نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود

به نام قدرت مطلق الله

جلسه چهارم از دورۀ هفتم لژیون سردار نمایندگی سهروردی روز یکشنبه ۱۴۰۴/۰8/11 در ساعت ۱۵:۳۰ با استادی پهلوان مسافر احمد و نگهبانی دنور مسافر رضا و دبیری دنور مسافر محمود با دستور جلسه  ((وادی نهم؛ وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا می‌شود.)) در نمایندگی سهروردی برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان احمد هستم یک مسافر، سپاسگزار خداوندم که به من اجازه حضور در این مکان مقدس را داد. همچنین از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان، نگهبان، دبیر و خزانه‌دار لژیون سردار، ایجنت شعبه و تمام خدمتگزاران عزیز کمال تشکر و قدردانی را دارم.
اگر بخواهم  در مورد خودم بگویم؛ که چرا مصرف کننده شده‌ای؟ آنقدر دلیل و برهان می‌آوردم که شخصی سوال کننده می‌گفت: من هم اگر به جای تو بودم مصرف کننده می‌شدم. من به مسیر خود ادامه دادم تا اینکه روزی این اتفاق خوب که توسط پزشکان و متخصصین جامعه برایمان رقم نخورد، توسط همدردان عزیزم  برای من رقم خورد.
من به دنیا پشت کرده بودم و از دنیا انتظار داشتم که هم جهت من شود و حتی نیم نگاهی به شریان‌های الهی و راهنمایی‌هایی نداشتم و شدیداً دچار منیت بودم تا زمانی که توسط یک مصرف کننده پیام کنگره به من رسید و من در کنگره ۶۰ یاد گرفتم که هیچ اتفاقی به یکباره برای من اتفاق نخواهد افتاد. نیروهایی کمک کردند و کسانی بودند که دستان مرا گرفتند  تا من امروز بتوانم در این جایگاه باشم.

من در دوران سوء مصرف خودم در جایگاهی بودم که توان شکرگزاری از خداوند را نداشتم و نمی‌دانستم که برای چه باید شکرگزار خداوند باشم. آیا برای حال آشفته‌ای که داشتم از خداوند شکرگزاری می‌کردم؟ اما لطف خداوند شامل حال من شد و من توانستم مسیر درست را انتخاب کنم و در مسیری قرار گرفتم که اگر شاکر خداوند هستم می‌دانم که برای چه چیزی دارم شکرگزاری می‌کنم و تنها زبانا شاکر خداوند نیستم.
تمام آموزش‌هایی که ما در کنگره ۶۰ می‌گیریم طبق فرمایش آقای مهندس برگرفته از آیات الهی و قرآن می‌باشد. ما با این آموزش‌ها می‌توانیم درک کاملی از خودمان داشته باشیم تا بتوانیم در جامعه بهتر زندگی کنیم و یاد بگیریم که مسبب تمام اتفاقاتی که برای ما افتاده است خودمان بوده‌ایم.
اگر بخواهم از لژیون سردار صحبت کنم قصد من بازاریابی نیست بلکه می‌خواهم از اتفاقات و تغییراتی که برای خودم افتاده صحبت کنم و همانطور که در ابتدا گفتم هیچ پزشک و متخصصی نتوانست به من کمک کند در حالی که همدردانم توانستند. ما اکثراً در لژیون سردار افراد ثابتی را داریم در صورتی که ما هفته دیگر جشن گلریزان را داریم.
ما هفته دیگر لژیون سردار را داریم تقریبا اگر ۱۵۰ نفر سفر اولی در شعبه وجود دارد امروز می‌بایست حداقل نیمی از آنها اینجا باشند من خود در لژیون سردار خدمت کرده‌ام و لذت بردم این نیست که افرادی بگویند لژیون سردار جیب ما را خالی می‌کند و این‌طور هم نیست که افرادی می‌گویند در لژیون سردار ثروتمند شدند من سعی کردم به فرمان عقل خویش نزدیک شوم این را می‌دانم نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود.
در لژیون سردار برنامه‌ریزی را آموختم، بنده سعی نموده‌ام در این یک ماهی که لژیون ۸ را تحویل گرفتم مسافران را برای لژیون سردار آماده کنم در شعب مختلف دیده‌ایم که برخی از آن ها در مکان‌های دور افتاده با امکانات کم مشغول فعالیت هستند ما واقعاً قدر این مکان قدر روشنایی که  بالای سر ما روشن است را نمی‌دانیم.
ما باید در نظر داشته باشیم افرادی پیش از ما بودند که به جهت استمرار فعالیت‌ها برای ما هزینه کردند و ما نیز همان  مقدار که در توانمان است بایستی مشارکت نماییم. شرکت در لژیون سردار کمک فرد رها شده به فرد در حال درمان است کمک یک هم درد به هم نوع و هم درد خویش در خصوص وادی نهم به این نتیجه رسیده‌ام که می‌گوید: (در گفتن عیب دگران بسته زبان باش) (از خوبی خود عیب نمای دگران باش)
من در بحث خدمت آنقدر درگیر  شدم که محال بود دیگر فرصت کنم تا کسی را قضاوت نمایم و به اعتقاد من اگر شخصی ۱۴ وادی را به درستی فرا گرفته باشد محال است که کسی را قضاوت کند و یا اجازه دهد در مقابل او از کسی صحبت شود.

تایپ: مسافر علیرضا ل۶، مسافر مسلم ل۵
ویرایش: مسافر مرتضی ل۹
تنظیم و ارسال: مسافر جواد ل۱۴

مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان