همه چیز از قدم‌های کوچک آغاز می‌شود

مشارکت تعدادی از اعضای لژیون هفتم نمایندگی شفا در باب دستور جلسه هفته
" وادی‌نهم و تاثیر آن‌روی‌من "

مسافر فرهاد:

وقتی به وادی نهم رسیدم، تازه فهمیدم چقدر نیروی درون ما قوی است؛ فقط باید به آن اجازه بدهیم بیدار شود. مهندس می‌گوید: «هیچ‌کس نمی‌تواند کسی را تغییر دهد، تنها می‌تواند نیروها را القا کند.» این حرف بسیار زیباست. زیرا سال‌هاست که همه تلاش می‌کردند من را درست کنند، از خانواده گرفته تا دکتر و دوستان، اما هیچ‌کدام نتوانستند؛ زیرا من از درون خسته بودم.
تازه وقتی خودم خواستم، آن نیروی احیا درونم فعال شد. مانند یک جرقه که ابتدا کوچک است، اما اگر مواظبش باشی، تبدیل به آتش گرمی می‌شود که تاریکی را روشن می‌کند. القا از بیرون است، اما احیا از درون... و تحرک یعنی عمل کردن به آنچه فهمیده‌ایم. یعنی فقط نگوییم "می‌خواهم عوض شوم"، بلکه قدم برداریم.
اکنون می‌فهمم که نیروهای الهی همیشه در درون ما وجود دارند؛ تنها ما آن‌ها را با ناامیدی و افکار منفی خواب کرده‌ایم. مهندس می‌گوید: اگر انسان از ته دل بخواهد، خداوند تمام نیروهای هستی را برای کمک به او می‌فرستد. من نیز این تجربه را داشتم؛ وقتی از صمیم قلب خواستم، راه درست برایم گشوده شد، راهنمای درست، جمع درست، و حتی اتفاق‌های خوب آغاز گردید.
وادی نهم به من یاد داد که تغییر واقعی از درون آغاز می‌شود، نه با زور و نه با نصیحت. باید آن نیروی درونم را با ایمان، عمل سالم و خواستن واقعی بیدار کنم. الان باور دارم اگه من بخواهم، می‌توانم هر تاریکی را به روشنایی تبدیل کنم.

مسافر محمدرضا:

وادی نهم به من آموخت که هیچ نیرویی به طور ناگهانی افزایش نمی‌یابد و ما نمی‌توانیم زمان را از چرخه زندگی حذف کنیم. همه چیز از قدم‌های کوچک آغاز می‌شود، قدم‌هایی که ممکن است سخت باشند، اما باید آنها را تحمل کرد. این وادی بیان می‌کند که با صبر و استمرار در هر موضوعی، انسان به تدریج می‌تواند نقطه تحمل بالاتری پیدا کند.
در حالی که به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم که واقعاً به نیروهای درونی خودم پی برده‌ام و می‌توانم با تکرار روزانه، به قوت آنها بیفزایم. یاد گرفته‌ام که صبر به معنای قدرت است؛ یعنی از کم شروع کردن و با امید و ایمان ادامه دادن تا جایی که دیگر از روبه‌رو شدن با هر سختی ناامید نشوم.

مسافر رضا:

رفتارهای طبیعت می‌تواند سرمشق و الگوی کاملی برای ما انسان‌ها باشد. یکی از این الگوها، تکامل تدریجی در طبیعت است. شما هیچ‌گاه به محض کاشتن یک دانه گیاه، بلافاصله از آن محصول برداشت نمی‌کنید. بلکه آن دانه در خاک شروع به شکافتن، جوانه زدن، سر از خاک بیرون آوردن، سبز شدن، دادن برگ و ساقه، گل دادن و در نهایت تبدیل گل به میوه می‌کند. پس از گذشت یک زمان معین و طی مراحل مختلف، به آن میوه می‌رسیم.
در زاد و ولد، در تغییر فصل‌ها، و در تغییر روز و شب، همه و همه شاهد این مسئله هستیم. به عبارتی، برای رسیدن به هر مرحله و جایگاه، باید به نقطه تحمل آن جایگاه برسیم. ما انسان‌ها به دلیل عدم آگاهی از این قانون، معمولاً می‌خواهیم خیلی زود به نتیجه برسیم و به قولی ره صدساله را یک شبه طی کنیم. اما همین امر باعث تخریب و صدمات جبران‌ناپذیری در زندگی‌مان می‌شود. به عنوان مثال، شخصی که مدت 30 سال تخریب داشته، نمی‌توان به یک شبه درمان کرد و به رهایی رساند. یا نمی‌توان از فردی که تا به حال ورزش نکرده، یک شبه با قرص و دارو قهرمان ساخت!
برای انجام هر کاری، باید زمان لازم را در نظر بگیریم، چه برای فعل آن کار و چه برای ترک فعل.
برای بالا بردن نقطه تحمل، دو نکته ضروری است:
الف. تکرار منظم موضوع مورد نظر
ب. رعایت زمان لازم
با توجه به اختیار داشتن در برخورد با مسائل، یک فرد می‌تواند یکی از دو راه خیر یا شر را انتخاب کند. معمولاً در مسیر شر، بالابردن نقطه تحمل کار سختی نیست؛ چرا که این کار آسان و لذت‌بخش است. اما در راه خیر و مسائل سودمند، بالا رفتن نقطه تحمل به شدت به آموزش، تفکر و تجربه نیاز دارد.
نکته دیگری که می‌توانیم از طبیعت دریافت کنیم، این است که هر چیزی از روی اضدادش شناخته و سنجیده می‌شود. به عبارت دیگر، اگر ما تاریکی را ندیده باشیم، ارزش روشنایی را نمی‌فهمیم. تا زمانی که گرسنه نباشیم، لذت سیری را درک نمی‌کنیم.
این مسئله اضداد در بالا بردن نقطه تحمل به ما کمک می‌کند؛ بدین صورت که وقتی در راه ارزش‌ها قدم گذاشتیم، نیروهای اهریمن برای بازگرداندن ما به سیاهی و تباهی از روش‌های منفی خود استفاده می‌کنند. این امر مانند مکملی برای ما عمل کرده و باعث افزایش ظرفیت‌های خودمان می‌شود.
نکته پایانی این است که حرکت‌های ناگهانی باعث ویرانی و تخریب می‌شود، چه در طبیعت (مانند سیل، زلزله و سونامی) و چه در بدن انسان و چه در روابط بین انسان‌ها.

مرزبان خبری: مسافر علی‌اصغر
ارسال: مسافر محمدرضا ل7