جلسه چهاردهم از دوره دوم جلسات لژیون سردار به استادی اسیستانت همسفرشیما، نگهبانی همسفر سمیرا و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه <<DST، OT>> روز چهارشنبه ۷ آبانماه سال ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۵ آغاز به کار کرد
.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، شیما هستم، همسفر.
در ابتدا از جناب آقای مهندس سپاسگزارم که در سایهی آموزشهای ایشان و خانوادهی محترمشان در این جایگاه قرار دارم.
بهواسطهی حضور این عزیزان است که کنگره، بیستوهشت سال است در حال حرکت است. الحمدلله شعاع آن روزبهروز گستردهتر میشود، افراد زیادی از شهرها و مناطق مختلف میآیند و به رهایی میرسند. ما همسفرها نیز در کنار مسافرانمان حضور پیدا میکنیم، حالمان خوب میشود و بهتدریج از تخریبهایی که در گذشته داشتیم، رها میشویم. تخریبهایی که بهعلت افکار و اندیشهی نادرست بود، از بین میرود و بازسازی میشود. نگاه ما بهتر میشود، نوع تفکرمان تغییر میکند و در مسیر رشد قرار میگیریم.
همهی این اتفاقات در سایهی آموزشهایی است که از جناب آقای مهندس میگیریم و از ایشان انرژی دریافت میکنیم. همچنین از ایجنت محترم نمایندگی، خانم مهدیه ، و نگهبان عزیز خانم سمیرا، صمیمانه سپاسگزارم.
دستور جلسهی این هفته، «DST، OT» است.
روش دیاستی، روشی است که آقای مهندس برای روزهداری ابداع کردند. شاید در ابتدا هدف بزرگی نداشته باشیم، اما برای یک هدف کوچک قدم برمیداریم و تأثیر آن را میبینیم. حرکت کردن اگر کوچک باشد نتایج بزرگی دارد. آقای مهندس، با توجه به شغل مهندسی خود که مبتنی بر اندازهگیری و نظم است، در مسیری گام برداشتند که به ایشان کمک کرد این روش را ابداع کنند. یکی از مؤثرترین روشها برای درمان اعتیاد، همین روش آقای مهندس است؛ زیرا تنها روشی است که مستقیماً بر سلولهای جسم اثر میگذارد.
در گذشته، بسیاری اعتیاد را صرفاً یک بیماری روانی میدانستند؛ بیماریای که بر افکار و اندیشهی افراد تأثیر میگذارد. اما آقای مهندس فرمودند: اگر فردی میخواهد به درمان برسد، ابتدا باید بر جسم و فیزیولوژی او کار شود، سپس بر جهانبینی، و در نهایت روان انسان سالم میشود. خدا را شکر که اکنون همهی ما در اینجا حضور داریم و از این متد استفاده میکنیم. مسافران ما به شکلی درمان شدهاند و ما همسفرها نیز به شکلی دیگر. این روش هدفی بزرگ دارد، و در آن زمان نقشی بسیار مهم ایفا میکند؛ زیرا در بعد مادی نیز زمان عاملی تعیینکننده است. در این روش، منِ شیما، بهعنوان یک همسفر آموختم که اساساً هر چیزی امکانپذیر است، اگر مفهوم زمان را جدی بگیرم. یعنی حرکت کنم، صبر را تمرین کنم و بر آن کار کنم. این همان مقولهی جهانبینی است.
وقتی یازده ماه بر روی صبر کار میکنم، در کلاسها شرکت میکنم و سیدیها را مینویسم، همهی اینها به من کمک میکند تا فردی صبورتر شوم و هر روز بر میزان صبرم افزوده شود. زمانی، فرد مصرفکننده حتی حوصله نداشت پنج دقیقه با همسفرش یا با پدر، مادر و فرزندش صحبت کند؛ اما با حضور در کنگره، بهتدریج این تغییرات اتفاق افتاده است.
خیلی خوشحالم که این دستور جلسه، دو هفته پیش از گلریزان برگزار میشود. این همزمانی برای من یادآور گذشته است؛ روزهایی که در چه حال و موقعیتی بودم و اکنون در چه جایگاهی قرار دارم. میخواهم بگویم انسان میتواند آنقدر تغییر کند که به قول آقای مهندس، اگر یک نفر قلهی اورست را فتح کند، دیگران نیز میتوانند. در مسائل مالی هم همینطور است. از شما خواهش میکنم در مشارکتهایتان دربارهی تغییرات خود، هرچند کوچک، که بهواسطهی کنگره ایجاد شده، صحبت کنید.
این هفته، هفتهای است که باید هرکدام از ما به این فکر کنیم که چه چیزهایی را به دست آوردهایم. رهاییِ مسافرم به نظر من بخش کوچکی از دستاوردهایی است که در کنگره به دست میآوریم، زیرا در کنگره اتفاقات بزرگی برای ما رقم میخورد. موضوع اصلی این است که من باید زکاتِ حال خوشم و زکاتِ دستاوردهایم را بپردازم. در هر زمینه و هر جایی که چیزی به ما داده میشود، در نظام کائنات هیچ چیز رایگان نیست؛ هرچیزی بهایی دارد. حس خوب را نمیتوان اندازهگیری کرد یا برای آن قیمتی گذاشت.
مهمترین کاری که در کنگره ۶۰ یا در کل کائنات میتوانم انجام دهم، این است که از جان و وقتم بگذرم. یکی از بخشهایی که حال من را خوب میکند، خدمت مالی است؛ زیرا وقتی میتوانم از پولم بگذرم، یعنی نگاهم تغییر کرده است. شاید افراد بیرون از کنگره درک درستی از این موضوع نداشته باشند، اما ما در کنگره یاد گرفتهایم که هر خدمتی را با دل و جان انجام دهیم و نخواهیم همه چیز فقط برای خودمان باشد. در اینجا به ما میگویند: «یکی برای همه و همه برای یکی»؛ زیرا درد و حس ما مشترک است. باید کمک مالی کنیم و نترسیم، چون گاهی ترس مانع حرکت میشود. اما وقتی حرکت کنیم، راه برایمان باز میشود.
حضور ما در کنگره، در همین لژیونها، به ما یاد میدهد که چگونه پسانداز کنیم. انشاءالله ده تا دوازده روز دیگر گلریزان را داریم و از همهی همسفران زاهدان خواهش میکنم با قدرت و اقتدار قدمها را بردارید، کمک کنید تا ساختمانها باقی بمانند و ساختمانهای بیشتر و بزرگتری ساخته شوند برای افرادی که نیازمند حضور در این مکان هستند.

مرزبانان کشیک: مسافر حمیدرضا و همسفر گلناز
تایپیست: همسفر امالبنین رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
عکس و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی زاهدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
159