English Version
This Site Is Available In English

OT بخشی از زندگی

OT بخشی از زندگی

به‌نام قدرت مطلق الله

بعد از مدت‌ها این هفته، دلنوشته قسمت من شد روزی که وارد کنگره شدم را از یاد نمی‌‌برم حس وحال خراب، کینه، نفرت، خشم و دلی پر از درد که؛ حتی توان حمل کردنش را هم نداشتم پایی که نای راه رفتن نداشت ؛ اما کم نیاوردم و با همه سختی‌های راه رفت و آمدم ادامه دادم. با این‌که آن‌همه می‌آمدم و می‌رفتم همچنان مسافرم درمان نشده بود؛ ولی خودم به تعادل رسیدم.

من برای درک و فهم خودم وارد کنگره شدم آن‌جا فهمیدم که بعد از این‌همه بدو بدو کردن برای رسیدن به رهایی چرا به حال خوش نمی‌رسم؟ یک حرکت خیلی کوچک و ساده در زندگیم شروع شده بود؛ پس چرا نمی‌شود آن‌چه باید بشود؟

مدت‌ها گذشت تا جواب سوالاتم را پیدا کنم، هر قدر تخریب بالا برود به همان اندازه زمان لازم است، برای برگشت به یک زندگی عادی و این دقیقا همان چیزی بود که در کنگره می‌شنیدم؛ ولی درکش نمی‌کردم که برای هرچیزی زمان در نظر بگیرم  آرام آرام و ذره ذره بخواهم آن مسئله را حل کنم، یک ضرب المثلی است که می‌گوید: هرکه بامش بیش برفش بیشتر.

به نظر من هر که تخریب و تاریکی‌اش بیشترباشد، مدت زمان درمانش طولانی‌تر و سخت‌تر است آن زمان بود که گفتم پس عجله نکن اگر بعد از شش ماه فهمیدی و درک کردی تا یک گره از خودت را پیدا کنی کلی قدم مثبت به جلو برداشتی حالا پنج ماه دیگر طول بکشد بپذیر، همان‌طور که  زمان‌های زیادی را می‌گذاری  تا پله پله و کم کم آن گره و مشکل را پیدا و درمان کنی، این می شود روشDST که پله پله و ذره ذره به جلو رفتن است.

این دستور جلسه برای من کاملا قابل لمس است چیزی که مطابق حال مسافرم بود؛ چون دقیقا بعد از رهایی وارد قسمت OT شد، کسی که در دوران مصرف و گریزش OT را به عنوان دارو نمی‌شناخت و همیشه درگیر این بود که ثابت کند OT همان تریاک است؛  اما دقیقا به خواست خدا، پازل زندگی‌اش جوری رقم خورد که در قسمت OT خدمتگزار شد و مشاوره‌های OT را انجام می‌دهد و نامه‌ها با دستانش امضا می‌شود.

قطعا این حکمتی داشت که برای  رهجوهای تازه وارد از OT و روش درمانش صحبت کند و امروز دیگر می‌داند که OT برایش بخشی از زندگی و درمانش شده او می‌داند که OT به تنهایی برای درمانش کافی نبود؛ چون همیشه بعد از سقوط آزاد‌هایش به روش خودش OT مصرف می‌کرد؛ اما جواب نمی‌گرفت.

   اکنون او می داند که OT داروی درمان و DST روش درمانش است این همان قانونی بود که در زندگی خودمان پیاده شد. خیلی از چیزهایی که برای یک زندگی ساده و عادی یک امر طبیعی است، هنوز برای ما و خانواده های امثال ما قابل اجرا نیست؛ ولی باید بدانیم که آرام آرام می‌توان رو به جلو حرکت کرد؛ اما من همین که امروز می‌بینم مسافرم به رهجوهای تازه واردی که از دنیای اعتیاد عذاب می‌بینند در حد توانش کمک می‌کند و از حال و احوالشان در خانه برایم صحبت می‌کند آن ذوق وجودش که می‌تواند به دیگران هدیه دهد را حس می‌کنم و این بهترین حال خوش برای من است که سال‌ها در رنج اعتیاد دست و پنجه نرم کردم.

من امروز شکرگزار این روزها و حال خوش‌مان هستم و آرزو دارم هیچ نفسی درگیر چنین تاریکی نشود.

نویسنده: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر امینه (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
ویرایش: دبیر اول سایت همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ارسال: نگهبان سایت همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائم‌شهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .