من در کنگره یاد گرفتم که دیدگاه خود را تغییر دهم، همانطور که آقای مهندس در وادی نهم فرمودند: سعی کنیم به مسائل با دید دیگری نگاه کنیم. من فهمیدم که مسافرم از روی عمد در این راه قدم نگذاشته؛ بلکه از روی ناآگاهی است و من چند ماه است که به کنگره میآیم؛ اما با وجود مشکلاتی که اخیراً برایم پیش آمد باز هم صبر کردم و نقطهتحمل خود را در مقابل این چالش بالاتر بردم. من قبلاً فکر میکردم مسافرم در راه شیطانی قرار دارد و من با یک شیطان مبارزه میکنم، اما در این وادی آموختم که باید صبور باشم، در کنار او باشم و متوجه شدم این راه شیطانی نیست؛ بلکه اعتیاد یک تاریکی میباشد. من و مسافرم قبل از آمدن به کنگره بیصبر و بیقرار بودیم؛ اما با آموزش گرفتن در کنگره تا این لحظه توانستهایم آنها را در زندگی اجرا کنیم و صلح، آرامش و شادی نصیب زندگی ما شده است.
من از امروز یاد گرفتم که چگونه با مشکلات برخورد کنم و بتوانم آنها را حل کنم تا درهای رحمت الهی به روی من باز شود؛ اما در روزهایی که مشکلات من را از پا در میآورد، وقتی در لژیون حاضر میشدم، با افراد لژیون و راهنما سخن میگفتم، در لژیون مشارکت میکردم، به آموزشها و سیدیها گوش میدادم، درحال کاشت بذر نیکی و پاداش همیاری خود بودم تا نقطهتحمل من در جهت مثبت شروع به بالا رفتن کند و همچنین توانستم مسافرم را که مدتی از کنگره دور شده بود مجدداً با خود همراه کنم و در پایان فهمیدم که من بهخاطر مسافرم به اینجا نیامدهام؛ بلکه آمدهام تا خودم را ذرهذره در جهت ارزشهای الهی سوق دهم و به آن آرامشی که دوست دارم برسم و آرزوی بهترینها را برای خانواده بزرگ کنگره۶۰ دارم.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون هشتم)
رابط خبری: همسفر بیتا رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون هشتم)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون چهارم) دبیر دوم سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
118