مشارکت راهنما همسفر فاطمه: (سیدی عشق)
	در هستی، هیچ چیز بدون عشق معنا ندارد. عشق به دو دسته تقسیم میشود: عشق عام و عشق خاص. عشق عام؛ همان عشقی است که در سراسر هستی جریان دارد و عشق خاص؛ عشقی است مانند عشق مادر به فرزند. بخشیدن در عشق جایگاه والایی دارد؛ زیرا هنگامی که میبخشیم، در واقع با خداوند معامله میکنیم نه با بنده او. پس عاشق حسابش با عشق است. عشق و محبت واقعی را باید از خداوند بیاموزیم و بدانیم در این دنیا مالک هیچ چیز نیستیم و تنها چیزی که از انسان باقی میماند، همان عشق و محبتی است که در دلها میکاریم و با خود به جهانهای دیگر میبریم.
	مشارکت همسفر سعیده: (سیدی عشق)
	عشق باید بیچشم داشت باشد، درست مانند: عشق یک راهنما، که سالها با دل و جان خدمت میکند و به رهجویان خود عشق میبخشد. عشق؛ همچون جرعهای آبِ خنک در گرمای سوزان است. هرچه عشق را در مسیر درست خرج کنیم بیشتر و زلالتر میشود، چرا که انسان مالک هیچ چیز نیست. امروزه بسیاری از انسانها، تنها سایه را میسازند و میخواهند با همان سایه دیگران را جذب کنند.
	مشارکت همسفر منیژه: (سیدی عشق)
	 وادی چهاردهم، از عشق خالق به مخلوق سخن میگوید: که والاترین و زیباترین نوع عشق است. همه در کنگره تلاش میکنیم تا به این مرحله از عشق برسیم و آموختهایم هر عشقی که میبخشیم، روزی به خودِ ما باز میگردد. آقای مهندس، در یکی از سیدیها میفرمایند: عشقِ بلاعوض یعنی آنچه به دیگران میدهیم بدون انتظارِ بازگشت باشد. فردی که درونش زیباست هیچ چیز او را آزار نمیدهد؛ همیشه در آرامش و آسایش است.
	مشارکت همسفر رحیمه: (سیدی عشق)
	تمام هستی بر مبنای عشق است. خورشید بر همه چیز میتابد؛ بر گل، بر پِهِن، بر هر آنچه که وجود دارد. اما بازتاب نور خورشید از گل عطری خوش به همراه دارد و از پِهِن بویی ناخوش. آقای مهندس میفرمایند: خوش به حال کسی که میبخشد و در پیِ باز پسگیری نیست. زمانیکه در صراط مستقیم حرکت کنیم، مالک بهشت خواهیم شد. وقتی عشق و محبت در دلهایمان جاری باشد، همه را دوست داریم و آنها نیز ما را دوست خواهند داشت.
	مشارکت همسفر مینا: (سیدی رب۲)
	انسان را میتوان به دو بخش اساسی تقسیم کرد، صُور آشکار؛ که همان فیزیولوژی و جسم مادی است و عکسهای قابل مشاهده و رصد و صُور پنهان؛ که غیرقابل رؤیت است و شامل عقل، روح، نفس و ذهن میشود. اگر بتوانیم اعتیاد را که هم بُعد فیزیولوژی و هم بُعد روحی و روانی دارد، بهطور کامل درمان کنیم در واقع بسیاری از بیماریهای دیگر ناچیز خواهند بود. زمانی که تفاوت این دو را درک کنیم، مسیر درمان و تعالی گشوده میشود. نفس در سایر موجودات مسیر تکامل خاصی ندارد و مراتب نفس تنها در انسان به دلیل وجود روح، تکامل مییابد. تکامل نفس تا رسیدن به کمال؛ تنها با وجود روح مُیسر است. روح را میتوان به پادشاه جسم تشبیه کرد و اگر نفس به درجه کمال نرسد، معنای حقیقی حضور روح در آن جایگاه کامل نخواهد بود. 
	 بدون وجود روح؛ سِیر و سُلوک برای انسانها و تکامل یافتن و رسیدن به مقامِ والای انسانی ممکن نیست. توجه نمایید که کار یک انسان در مسیر تکامل چقدر سخت و دشوار است و ارزش روح را نمیتوان با هیچ چیز قیاس کرد. به همین علت؛ برای انسان دشوار است و در نیمه راه، مسائل را رها میکند زیرا با موانعی برخورد میکند که راهحل آنها را نمیداند. از سوی دیگر نیروهایی در موازات او در حال حرکت هستند تا نگذارند انسان گامی فراتر بردارد و به عناوین مختلف سر راه او قرار میگیرند و او را به اسارت میبرند به عبارتی: فریب میدهند تا به آنچه مقرر است، راه نیابد.
	رابط خبری: همسفر اعظم مرزبان خبری
	ویرایش و ارسال مطلب: همسفر هانیه رهجوی راهنما همسفر نرجس (لژیون پنجم)
	همسفران نمایندگی سمنان
	 
                                
                                    
                                    
                                        - تعداد بازدید از این مطلب :
                                        74