با دستور جلسه‌ی «وادی نهم و تاثیر آن روی من و جشن گلریزان» روز پنجشنبه ۱۵ آبان‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۴۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، مجید هستم مسافر.
شاکر و سپاسگزار خداوندم که امروز در نمایندگی بروجرد حضور دارم. از آقای مهندس، خانواده محترمشان و آقای زرکش صمیمانه سپاسگزارم.
دیروز وقتی لوکیشن نمایندگی بروجرد را برایم ارسال کردند و مسیر را دیدم، با خود گفتم: اگر به لوکیشن دقت کنیم، ما را سرِ وقت از بهترین مسیر به مقصد می‌رساند؛ حتی اگر در راه تصادفی رخ دهد، مسیر را تغییر می‌دهد تا باز هم به موقع برسیم. فرقی نمی‌کند راننده چند ساله باشد یا ماشین چه مدلی داشته باشد؛ خوبیِ لوکیشن این است که زنده و پویاست.
کنگره‌۶۰ هم همین‌گونه است. از روز اول که یک تازه‌وارد به کنگره‌۶۰ می‌آید، راهنمای تازه‌واردین برایش نقشه‌ای ترسیم می‌کند. نوع، میزان مواد مخدر مصرفی و سن شخص مصرف کننده تفاوت چندانی در زمان رهایی او ندارد. آنچه اثرگذار است، پویایی و زنده بودن ساختار کنگره‌۶۰ است. راهنما به رهجو نگاه می‌کند که آیا حال رهجو خوب است؟ اگر در مسیر است، پله‌اش را تنظیم می‌کند؛ ولی اگر مشکلی دارد، او را به مسیر درست هدایت خواهد کرد.
وقتی من به سفر می‌روم، چه داخل و چه خارج از کشور، در‌نهایت باید به شهر خود بازگردم. در کنگره‌۶۰ اگر درست سفر کرده باشم، در سرزمین رهایی می‌مانم و اگر سفر درستی نداشته باشم، باید دوباره به دنیای تاریکی برگردم؛ اما اگر در دنیای رهایی نشانه‌ای از خود به جا گذاشته باشم، از دنیای اعتیاد ترخیص می‌شوم، حال این نشانه ممکن است جانی یا مالی باشد که من از وقت خودم برای خدمت داده باشم یا در جایی از مالی که دارم هزینه کرده باشم.
درست است که ورود به لژیون سردار با پرداخت پول انجام می‌شود؛ ولی در حقیقت، فهم آن پول دادن نیست؛ یاد می‌گیریم که از بخشی از مال خود بگذریم. وقتی از مال خود می‌گذرم، در واقع مالک واقعی آن می‌شوم؛ زیرا قبل از آن فقط صاحبش بودم.
در قرآن آمده است: تنها کاری که اگر برای ریا انجام دهید ایرادی ندارد، بخشش است؛ یعنی خداوند می‌فرماید: ببخش، حتی اگر برای ریا باشد.
در کنگره‌۶۰، بستر آماده است. فرقی نمی‌کند قدم‌ها کوچک باشند یا بزرگ؛ هرکس به اندازه توان خود بازی می‌کند.
من در کنگره‌۶۰  تصمیم گرفتم با سر خود راه نروم و گرفتارش شدم. من از لژیون سردار، راه و رسم عاشقی را آموختم؛ یاد گرفتم پرواز کنم. اگر در لژیون سردار نباشیم، پرواز را یاد نمی‌گیریم و اگر در سفر دوم، اهل بخشش نباشیم، قدم از قدم نمی‌توانیم برداریم.
در کنگره‌۶۰ شاید مرا پرتاب کنند؛ اما در لژیون سردار پرواز را می‌آموزم و فاصله پرتاب تا پرواز، به اندازه فاصله زمین تا آسمان است. در پرتاب ممکن است در هر نقطه‌ای فرود بیایم؛ اما در پرواز، محل فرود به انتخاب خودم است که در چمنزار فرود بیایم یا در لجنزار.
خداوند وقتی می‌خواهد خود را معرفی کند، می‌فرماید: به نام خداوند بخشنده مهربان. ابتدا بخشندگی را به رخ می‌کشد، سپس مهربانی را. لژیون سردار همان وادی چهاردهم؛ یعنی عشق و محبت است.
آقای زرکش همیشه می‌فرمایند: هر دستور جلسه یک صور آشکار دارد و یک صور پنهان. در جشن گلریزان، صور آشکار آن پول دادن است؛ اما صور پنهانش از زمین تا آسمان هفتم حرف برای گفتن دارد. مهم این است که از زمان خود ببخشم یا از مال خود و اگر هر دو را با هم، مانند اضلاع یک مثلث متساوی‌الاضلاع پیش ببرم، به تعادل می‌رسم. کسی که بتواند از مالش بگذرد و بر مادیات سوار شود، به معنویات دست می‌یابد.
در اینجا دو نکته را باید در نظر بگیریم:
اول اینکه جدی بازی کنیم و سپس تمام توان خود را به کار بگیریم. اگر این دو مورد را رعایت کنیم، پرده‌ها یکی‌یکی کنار می‌روند؛ البته به شرط آنکه تمنّا نداشته باشیم.
در مسیر آمدن به نمایندگی بروجرد، زمین‌های کشاورزی شخم‌خورده و آماده برای کِشت را دیدم. کشاورز بذرها را می‌پاشد و نگاهش به آسمان است؛ می‌گوید: «من کار خودم را کردم، حال باید رحمت خداوند بیاید». یعنی پول من با پول کنگره‌۶۰ در هم می‌آمیزد. من به اندازه خودم می‌بخشم و کائنات نیز به اندازه خودش به من خواهد بخشید.
امیدوارم جشن گلریزان پُربرکت و خوبی پیش رو داشته باشیم.

تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر کریم (لژیون چهارم)
عکس: مرزبان خبری مسافر امیر

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .