رهایی از بند نیکوتین برای من آغاز سفری بود که نه تنها جسم من را آزاد کرد؛ بلکه ذهن و روحم را نیز از بندهای پنهان وابستگی رها ساخت. سالها نیکوتین را نه به عنوان یک ماده مخرب؛ بلکه به عنوان همراهی روزمره پذیرفته بودم، همراهی که آرامش را وعده میداد؛ اما در نهایت اضطراب را به جانم میریخت. با ورود به کنگره۶۰ و آشنایی با روش DST دریافتم که درمان اعتیاد فراتر از ترک ناگهانی است. این روش با تکیه بر تدریجی بودن و ذرهذره کم شدن من را با مفهوم تعادل آشنا کرد.
آموزشهای جهانبینی دریچهای نو به روی من باز کردند. دریچهای به سوی شناخت خود و همچنین مسئولیت پذیری و درک عمیقتری از هستی پیدا کردم. در جلسات لژیون ویلیاموایت هر مشارکت، هر سی دی و هر گفتوگو گامی به سوی روشنایی بود. یاد گرفتم که نیکوتین نه دشمنی بیرونی؛ بلکه نشانهای از خلأهای درونی است و برای پر کردن این خلأها باید بیاموزم، تغییر و خدمت کنم.
تغییرات در من آرام و پیوسته رخ دادند. ابتدا خوابم بهتر شد، سپس تمرکز و انرژی ام بازگشت. ارتباطم با خانواده به ویژه با مسافرم صمیمیتر و صادقانهتر شد. دیگر نیازی به پنهانکاری یا توجیه نداشتم. میتوانستم با افتخار بگویم که در مسیر درمان هستم.
به عنوان مسافر نیکوتین آموختم که خدمت بخش جداییناپذیر درمان است. حالا که خود طعم رهایی را چشیده ام، مشتاقم این تجربه را با دیگران به اشتراک بگذارم. در نمایندگی با پوشش سفید حس میکنم عضوی از یک جریان بزرگ هستم. جریانی که امید را باز میگرداند و انسان را به جایگاه واقعیاش میرساند.
مسافر من نیز در این مسیر دگرگون شد. او دیگر نگران من نیست؛ بلکه همراه من است. آموزشهای جهانبینی نهتنها من؛ بلکه او را نیز متحول کردند. حال هر دو با نگاهی تازه به زندگی مینگریم. در جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ آموختم که درمان همیشه با حذف آغاز نمیشود. گاهی باید با احترام به ریشهها، با صبر، با فهم قدم برداشت.
متد DST در کنگره۶۰ نه یک نسخهی پزشکی و نه یک شعار انگیزشی است؛ در صورتی که این روش حاصل تجربه زیست انسانی بزرگ است که درد را شناخته و راه رهایی را یافته است. درمان تدریجی با کاهش حساب شده مواد مصرفی فرصتی برای بازسازی سیستم ایکس است. برای اینکه بدن، ذهن و روح دوباره با هم آشتی کنند و درمان بشوند. درمان نیکوتین با روش DST نیز همین مسیر را دنبال میکند.
هر قطعه آدامس نیکوتیندار پلی به سوی آرامش است؛ بلکه هر روز گامی برای بازگشت به سوی خود است. هزاران نفر در جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ به وسیله این روش بسیار راحت میتوانند رها شوند و از تاریکی عبور کنند. حال یک فرد رها شده می تواند به راحتی در جلسات شرکت کند و به زندگی روزمره خودش بپردازد پس متد DST فقط درمان نیست؛ بلکه یک زبان تازه برای گفتوگو با خود است.
روش DST یک راه برای ساختن دوباره نه ویران کردن است. هر کسی که این مسیر را آغاز کند نه تنها مصرف را ترک میکند؛ بلکه خودش را پیدا میکند. درمان نیکوتین برای من فقط پایان مصرف نبود؛ زیرا آغاز زندگی بود که در آن انتخابهای من آگاهانهتر شد، احساسات من شفاف تر و اهدافم روشنتر شدند.
من با افتخار اعلام میکنم که از بند نیکوتین رها شدهام نه فقط از نیکوتین؛ بلکه از ناآگاهیها، از وابستگیها و از ترس هم رها شدهام. رهایی من از بند نیکوتین نه تنها به جسم و جان خود ؛ بلکه بر فضای خانه، بر آرامش فرزندانم و بر کیفیت ارتباطات خانوادگی نیز اثر گذاشت.
درمان نیکوتین به من قدرتی بخشیده که قبل از آن در من نبود و یا اینکه خیلی سال پیش آن قدرت را از دست داده بودم. اگر اکنون حال خوبی دارم به خاطر روشی است که آقای مهندس دژاکام کشف کردهاند و بیشک اگر این متد نبود، درمان به راحتی صورت نمیگرفت.
در ادامه این برای من خیلی با ارزش است که فرزندانم دیگر با چهرهای خسته و دود زده از مادرشان استقبال نمیکنند؛ بلکه با نگاهی مطمئن و قلبی آرام حضور من را حس میکنند. درمان نیکوتین به آنها آموخت که مادرشان میتواند انتخاب کند، تغییر کند و الگوی پایداری باشد. از صمیم قلب خوشحال هستم که قدمی برداشتم تا بتوانم مادر بهتری باشم.
تمام فضای خانهام بوی کنگره۶۰ را میدهد. حال در خانهای زندگی میکنیم که بوی آگاهی میدهد، نه بوی دود و این بزرگترین هدیهای است که درمان به من بخشیده است. این رهایی نعمتی است که با آموزش، صبر و عشق به دست آمده است.
نویسنده و رابط خبری: راهنمای ویلیام وایت همسفر دلکش (نمایندگی ارم)
ویرایش و ارسال : مسافر نیکوتین هایده رهجوی راهنمای ویلیاموایت همسفر مریم (نمایندگی فردوسی مشهد)
گروه همسفران ویلیاموایت کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
144