بزرگترین دگرگونی در تاریخ بشریت

انسان چالش بر‌تن کردن جسم یا کالبد فیزیکی را انتخاب کرد تا شُکوه زیبای حیات و عظمت وجود خویش را تجربه کند؛ اما در این میان، عشق از رنج‌ آدمی زاده شد و هر کس این عشق را نه به‌عنوان مفهومی در ذهن؛ بلکه همچون حقیقتی زنده و جاری در تک‌تک سلول‌ها، اندیشه‌ها و احساس‌‌ها به یاد می‌آورد. چه کسی می‌دانست پشت پرده، بازی‌ زندگی چگونه انسان را به سوی خویش خویشتن و یا حقیقت وجودی رهنمون می‌کند؟ آری! انسان همیشه در جایی خویش را و در جای دیگر، خویشتن خویش را گم می‌کند که این جدایی‌ها سرانجام او را برای دوباره پیوستن جسم و جان بیقرار می‌کند. گاهی اوقات از خود سؤال می‌کنم؛ چرا در این مسیر قرار گرفته‌ام؟ ندایی در درون می‌گوید: به مسیر ایمان داشته باش و بیداری درونت را باور کن؛ کافی است با گوش دل، سمفونی رهایی را بشنوی که تو را به بازگشت حقیقت وجودی خویش فرا می‌خواند؛ پس به این سفر ادامه بده.

این سفر، آغاز حرکتی است سیصد و چند روزه در مسیر گذشته برای احیای دوباره و بیرون کشیدن مردگان از وجود خویش، بازگشت به انسانیت، ساخته شدن به گونه‌ای دیگر و رسیدن به نقطه‌ رهایی از پرده‌ها و بندهایی است که گویی بیش از هزاران سال انسان را در سیاه‌چاله سرد و تاریک به اسارت گرفته است. با قدم گذاشتن در این سفر، هرکس به نوعی نویسنده داستان خود می‌شود و تجربیات سخت و عبور از رنج‌ها، همچون کتابی عظیم در برابر او گشوده می‌شود تا کمک کند این سفر را آگاهانه به پایان برساند. روش DST معجزه‌‌ای بود که مرزها را درهم شکست و حقیقتی فراتر از رهایی از بند اعتیاد را ثبت کرد. این روش تنها یک رویداد درمانی نیست؛ بلکه گشایش دروازه‌‌ای برای دگرگونی جهان است که بهای این دگرگونی در سال‌های اخیر در طول زندگی‌ها، فراوان پرداخت شده است تا بستر ورود این علم و آگاهی عظیم به این بُعد از حیات فراهم شود که این علم برای ارتقاء بشریت هر لحظه در حال گسترش است و شعاع اضافه می‌کند.

انسان با DST عظمت خود را به یاد می‌آورد؛ درحالی که اعتیاد طراحی شده تا انسان خودش را کوچک، منزوی و آسیب‌پذیر ببیند. بیداری و رهایی یک فرد مصرف‌کننده، بیداری و گسترش روشنایی در کل جهان است که امواج این بیداری و رهایی به ابعادی می‌رسد که از درک ما خارج است. مکانی که اکنون تک‌تک اعضاء کنگره در آن هستیم، تصادفی نیست؛ زیرا دقیقاً در جایگاهی هستیم که باید باشیم تا این علم را دریافت کنیم و بتوانیم آن را در هر مکان، زمان و فضا با خود حمل کنیم و طنین‌انداز این آگاهی در سرتاسر گیتی باشیم. علمی که هرگز آن را مطالعه نکرده بودیم؛ ولی برای ما آشنا و درست است؛ چراکه برای رسیدن به این نقطه، در دل تاریکی‌های فراوان حرکت کردیم.

دی‌اس‌تی سفری برای بازگشت است که علاوه بر نمایش اشتباهات گذشته به انسان قدرت بازنویسی و خلق آینده خویش را می‌دهد. دانش کنگره۶۰ همچون رودی از درون اعضاء جاری می‌گردد؛ اما جادوی واقعی با ترکیب DST و OT زمانی رخ می‌دهد که با تفکر و حرکت، چیزی با ارزش‌تر از تصور که تولد دوباره خویشتن خویش است، پدید می‌آید.  این تولد به نوعی فارغ التحصیل شدن انسان از دروس اعتیاد یا بهتر است بگویم، از دروس تاریکی محسوب می‌شود؛ پس DST شهامتی برای ایستادگی در میان دریایی از فریب است. با بالا رفتن دانایی به روش DST راهنمایی استوار و مطمئن در وجود شخص ساخته می‌شود و این دانایی گنجینه بزرگی است که شخص به همراه دارد تا به سرچشمه اصلی هدایت و به نور متصل شود.

حال اینکه اعتیاد درمان ندارد، دیگر باوری ناپایدار و ضعیف است؛ چراکه باورهای دروغین فرو می‌ریزد و حقیقت درمان به روشDST در جهان ظهور خواهد کرد. هنگامی که امواج درمان در سراسر گینی طنین‌انداز می‌شود و پیام رهایی بر تک‌تک جان‌ها حک می‌شود‌، ساختار‌های دروغین، سیستم‌‌های آموزشی اشتباه، مراکز درمانی نادرست به سرعت دگرگون خواهند شد و این بازتاب درک جهان از ممکن‌شدن‌‌ است. این علم هرگونه تفکری که بر پایه محدودیت و اسارت انسان در تاریکی اعتیاد بنا شده را از میان برمی‌دارد. با روشن شدن حقیقت، ترس و تاریکی‌ که قرن‌ها انباشته شده از هم گسسته خواهد شد؛ ترس از ناشناخته‌ها و دانش‌های کشف نشده‌‌ای که انسان را از حقیقت درمان جدا نگه‌داشته بود؛ اکنون در پرتو کشف DST ترس‌ها فرو می‌ریزد و جهان تغییر خواهد کرد. روش DST نیرو‌های خفته الهی را بیدار می‌کند و بیان ژن‌ها را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کند تا انسان از اسارت خویش رها شود و به پرواز درآید.

خداوند بزرگ و مهربان را بسیار سپاسگزارم که من را در این مسیر قرار داد؛ حال که در مسیر بیداری و یاد‌آوری خویش قرارگرفته‌ام، باید استوار بمانم و باایمان به آنچه در درون رخ می‌دهد اعتماد داشته باشم؛ چراکه پس از قرن‌ها بزرگترین دگرگونی در تاریخ بشریت در حال رخ دادن است و به من اجازه داده شده تا بتوانم به‌ اندازه ذره‌ای نقش خود را در این مسیر ایفا کنم؛ در‌واقع آنچه به این حقیقت معنا می‌بخشد، حضور تک‌تک مسافران و همسفرانی است که در این مسیر قدم گذاشته‌اند تا برای رهایی و تکامل خویش تلاش کنند و زمین را برای آیندگان حفظ کنند. از استاد و دانشمند عصر حاضر، مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان بابت انتقال این علم و آگاهی‌ سپاسگزارم و از تمام تلاش‌ها و زحمات عاشقانه و خالصانه‌‌ای که در راه خدمت به هستی و بشریت انجام می‌دهند، تشکر می‌کنم. سلامتی، آرامش و بهترین‌های هستی همواره در زندگی این عزیزان جاری باد. بابت وجودشان خداوند را هزاران بار شکر، شکر، شکر.

نویسنده: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
عکاس: همسفر مائده (مرزبان خبری)
ارسال: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم) دبیر سایت
نمایندگی همسفران سهروردی اصفهان