دومین جلسه از دوره ششم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی محمدی پور قم، به استادی راهنمای محترم مسافر یاسر، نگهبانی همسفر علی اکبر و دبیری مسافر سینا با دستور جلسه "وادی نهم و تاثیر آن روی من (وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می شود." روز پنج شنبه پانزدهم آبان ماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان، یاسر هستم، یک مسافر.
از نگهبان عزیز که فرصت خدمت در این جایگاه را به من داد، بسیار سپاسگزارم. خدا را شکر میکنم که در این جایگاه حضور دارم و میتوانم آموزش ببینم و خدمت کنم. خدا را شکر میکنم که اکنون بر روی این صندلی نشستهام و از آموزشهای کنگره ۶۰ بهرهمند میشوم.
همگی ما در آغاز صحبتهای خود میگوییم: «خدا را شاکرم که در این جایگاه حضور دارم»؛ اما اگر به عمق مسئله بنگریم، درمییابیم که بسیاری از دوستان و آشنایان ما درگیر بیماری اعتیاد هستند و در جمع ما حضور ندارند. یعنی این اجازه از سوی خداوند به آنان داده نشده است تا در اینجا حضور یابند و برای درمان اعتیاد خود اقدامی انجام دهند.
خدا را شکر میکنم که این مجموعه بزرگ و ارزشمند، یعنی کنگره ۶۰، وجود دارد و من میتوانم در آن حضور داشته باشم و آموزش بگیرم. تبریک عرض میکنم خدمت همسفرانی که بهتازگی در جایگاه مرزبانی و ایجنت انتخاب شدهاند. امیدوارم در مسیر خدمت خود موفق باشند. همچنین خدا قوت عرض میکنم خدمت مرزبانان و ایجنت گروه همسفران در دوره قبل و امیدوارم در ادامه خدمت خود نیز موفق باشند.
پیشاپیش هفته گلریزان را نیز تبریک عرض میکنم و آرزو دارم که همگی بتوانیم آنچه را آموختهایم به مرحله عمل درآوریم و از این موقعیت ارزشمند به بهترین نحو بهره ببریم. همچنین تبریک ویژهای عرض میکنم خدمت جناب مهندس که دیروز مبلغ سه میلیارد تومان به کنگره ۶۰ پرداخت کردند. واقعاً جناب مهندس از نظر الگو، شخصیتی کامل و تمامعیار هستند. همانطور که آقای سلامی اشاره داشتند، ایشان اگر سخنی میگویند، نخست خود آن را به عمل درمیآورند و امسال نیز همچون سالهای گذشته، اولین چراغ گلریزان را خودشان روشن کردند.
امیدوارم در هفته آینده نیز بتوانیم بهخوبی عمل کنیم. اما دستور جلسه وادی نهم، یعنی نقطه تحمل، موضوعی است که شخصاً علاقه بسیاری به آن دارم؛ زیرا هرگاه مشکلی در زندگی برایم پیش میآید و درگیر دشواریها میشوم، این وادی یاریگر من است و به من میآموزد که انسان در برخی امور ممکن است در مرتبه «ده» باشد و در برخی امور در مرتبه «صد». در مسائلی که توان کافی ندارد، باید قدرت خود را افزایش دهد تا بتواند با سختیها مقابله کند و به موفقیت در زندگی دست یابد.
من هیچگاه لحظه ورودم به کنگره ۶۰ را فراموش نمیکنم. برخی دستور جلسات کنگره باعث میشود که من یاسر، به آن لحظه سفر کنم و به یاد آورم با چه شرایطی به کنگره ۶۰ قدم گذاشتم.
نقطه تحمل برای من یادآور خاطرات فراوانی است. شاید لحظه ورودم به کنگره را بهخوبی به یاد نیاورم، اما برخی جلسات مرا به یاد شرایط دشوار آن روزها میاندازد. هر یک از افراد حاضر در این جمع میتوانند از وضعیت و شرایطی که پشت سر گذاشتهاند سخن بگویند. پنج یا شش سال پیش، در شرایطی بسیار نامناسب بودم؛ نه تنها از نظر اعتیاد، بلکه از لحاظ روحی و درونی. روزی به دوستی گفتم: «اعتیاد کوچکترین مسئله دنیاست در برابر شکست، احساسات منفی، تاریکی، ویرانی و یأسی که در درون انسان پدید میآید.»
کنگره ۶۰ چیزی را به من بازگرداند که هیچ دانشمند بزرگی در جهان قادر به بازگرداندنش نبود، و آن، آرامش و صلح درونی است.
شب و روز با افراد متعدد درگیر بودم و به پاسگاه میرفتم؛ همه آنها انعکاسی از آشوب و جنگ درونم بودند. نمیدانستم چه میکنم و چرا گرفتار آن وضعیت بودم؛ مشکلات درونی هولناکی داشتم. مدت مصرف مواد برای من تنها شش یا هفت سال بود، اما عمق تاریکی ناشی از اعتیاد چنان ویرانکننده بود که گویی کاملاً نابود شده بودم.
با صبر و تحملی که از کنگره ۶۰ آموختم و با رویارویی با مشکلات و آموزه¬های راهنمایم، توانستم نقاط ضعف خود را بشناسم و گامبهگام در مسیر رشد و تعالی قدم بردارم.
حدود دو هفته پیش، زمانیکه به سخنان جناب مهندس میاندیشیدم، اندکی غمگین شدم؛ شاید هنوز بهدرستی درک نکرده باشم که کنگره ۶۰ چه میآموزد. مهندس در یکی از گفتگوهایشان فرمودند که در جزیره قشم با استادانی دیدار داشتهاند و آنان از افرادی در کنگره ۶۰ یاد کردهاند که انسانهایی قابل اعتماد و اتکا هستند، در حالیکه جامعه، قبلا آنان را نمیپذیرد. و این حقیقت دارد؛ نه پدر، نه مادر، نه برادر، نه خانواده، نه همسر – هیچکس چنین فردی را نمیپذیرفت. اما آن شخص به کنگره ۶۰ میآید و ما شاهد دگرگونی او میشویم؛ کسی که همه چیز را از دست داده، به قهرمان تبدیل میشود و حتی گاه چنان بخشنده میگردد که دارایی خود را نیز در راه دیگران صرف میکند.
این دگرگونی چگونه رخ میدهد؟ انسانی که بار سنگینی از مشکلات دارد، چگونه به ثروت بیرونی و درونی دست مییابد؟ البته منظور از ثروت، صرفاً مال و پول نیست، بلکه رسیدن به غنای درونی است.
من زمانی همه چیز را مادی محاسبه میکردم. سال گذشته دنور شدم و امسال که قصد تمدید خدمت مالی خود را در کنگره 60 دارم، هزاران فکر منفی و وسوسه در ذهنم پدید میآید که میخواهد مرا از این مسیر بازدارد. با خود اندیشیدم که چگونه ممکن است جناب مهندس سال پیش یک میلیارد و امسال سه میلیارد تومان ببخشند، در حالیکه شب و روز مشغول خدمت در کنگره ۶۰ هستند. آنگاه دریافتم که مسیر خود را درست درک نکردهام.
در شگفتم که چگونه بزرگترین دانشگاهها و استادان جهان نمیتوانند انسانی بسازند همانند اعضای کوچک کنگره ۶۰؛ انسانی که بتواند روزانه از سرمایه شخصی خود، از تهران تا بندرعباس یا از بندرعباس تا اراک، با هزینه شخصی سفر کند. بارها این حس ازخودگذشتگی در کنگره ۶۰ را برای دوستان و آشنایان خود تعریف کردهام، اما آنان باور نمیکردند. و در پاسخ به ایشان گفتهام که ارزش خدمت در کنگره ۶۰، فراتر از آن چیزی است که شما تصور میکنید.
کنگره ۶۰ جایی است که انسان را میسازد؛ مرکزی است برای نجات انسانها از تاریکی جهل. این مجموعه من را نجات داد، زیرا در بدترین شرایط ممکن قرار داشتم. اگر من، بهعنوان عضوی از کنگره ۶۰، بتوانم ژرفتر بیاندیشم و دریابم که این مجموعه چه مأموریتی دارد، خواهم فهمید که کنگره ۶۰ چه انسانهایی را تربیت میکند.
من در کار، زندگی و خانوادهام هیچ اعتبار و اعتمادبهنفسی نداشتم. هیچکس برای من ارزش حتی یک هزار تومان قائل نبود، اما اکنون شرایط چنان دگرگون شده است که خودم به سختی باور میکنم چنین تحولی در مدت پنج یا شش سال در من ایجاد شده باشد.
هر یک از ما این تغییرات را بهخوبی حس میکنیم، زیرا انسان نمیتواند به خود دروغ بگوید. مجموعهای که در آن خدمت میکنیم، پناهگاه و مأمنی است برای هزاران انسان.
من مسئولم که ببخشم، مسئولم که باشم، و مسئولم که ادامه دهم. همانگونه که در آغاز سخن گفتم، بسیاری از مردم هنوز اجازه ورود به کنگره ۶۰ یا دریافت درمان را نیافتهاند. چرا من، یاسر، اینجا هستم؟ باید مسیر خود را بشناسم و بدانم چرا به کنگره ۶۰ آمدهام، چرا درمان را آغاز کردهام، و چرا درِ کنگره ۶۰ برای من گشوده شد. چرا من مانند سایر افراد، سالی یک یا دو بار به کمپ نمیروم و برای ترک اعتیاد خون خود را عوض نمیکنم؟
بیتردید این مسیر من است و باید خود را در کنگره ۶۰ بشناسم، رفتاری درست و عملکردی صحیح داشته باشم. وادی نهم میگوید: «از سخن به عمل وارد شویم.» هفته آینده زمانی است که باید این آموزه را به اجرا درآوریم و هرآنچه آموخته و درک کردهایم را عملی کنیم.
من به عنوان عضوی کوچک باید بدانم که کنگره ۶۰ نیازی به مال و پول ندارد؛ کنگره ۶۰ نهادی غنی و سرشار از ثروت درونی است. ممکن است تمام داراییام را ببخشم و کنگره ۶۰ حتی اندکی دچار تغییر نشود، اما مهم آن است که آنچه آموخته و دریافت کردهام را به کار بندم تا برای خود، خانواده و همسایگانم پناهگاهی امن فراهم سازم. امیدوارم هفته آینده برای همه ما هفتهای نیکو و پربرکت باشد و بتوانیم بهخوبی و با فعال بودن عمل کنیم.
از توجه و شنیدن سخنانم صمیمانه سپاسگزارم.
.jpeg)
گروه خبری مسافران شعبه محمدی پورر قم؛
- تعداد بازدید از این مطلب :
138