English Version
This Site Is Available In English

پول‌هایمان را از مادیات به معنویات تبدیل کنیم

پول‌هایمان را از مادیات به معنویات تبدیل کنیم

چهاردهمین جلسه از دوره سوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی وکیلی یزد به استادی دنور همسفر صدیقه، نگهبانی راهنمای تازه‌واردین همسفر معصومه و دبیری راهنمای ویلیام همسفر مهناز با دستور جلسه «وادی نهم (وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می‌شود.) و تاثیر آن روی من.» روز دوشنبه ۱۲ آبان‌ماه ۱۴٠۴ ساعت ۱۴:۴۵ آغاز به کار کرد.


 

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را بسیار سپاسگزارم که فرصت حضور و خدمت در این جمع را برای یک روز دیگر به من عطا فرمود؛ همچنین از نگهبان جلسه همسفر معصومه تشکر می‌کنم که افتخار این خدمت را به من دادند. دستور جلسه امروز «وادی نهم» است. تمامی دستور جلساتی که در کنگره قرار داده می‌شود، بسیار هوشمندانه طراحی شده‌اند و همگی با یکدیگر ارتباط دارند؛ اما من ارتباط جالبی میان سه دستور جلسه اخیر یافته‌ام؛ هفته گذشته «DST»، این هفته «وادی نهم» و هفته آینده إن‌شاءالله «گل‌ریزان».

در دستور جلسه DST می‌دانیم که این روش ابداعی از سوی آقای مهندس بوده است. نکته مهمی که در این روش درنظر گرفته شد، زمان بود. در سایر روش‌ها نیز هدف رهایی افراد بود؛ اما چون به زمان توجهی نمی‌شد این اتفاق نمی‌افتاد. در این وادی نیز به ما گفته می‌شود که وقتی نیرویی از کم شروع شده و به‌تدریج افزایش یابد، به نقطه تحمل می‌رسیم و کم‌کم می‌توانیم آن نیرو را اضافه کنیم. این فرآیند مستلزم درنظرگرفتن زمان است؛ یعنی با لحاظ‌کردن زمان، می‌توانیم نیروهای درونی خود را تقویت کرده و به نقطه تحمل برسیم.

دستور جلسه هفته آینده گل‌ریزان است و ما در لژیون سردار حضور داریم که قطعاً باید در این زمینه بیشتر صحبت شود. در موضوع گل‌ریزان نیز به نقطه تحمل می‌رسیم؛ زمانی‌که فرد تازه‌وارد به کنگره می‌آید، به او گفته می‌شود که تا پایان سه جلسه اول، هیچ‌گونه کمک مالی نباید انجام دهد؛ پس از این سه جلسه، فرد وارد لژیون می‌شود، سفر اول خود را شروع می‌کند و آموزش می‌بیند. در برابر این آموزش‌ها، متوجه می‌شود پولی که در سبد می‌اندازد، درحقیقت کمک او به کنگره نیست؛ بلکه نوعی سپاسگزاری عملی او از کنگره است، در برابر جایگاهی که در آن قرار گرفته، آموزش می‌بیند و به حال خوش دست می‌یابد.

ذره‌ذره که جلو می‌رود، آموزش و دانایی‌ او بیشتر می‌شود که این همان طول زمان است؛ کم‌کم متوجه می‌شود که باید وارد لژیون سردار شود و پرداختی در این لژیون، به‌عنوان سردار، دنور، پهلوان و نشان در بی‌نشانی را می‌شناسد. استاد امین در سی‌دی تیر و کمان بسیار زیبا بیان می‌کنند: یکی از ملاک‌های تشخیص موفقیت انسان‌ها، نقطه تحمل آن‌ها است. من پیش از ورود به کنگره، وقتی با مشکلی مواجه می‌شدم، نمی‌توانستم آن را حل کنم و مشکلات من را زمین‌گیر می‌کردند. امروز که به کنگره می‌آیم، باز هم با مشکلات روبه‌رو می‌شوم و نمی‌توانم آن‌ها را حل کنم؛ پس چه تفاوتی میان من قبل از کنگره و بعد از آن وجود دارد؟ اگر نتوانم مشکلاتم را حل کنم؛ یعنی نتوانسته‌ام نیروهای درونی‌ام را افزایش دهم.

استاد امین می‌فرمایند: ما باید بتوانیم در برابر مشکلات، نیروهای درونی‌مان را قوی کرده تا با نیروهای بیرونی مبارزه کنیم. هدف ما از قرارگرفتن در برابر مشکلات، حذف آن‌ها نیست؛ بلکه حل‌کردن است. برای حل مشکلات، باید درون‌مان قوی باشد و به تکامل و رشد لازم برسیم. آقای مهندس در سی‌دی پرده می‌فرمایند: باید نیروهای خفته خود را بیدار کنیم و برای بیدارکردن این نیروها باید بها بدهیم. بهشت را هم به بها می‌دهند، نه به بهانه. بهایی که برای بیدارکردن نیروهای درونی باید پرداخت کنیم، زمان است. پیش از آمدن به کنگره، زمان خود را با خوابیدن یا صحبت‌کردن با تلفن صرف می‌کردم؛ اما در کنگره، زمان را می‌دهم و آموزش می‌گیرم، آموزش‌هایی که باعث تکامل و رشد من می‌شوند، نیروهای درونی‌ام را بالا می‌برند و به من قدرت حل مشکلات و آرامش می‌دهند.

