در خدمت اولین پهلوان شعبه هاتف نجفآباد آقا کورش هستیم و به مناسبت گلریزان مصاحبه ترتیب دادیم، این مصاحبه زیبا را تقدیم نگاه پر مهرتان میکنیم.
۱ـ لطفاً به رسم کنگره خود را معرفی کنید؟
سلام دوستان کوروش هستم یک مسافر، خدمتتون عرض کنم با 38 سال تخریب وارد کنگره شدم، 11 ماه و 16 روز سفر کردم به راهنمایی اقا مهدی عینی و در حال حاظر هم سه سال و هشت ماه است که آزاد و رها هستم و در ادامه در لژیون وایت سفر کردم، یک سال و هشت ماه است که رها شدم و در ادامه وارد لژیون جونز شدم با راهنمایی اقا محمد عطایی با کاهش 31 کیلو وزن
۲ـ چه عاملی باعث جذب شما در لژیون سردار شد؟
من 4 ماه سفر بودم و بخشش را میشنیدم که در کنگره در لژیون سردار صحبت از بخشش بود، در شعبه قبل هنوز کولر کار نگذاشته بودند، من رفتم پیش اقا مهدی و گفتم چند تا کولر بگیریم برای شعبه اینجا گرم است، گفت: برای چه کسی میخواهید، گفتم: برای بچهها میخوام، گفت: اگه برای بچهها میخواهید نمیدانم؛ اگر برای دل خودت میخواهی بگیرید و این هم اگر تهران تایید کنند. در لژیون مرزبانان صحبت کنند اگه قبول کردند شما میتوانید بگیرید، صحبت کردند و اجازه کولر دادند، و رفتیم کولر گرفتیم و من آن جا دیدم که اگر بیرون از اینجا بود میگفتیم و میخواستم اینکار بکنم با دل و جان استقبال میکردند؛ اما در کنگره و لژیون سردار اگه هم بخواهید ببخشید حد و مرض دارد. به فرد نگاه میکنند ببینند میتواند بخشش کند، آیا بهش فشار نمیآید و این باعث شد که دید من واقعا در کنگره، در شعبه و لژیون سردار عوض شود. وقتی که وارد کنگره و شعبه شدم از راهنمایی آقای مهندس و بچههای دیگر استفاده میکنم.
۳ـ لطفا حس و حالتون را موقع اجازه گرفتن پهلوانی و دریافت شال پهلوانی را برای ما بیان کنید که چه حس و حالی داشتید؟
حس و حال گفتن آن موقع نگفتنی است و نمیشود بازگو کرد. واقعاً موقعی که برای اجازه، خدمت آقای مهندس میرسی همان لحظه خیلی حس بالایی دارد، خیلی شگفت انگیز است، هم انرژی دارد و هم اضطراب و ترس که آقای مهندس قبول نکند. وقتی خدمت آقای مهندس میرسید و آن موقعی که آقای مهندس شال بر گردنت میاندازد و صفت پهلوانی میدهد، یک انرژی خاصی به طرف دست میدهد. برای من هم به همین شکل بود، آقای مهندس با شالی که به من داد گذشت و مردونگی را به من یادآوری کرد.
۴ـ شما برای کسانی که دوست دارند، گفتید: وارد لژیون سردار شوند؛ اما دچار شک و تردید و دودلی هستند چه پیامی دارید؟
ما انسانها در زندگی که در این بعد داریم دو سفر میکنیم. سفرمان دو روزه یک روز دیروز بوده زندگی کردیم و یک روزم امروز است، این دو روز است، فردا صبح مشخص نیست که آیا ما فردا از خواب بیدار میشویم؟ آیا باشیم در این حیاط یا نباشیم؟ پس این لژیون سردار و این کنگره که شروع شد و ما رفتیم در کنگره و لژیون سردار این برای کسایی که آمدند در کنگره این واقعا یک استثنا است و برای هر کسی راه باز نمیشود و برای هرکسی جور نمیشود و مخصوصا برای افرادی که در کنگره هستند؛ باید حتماً جای خودشون را در لژیون سردار قرص کنند. برای چی؟ برای بعدها، برای بعدهای بعدی چون دست خالی به بعد بعدی رفتن مشکل است. الان ما میتوانیم در این بعد زمینی توشه سفر جمع کنیم و کولهبارمان خالی نباشد؛ اما اگر خدایی نکرده این دو روز تموم شد و فردا صبح از خواب بیدار نشدیم دیگر توشهای نمیتوانیم جمع کنیم.
۵ـ به نظر شما فرق بین بخشش توی کنگره و خارج از کنگره وجود داره؟
بله خیلی فرق دارد، ما زمانی که بیرون بخشش میکردیم حس و حال داشت؛ اما مثل حس و حال کنگره نبود. من بیرون میبخشیدم که مالم زیاد شود، به ما یاد داده بودند که وقتی ببخشی مالت زیاد میشود. حس خوب داشتیم؛ اما نه حسی که در کنگره جلو اقای مهندس داریم، ما اینجا میبخشیم که حالمون خوب شود. در کنگره هرچقدر ببخشید هرروز و هر ساعت و هر دقیقه به حال خوب میرسیم.
۶ـ پهلوان شدن چه تاثیری در زندگی شما گذاشته است؟ از وقتی شما پهلوان شدید چه تاثیری برای شما داشته نسبت به قبل؟
این صفت پهلوانی را آقای مهندس به من دادند، من خودم این را وظیفه خودم دانستم و انجام دادم، وقتی شال روی شانههای ما میآید و این لقب را میگیریم، خیلی سبک و سنگین میشویم اینها کار هم نیروهای الهی و هم نیروهای شیطانی است، من خودم به صفر رسیدم و دوباره به بالا برگشتم، هم از نظر مالی و هم از نظر معنوی، در زندگی من تاثیر بسیار خوبی داشته و من هر کاری انجام میدم تا به خانه نرسیدم ده برابرش به من برگردانده میشود. و من روز به روز برام بهتر شده هم از نظر مالی و هم از نظر معنوی و من خیلی خوشحالم.
کلام آخر:
تشکر میکنم از جناب مهندس و خانواده محترمشان و دیدبانها و تشکر ویژه از دیدبان محترم آقای زرکش که واقعا زحمت میکشند، از تهران ماهی یک بار تشریف میارند و ما خدمت ایشان میرویم و از بیاناتشون استفاده میکنیم، از مرزبان های شعبه هاتف تشکر میکنم و یک خواهشی که دارم بچههایی که در لژیون سردار عضو نیستند حتما عضو شوند احتمال دارد که فردا دیر شود، و نتوانند از این فرصت استفاده کنند. این صفت پهلوانی را آقای مهندس به من دادند، من خودم این را وظیفه خودم دانستم و انجام دادم، وقتی شال روی شانههای ما میآید و این لقب را میگیریم، خیلی سبک و سنگین میشویم اینها کار هم نیروهای الهی و هم نیروهای شیطانی است، من خودم به صفر رسیدم و دوباره به بالا برگشتم، هم از نظر مالی و هم از نظر معنوی، در زندگی من تاثیر بسیار خوبی داشته و من هر کاری انجام میدم تا به خانه نرسیدم ده برابرش به من برگردانده میشود. و من روز به روز برام بهتر شده هم از نظر مالی و هم از نظر معنوی و من خیلی خوشحالم.
ارسال: مرزبان خبری
.gif)
- تعداد بازدید از این مطلب :
102