جلسه هفتم از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صادق قم، با استادی پهلوان محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر علی با دستور "وادی نهم" پنجشنبه 15 آبان ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و همچنین از راهنمای خوبم آقا مهران تشکر می کنم و تشکر و قدردانی میکنم از راهنمای لژیون یکم آقا مجید که اجازه دادند در این جایگاه بنشینم خدمت کنم و ازهمه شما عزیزان آموزش یگیرم
دستور جلسه : وادی نهم
نسبت به این موضوع خیلی فکر کردم، این وادی به نقطه تحمل معروف است. پنج وادی اول که در خصوص تفکر است و وادی ششم آماده تصمیم گیری، وادی هفتم رمز و راز به من می دهد که می توانم چه مواردی را برداشت کنم یکی راه را پیدا کنم و یکی برداشت کنم، وادی هشتم با حرکت راه نمایان می شود، وادی نهم برای همه اعضای کنگره ۶۰ جاری است برای من یا برای کسی که تازه وارد شده است پیام میدهد برای کسانی که راهشان را تازه شروع کردن، برای کسی که سفر دوم یا ویلیام یا جونز یا کسی که در لژیون سردار عضو میشود یک پیام تحت عنوان ورود به دنیایی جدید است.
وادی نهم با فرمان شروع می شود، حالا فرمان چیست؟ یک امتحان که همه سوال ها و جواب هارا به من بدهند که فایدهای ندارد همه ما اعتقاد داریم که ما جزء متقین هستیم که به دنیای دیگری اعتقاد داریم اگر قرار باشد همه چیز امتحان را همه بدانند که فایده ای ندارد. کسانی میتوانند در این آزمون موفق باشند که جزء سابقون باشند و برنده باشند و ایمان را داشته باشند و در آخر وادی میگوید که بذر نیکو بکارید یا تخم با ارزش، هم قوت کافی هم سایهبان هایتان بر افراشته باشد.
کتاب چهارده وادی چهارده راه برای رسیدن به خودمان و خدایمان است، خلاصه ای از قرآن است که هر زمان من آن را مطالعه میکنم یک مطلب جدیدی از آن برداشت میکنم، راز و رمز را به من میگوید ، یگانه معمار هستی را میگوید.
در وادی صحبت از شعبده بازی شده است، شعبده بازی یعنی چه؟ همین که دارویم کم میشود اما حالم خوب است در کنار این آموزش هایی که دریافت میکنم زمانی که من وارد لژیون میشوم و راهنمایم میگوید دارویم را کم کنم و کم میکنم حالم خوب میشود پس صحبت ها و خواسته های دیگری از من میکند منطقی است، وقتی از من میخواهد که خدمت کنم و من انجام ندهم به آن رستگاری نمیرسم من نمیتوانم بگویم آقای مهندس را دوست دارم ولی لژیون سردار را دوست ندارم. من وقتی وارد کنگره شدم در مورد لژیون سردار اطلاعاتی نداشتم، همین سیستم صوتی و صندلی و چراغی که در اینجا روشن است به دلیل لژیون سردار هستند، دیگران آمدند کاشتند و من استفاده اش را بردم اعتیادم را درمان کردم، آمدم کاشتم ولی باز هم استفاده اش را خودم بردم.
هستند دوستانی در این جمع که مسیر ضد ارزش های من را میدانستند و از نظر موقعیت مالی در چه وضعیت نا مناسبی قرار داشتم در حدی که تا یک ماه پول دارویم را شخص دیگری پرداخت می کرد، تعقیرات مثبت لژیون سردار به زندگی خودم باز تابیده است، من در زندگی خودم واقعا این شعبده بازی که در وادی نهم گفته شد را حس کردم.
درخت را وقتی هرص میکنیم بارش بیشتر می شود، آب در یک نقطه سکون بماند گندیده می شود، آقای مهندس یا به عبارتی کنگره۶۰ بابت درمان اعتیاد، سیگار ، جونز و حتی لژیون سردار از من چیزی نمیگیرد و خود آقای مهندس از پیش گامان می باشد، در جلسه روز چهارشنبه در تهران حضور داشتم و به عینه دیدم آقای سلامی به آقای مهندس مبلغ سه میلیارد تومان چک دادند، بودند کسانی که برای اجازه پهلوانی آمده بودند اما آقای مهندس به آنها اجازه نمیدادند و آن ها اشک میریختند. آقای مهندس به دنبال پول من نیستند بلکه به دنبال پیشرفت جهانبینی و تفکر من هستند نباید طلبکار باشیم یا چشم داشتی داشته باشیم من اگر فرمان آقای مهندس، لژیون سردار و فرمان راهنمام نبود این شال را به گردن نمی انداختم.
درخت را که هرس میکنیم محصولش زیاد می شود انسان هم اینگونه است وقتی من ببخشم برکات زیادی وارد زندگی من می شود، من باید خودم را با آن زمانی که وارد کنگره شدم مقایسه بکنم و با وجدانم ببینم چقدر هزینه این تعقییرات من میشود.
پهلوان تنها کسی نیست که ششصد میلیون پرداخت کند شخصی واقعا توان شش میلیون را دارد آن شخص نیز به نوعی پهلوان است.
حرف آخرم را هم و به نوعی اذانم میگویم راهنما این مسیر را طی نموده است و به من راه درست و رستگاری را میآموزد، ببینید دوستان از کنگره چه دریافت نمودهاید و نسبت به آن در هفته گلریزان چه عرضه خواهید نمود.
از این که به صحبت های بنده توجه نموده اید از همه شما عزیزان متشکرم.
گزارش تصویری از جلسه هماهنگی خدمتگزاران نمایندگی
.jpg)


تایپ خبر: مسافر بهزاد لژیون هفتم و مسافر علی اصغر لژیون پنجم
عکاس: همسفر امیرمحمد
ارسال خبر: همسفر امیرمحمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
180