استاد امین در سی‌دی عبور می‌فرمایند: ما به این‌جا آمده‌ایم تا به تکامل برسیم و تکامل در جمع صورت می‌گیرد؛ اما اگر در جمع اشتباهی قرار بگیریم، به‌جای تکامل، به تخریب می‌رسیم. امروز در کنگره، در جمع انسان‌های بخشنده‌ای قرار گرفته‌ایم که به ما یاد می‌دهند چگونه قدرت بخشش خود را بالا ببریم. بخشش معامله‌ای با خدا است و در این‌جا، خودمان را با آدم‌های بزرگ همراه می‌کنیم تا بخشش را یاد بگیریم؛ چون بخشش دل بزرگ می‌خواهد، نه ثروت بزرگ و بسیار مهم است که این موضوع را متوجه شویم؛ بنابراین این‌گونه به تکامل و رشد می‌رسیم.

استاد امین در سی‌دی تیر و کمان می‌فرمایند: چرا در روش DST به مسافر می‌گویند فقط یک‌پنجم داروی خود را کم کن؟ چرا یک‌دهم یا یک‌بیستم نگفته‌اند؟ دلیل این است که یک‌پنجم مقداری است که وقتی مواد از بدن کم می‌شود، آن را حس می‌کند؛ اما توانایی جبران این کمبود را نیز دارد. در بخشندگی هم باید همین‌گونه عمل کنیم؛ یعنی به اندازه‌ای ببخشیم که جیب‌مان آن را حس کند، اما توانایی جبران آن را نیز داشته باشیم. چگونه ببخشم؟ به روش DST؛ یعنی آرام‌آرام، ذره‌ذره و پله‌پله. چه‌قدر ببخشم؟ یک‌پنجم دارایی‌ام، متناسب با توان مالی خودم؛ چون هر کسی خودش بهتر می‌داند چه‌قدر دارایی دارد و تا چه اندازه می‌تواند ببخشد. تا کجا ببخشم؟ تا نقطه تحمل؛ نباید اجازه دهم به نقطه آشوب برسد. باید به اندازه‌ای ببخشم که خودم دچار مشکل نشوم.

استاد امین موضوعی را در سی‌دی تیر و کمان خیلی خوب توضیح می‌دهند که با توجه به نزدیکی هفته گل‌ریزان، آن را برای خودم یادآوری می‌کنم؛ دو حالت نباید هنگام بخشش برای ما پیش بیاید: پ۱- خود را با دیگران مقایسه نکنم؛ مثلاً بگویم من در سردار ۲ میلیون دادم اما دیگری ۲۰۰ میلیون پرداخت کرد؛ بنابراین من کم پرداخت کرده‌ام. گاهی همان ۲ میلیون که پرداخته‌ام قدرت بخشش بیشتری دارد؛ شاید همه دارایی من ۱۰ میلیون بود و یک‌پنجم آن‌ را بخشیدم؛ اما آن شخص که ۲٠٠ میلیون داده است، شاید ۲۰۰ میلیارد دارایی داشته باشد؛ پس باید خودم را با خودم و گذشته‌ام مقایسه کنم، نه با دیگران، تا بفهمم چه‌قدر توان بخشش داشته‌ام و این‌گونه دیگر حس بدی به من دست نمی‌دهد.

۲- احساس کم‌شدن مال نداشته باشم؛ وقتی بخشیدم، نباید فکر کنم مال‌ من کم شد، اتفاقاً زیاد می‌شود. تنها مکانی که پولی می‌بخشم و به من برمی‌گردد و جزء مال من می‌شود، همین‌جا است. استاد امین می‌فرمایند: اگر بخشیدی؛ اما حس کردی مال تو کم شده و گفتی ای داد بیداد، این پول می‌رود، هیچ‌وقت هم به قدرت بخشش نمی‌رسی، نیروهای درونی‌ات افزایش نمی‌یابد و فقط حال خودت را خراب کرده‌ای؛ پس نباید خود را با دیگران مقایسه کنیم و حس کنیم چیزی‌که پرداخت کرده‌ایم از دست رفته است؛ اتفاقاً آن چیز به ما بازمی‌گردد، برایمان ذخیره می‌شود و باقی می‌ماند. این مهمترین نکته‌ای است که باید برای هفته آینده؛ یعنی هفته گلریزان، درنظر بگیریم.

