چهاردهمین جلسه از دور دوم لژیون سردار نمایندگی سیرجان با دستور جلسه : «وادی نهم، وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد،نقطه تحمل پیدا میشود» با استادی مسافر راهنما دنور سعید، نگهبانی مسافر منصور، دبیری مسافر ناصر در روز سه شنبه مورخ ۱۴۰۴/۰۸/۱۳ راس ساعت ۱۵:۰۰ شروع به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، سعید هستم، مسافر. در ابتدا خداوند بزرگ را شاکرم که این فرصت را به من داد تا در این جایگاه قرار بگیرم. همچنین از آقای مهندس و خانوادهی محترمشان سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند تا منِ سعیدِ امروز، به حال خوش و تعادل نسبی برسم. از راهنمای خوبم، آقا محسن، نیز تشکر فراوان دارم.
دستور جلسهی امروز در مورد وادی نهم است. ما پیش از وادی نهم، هشت وادی را پشت سر گذاشتیم و تا اینجا آموختیم که در چه جایگاهی قرار گرفتهایم و در چه جهانی پا گذاشتهایم. شاید در بعضی جاها توقع ما از خودمان بالا برود، اما وادی نهم میگوید: وقتی نیرویی از کم شروع بشود به درجه بالا و بالاتر میرسد تا نقطه تحمل به وحود بیاید. یعنی اگر در صراط مستقیم و مسیر ارزشها حرکت میکنم، باید کمکم آنها را انجام بدم. نمیشود از همان روز اول از خود توقع صد درصدی داشته باشم. باید قدمبهقدم عمل کنم تا نقطهی تحملم بالا برود. در ادامهی وادی گفته میشود: «پیام برای کسانی که به دنیایی تازه قدم نهاده¬اند و به خویشِ خویشتن توجه می¬نمایند.» حالا این سؤال پیش میآید که جهان تازه یعنی چه جهانی؟ جهانی که در آن اندیشه و تفکر ما نسبت به قبل کاملاً تغییر کرده است.
شاید پیش از ورود به کنگره، طرز فکر ما این بود که اگر بتوانیم کارهایمان را به هر نحوی پیش ببریم ــ چه با رشوه، چه با زرنگبازی، چه با کلکزدن به دیگران ــ پس آدم زرنگی هستیم!
اما امروز تفکر و اندیشهی ما تغییر کرده است. میدانیم که در وجود ما بخشی دیگر نیز هست که آن را «صور پنهان» مینامیم؛ بخشی که شاید قبل از ورود به کنگره پر از منیت، غرور، تکبر و ضد ارزشها بود. اما امروز به جایی رسیدهام که باید صفات ضد ارزشی را پالایش کنم. از بدو تولد، خداوند تمام صفات خوب و بد را در وجود ما نهاده است. ما در مسیری قرار گرفتهایم که طی آن، صفات ضد ارزشی رشد کردهاند و صفات ارزشی زیر خروارها خاک پنهان ماندهاند. این ساختار، همان نظامی است که خداوند طراحی کرده است؛ او به ما اختیار داده و در سر دو راهی قرارمان داده تا انتخاب کنیم.
من در گذشته، بهدلیل ناآگاهی و نداشتن دانش، مسیر ضد ارزشها را انتخاب کرده بودم. اما امروز خداوند دوباره این فرصت را به من داده است تا مسیر ارزشها را انتخاب کنم و در آن گام بردارم؛ تا بتوانم فضایل و ارزشها را در وجودم رشد دهم. یکی از این ارزشها بخشش است. بخشش انواع مختلفی دارد؛ یکی از وقتش میگذرد، دیگری از علم خود و دیگری از مال خود. شاید وقتی از بیرون نگاه کنیم، ببینیم فردی در کنگره پانصد یا ششصد میلیون تومان از مال خود را میبخشد، شاید بگوییم: «دیوانهاند». بله، شاید از نظر ظاهر دیوانهگی بهنظر برسد؛ اما در حقیقت، میخواهد به خویشِ واقعی خود برسد؛ همان خویشی که در آرامش است. در وادی اول گفته میشود باید به خویشتن توجه کنیم، و در وادی سوم گفته میشود باید به خویشتنِ خویش توجه کنیم. خویشتنِ خویش یعنی چه؟ یعنی آن چیزی که فراتر از جسم ماست؛ همان صور پنهان. نگاه کنید، وقتی کار خوبی انجام میدهیم یا به کسی کمک میکنیم، در درونمان احساس آرامش بهوجود میآید. چه چیزی به آرامش میرسد؟ همان خویشِ درونی ما.
در کنگره، لژیون سردار بستری است برای رشد همین خویش درونی. آقای مهندس این لژیونها را بدون اندیشه و هدف پایهگذاری نکردهاند. در لژیون مواد، شما مادهای را میدهید و در عوض، سلامت جسم و روان به دست میآورید. در لژیون ویلیام، مادهای را رها میکنید و انرژی بالاتری دریافت میکنید. در لژیون سردار نیز همینطور است؛ شما پول میدهید، که پایینترین سطح انرژی در هستی است، و در عوض، انرژی بسیار بالاتری جایگزین میشود. وعدهی خداوند دروغ نیست.
شاید بگوییم: «من پولی دادم، ولی هنوز چیزی جایگزینش نشده؟» اما نمیدانیم چه خطرات و بلاهایی قرار بوده به سراغ ما بیاید و خداوند آنها را از ما دور کرده است. در سفر اول هم وقتی در لژیون سردار شرکت میکنیم، میبینیم که سفرمان بدون مشکل و دردسر به پایان میرسد؛ این همان انرژی جایگزینشده است. بخشش مالی باید بهگونهای باشد که کمی فشار به انسان وارد کند. اگر من یک میلیون تومان سرمایه دارم، حداقل صد هزار تومانش را ببخشم تا این فشار را حس کنم. اگر هیچ فشاری نیاورم، اثر آن کم خواهد بود.
چرا باید فشار باشد؟ زیرا در جهان فیزیکی هم برای ساختن عضله باید فشار آورد. کسی نمیتواند با دمبل نیم کیلویی انتظار رشد عضله داشته باشد. در بخشش هم همینطور است؛ باید بهاندازهای ببخشیم که اندکی از راحتیمان بیرون بیاییم، نه اینک وارد نقطه آشوب بشوم. امیدوارم که بتوانیم در این مسیر گامهای مؤثر و واقعی برداریم؛ نه برای دیگران، بلکه برای خودمان، تا به آرامش و تعادل واقعی برسیم. ممنونم که صحبتهای من گوش کردید.



تایپ: مسافر محمد
ارسال: مسافر سیروس
- تعداد بازدید از این مطلب :
168