بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
دلنوشته :
(34).jpg)
من دلم باران می خواهد
تا در زیر قطرات باران واله گردم به الله آن خدایی که همه چیز را در او میبینم و با او می بینم
اگر می گویم گل یا درخت و یا کنگره یا راهنما این ها همگی نام هستند پشت این نام ها حقیقتی نهفته است به نام الله
اگر شخصی نام مرا صدا زد نام مرا نمیبیند او مرا میبیند می خواهم بگویم هر نامی که در این عالم میشناسی که باز خود این نام ها قرار دادی است ما بین انسانها
در پی این نام ها حقیقتی نهفته است که واله و شیدا میکند آن را که آن حقیقت را دید

و از عالم واقع به عالم حق پیوست دلم باران میخواهد تا عالم را متکثر نبینم عالم را در هم نبینم عالم را زشت نبینم
عالم قطرات بارانی است که در نهایت به هم پیوسته و دریایی نیلگون را در بی کران تشکیل می دهند دلم باران میخواهد که جانم را در زیر این قطرات بگذارم وبا روحی آرام و نفسی مطمئن به کرانه ای از بی کران هستی به پرواز در آیم
جایی که نه دروغ هست و نه ریا و نه تزویر هست و نه دو رویی جایی که عشق است و عشق است و عشق
جایی که میشود عاشق شد و بسان گیاه عشقه پیچید بر تنه یک معشوق و رشد کرد و رشد کرد آنچنان قد کشید که با انوار الهی هم بازی شد من دلم باران می خواهد من دلم باران می خواهد...
- تعداد بازدید از این مطلب :
204