استاد امین در سی‌دی عبور، دو سنت را توضیح می‌دهند که بسیار برایم جالب بود: سنت آزمایش و سنت تنبیه. در هر دو سنت، یک کار انجام می‌شود؛ اما دو حس کاملاً متفاوت ایجاد می‌کند. برای مثال، فرض کنید من فرد قلدری هستم، چند نفر من را حسابی کتک می‌زنند تا یادآوری کنند که انسان‌هایی بزرگتر از من نیز وجود دارند. من تنبیه شده و دچار حسی ناخوشایند می‌شوم و دردی در بدنم ایجاد می‌شود. در حالت دیگر، من به باشگاه می‌روم تا قوی‌تر شوم. آن‌جا هم، فشار و درد بدنی را تجربه می‌کنم. باید بدوم، تمرین کنم و سختی بکشم؛ اما این درد، حس قوی‌شدن و آمادگی برای مبارزه و مسابقه را در من ایجاد می‌کند و هروقت به یاد باشگاه می‌افتم، حس خوبی دارم. در هر دو حالت، بدن من مورد هدف قرار گرفته؛ اما در یکی حس بد و در دیگری حس خوب ایجاد شده‌است. یادمان باشد که در زندگی، بارها زمان و پول‌مان را از دست داده‌ایم؛ چه قبل از کنگره و چه اکنون. همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند: ما ممکن‌الخطا هستیم و هر لحظه ممکن است خطا کنیم. وقتی به یاد می‌آوریم که کسی سر ما کلاه گذاشت، حال‌مان بد می‌شود؛ اما وقتی بخشش‌هایمان را به‌یاد می‌آوریم، حس خوبی پیدا می‌کنیم. هر دو، از دست‌دادن پول هستند؛ اما یکی با حال بد و دیگری با حال خوب همراه است.

تفاوت اساسی میان بخشش‌کردن در درون و بیرون از کنگره وجود دارد. آقای مهندس بارها گفته‌اند: در هر زمان و مکان، هر کسی از شما کمک خواست به او کمک کنید؛ به دمی، درمی، قدمی یا قلمی. لازم نیست کنگره‌ای باشید، در بیرون از کنگره هم یاری برسانید؛ اما من تفاوتی بزرگ میان بخشش در کنگره و خارج از آن می‌بینم؛ شما هم اگر تفاوتی دیده‌اید، حتماً در مشارکت‌ها بیان کنید. وقتی بیرون از کنگره کسی از من درخواست کمک می‌کند؛ مثلاً می‌گوید: فرزندم بیمار است یا خیریه‌ای از من پول می‌خواهد، ممکن است کمک کنم؛ اما وقتی به خانه برمی‌گردم، در ذهنم این سؤال‌ها می‌چرخد: آیا راست گفت؟ آیا خیریه واقعاً به نیازمندان کمک می‌کند؟ ولی در کنگره، صددرصد مطمئن هستم که ریال‌ به‌ریال پول من کجا خرج می‌شود. در جایی‌که حتی مکان و نامش را نمی‌دانم، این‌چنین بستری فراهم می‌شود تا انسان‌هایی که در تاریکی بودند، به روشنایی برسند. اگر یک جرقه‌ از نوری که به آن فرد می‌رسد و حال خوش خانواده‌اش، در کارنامه اعمال من ثبت شود، برای من کافی است.

در بخش آموزش و علم نیز همین‌طور است؛ می‌بینیم که آقای مهندس چه تحقیقات بزرگی انجام می‌دهند. هزینه آن از کجا تأمین می‌شود؟ از همین ذره‌ذره پول‌هایی که من و شما می‌دهیم؛ همچنین کمک‌های دنورها، پهلوان‌ها و نشانی در‌ بی‌نشان‌ها، همه این‌ها جمع می‌شوند تا علومی که امروز در مرحله تحقیق هستند، به مرحله انسانی برسند. وقتی بفهمیم سرطان‌ها درمان شده‌اند، نه فقط برای اعضاء کنگره؛ بلکه برای همه انسان‌ها، همان ذره‌ای از حال خوش که برای آن‌ها است، برای ما نیز نوشته شود و این‌که کمک کرده‌ایم تا این تحقیق به‌نتیجه برسد، برایمان کافی است؛ مثل آن پیرزن در زمان حضرت یوسف که چند کلاف کاموا آورد تا یوسف را بخرد؛ درست است که یوسف را به او ندادند، اما نامش در لیست خریداران یوسف ثبت شد. شاید پرداختی ما عدد بزرگی نباشد و در برابر کارهای عظیم کنگره ناچیز به‌نظر برسد؛ اما همین‌که نام‌ ما در لیست کسانی ثبت شود که در این مسیر کمک کرده‌اند، برایمان کافی می‌باشد. هفته آینده، هفته گل‌ریزان است؛ هفته‌ای که می‌توانیم قدرت بخشش را در خودمان شکوفا کنیم، یاد بگیریم و در جمع بخشندگان حضور داشته باشیم، الگوها را ببینیم و در حد توان‌ خود کمک کنیم. إن‌شاءالله هفته آینده، عید بخشش در صرافی کنگره۶۰ خواهد بود؛ جایی‌که می‌توانیم پول‌هایمان را از مادیات به معنویات تبدیل کنیم.

تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
عکاس: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر سمیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .