در کنگره همه چیز مثل دانههای زنجیر بههم متصل هستند. چیدمان کنگره خیلی زیبا است به این ترتیب که شخص در بدو ورود به کنگره فقط به فکر نکشیدن مواد مخدر است؛ ولی در ادامه میبیند کوچکترین مسئله نکشیدن مواد مخدر است و مسائل خیلی مهمی از جمله جهانبینی، خودشناسی و ... وجود دارد که در گذشته از آن آگاهی نداشته است. آن تازهوارد بعد از گذشت دو ماه میتواند برای درمان سیگار اقدام کند و همچنین در ورزش شرکت کند، در کنگره خدمت کند و آرام آرام حس خوب خدمت را دریافت کند. از نیروهای منفی فاصله میگیرد و در مسیر درست و مثبت پیش میرود و این همان است که در وادی نهم میآموزیم «نیرویی که از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود.» مسافر با قدم گذاشتن در این مسیر نقطه تحمل خودش را در صراط مستقیم بالا و بالاتر میبرد و این همان مسافری است که در ابتدای حضور در کنگره جلسات کارگاه را چندین بار ترک میکرده، به بیرون میرفت و بعد به جایی میرسد که وقتی در خدمت مرزبانی قرار میگیرد اولین نفر، ساعت یک ظهر به نمایندگی میآید و آخرین نفر، ساعت نه شب از نمایندگی میرود. تمام کارها را بدون هیچ چشمداشتی انجام میدهد. طبق فرموده آقای مهندس: خداوند خدمت به بندگانش را نصیب هر کسی نمیکند. عبادت بجز خدمت خلق نیست،به تسبیح و سجاده و دلق نیست.
ارسال: مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
103