جلسه ششم از دوره چهل و هشتم از سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 در نمایندگی شهرری، به استادی راهنمای محترم مسافر مرتضی و نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه: " DST- OT " چهارشنبه 1404/08/07 ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر، خدا را شاکرم که توانستم دوباره این جایگاه را در کنگره تجربه کنم، از ایجنت و مرزبانان محترم نیز کمال تشکر را دارم،. هفته «اوتی» را به همه تبریک میگویم و فکر میکنم دلیل حضور بنده در این جایگاه استادی، همین تجربیاتی است که شرح خواهم داد. قصد دارم از نقطهای آغاز کنم که شاید در نگاه اول نامربوط به نظر برسد، روزی، مصرفکنندهای قطاری بودم؛ فردی لجباز و خشمگین که یک شبه تصمیم میگرفتم که این کار را ترک کنم. با خودم فکر میکردم و میگفتم: «از فردا کافی است» اما اتفاقی که میافتاد، این بود که فردا آن وضعیت چندین بار تکرار میشد. در آن 12-13 سالی که در چرخه مصرف بودم، سیگار میکشیدم، پرخاشگر بودم و از دیگران توقع داشتم. هر روز این رویه را با اعصابی خرد شده تکرار میکردم. سپس دوباره همان دوره آغاز میشد. رویدادی خاص در آن دوره، مکرراً تکرار میشد. ما در حال سرزنش یکدیگر بودیم. بالاخره روزی فرا رسید، اکنون که به آن روزها مینگرم، میگویم که آن تاریکی برای من لازم بود.
اگر کسی میآمد و مرا به زور میخواست از آن تاریکی بیرون بکشد و بگوید: «فردا نباید مصرف کنی، از فردا نباید دروغ بگویی، فردا نباید خشمگین باشی»، این امر ممکن نبود و آن تحول نیز رخ نمیداد، یک غنچه را تصور کنید، من یک گلخانه کوچک دارم و این اتفاق چندین بار برایم تکرار شده است. خودم، زودتر از موعد، اقدام به باز کردن برگهای یک گل خاص میکنم تا سریعتر رشد کند، اما در نهایت آن گل از بین میرود. تصور کنید شما بخواهید پیله پروانهای را با زحمت خودتان باز کنید تا سریعتر خارج شود، در این صورت، در واقع آن پروانه را کشتهاید. شما آن گیاه را نابود کردهاید. همانگونه که به تدریج و به میزانی مشخص وارد اعتیاد شدید، به همان روش و به همان میزان، باید به تدریج از دام اعتیاد خارج شوید. منظورم در بخش اول صحبتم این است که آن تاریکی ضروری بود. لازم بود تا من به این آگاهی برسم و اکنون در این جایگاه قرار بگیرم و برای عزیزان صحبت کنم. نباید سعی کنیم برای دیگری، به صورت تصنعی و شتابزده، رویدادی را رقم بزنیم. این تجربه برای رشد «مرتضی» باید اتفاق میافتاد. این تاریکی را باید «مرتضی» شخصاً تجربه میکرد.
اکنون به سراغ موضوع اصلی میرویم. هفته «اوتی» است و نهایت تشکر را دارم از جناب آقای مهندس، از دیده بان محترم آقای بابک لطفی که نگهبان شورای اوتی هستند، از اعضای شورا و تمامی خدمتگزاران بخش «اوتی» و پورتال «اوتی» که در سراسر کشور خدمت میکنند. من سابقهای در زمینه «اوتی» خدمت عزیزان عرض میکنم: از آغاز راهاندازی کنگره و پایهریزی آن، جناب مهندس همواره در پی این بودهاند که امور را سامان بخشند و مسیر را برای دوستانی که قصد سفر دارند، آسان کنند. در سال ۱۳۸۷، جناب مهندس پیشنهادی به مرکز تحقیقات و مطالعات علوم پزشکی ارائه دادند.
ایشان گفتند: «ما نمیتوانیم دوز مشخصی از دارو را برای اعضا اعلام کنیم چرا که ناخالصی و عدم یکنواختی موجود در تریاک آن زمان، باعث میشد افراد نتوانند دوز صحیح را مصرف کنند، یکی از معایب تریاک این بود که از آنجا که داروی درمان در ابتدای تأسیس کنگره، به صورت کشیدنی و خوراکی بود، مشکلاتی به همراه داشت. اولاً، تقسیمبندی تریاک دشوار بود. خود من، هنگامی که داروی درمانم تریاک بود، معمولاً در ابتدای دوره مراجعه میکردم و اقدام به مصرف تکه های بزرگ و درشت تر می نمودم و طبیعتاً در پایان پله ۲۱ روزه، مقدار ریزههای باقیمانده از آن قطعات، از تکههای اصلی کمتر میشد.این یکی از معایب آن بود، یعنی مقدار مرفین موجود در آن متفاوت بود.
این موضوع باعث شد جناب مهندس به فکر فرو روند که «ما باید چارهای برای دوزهای درمانی خود بیندیشیم.» ایشان این مسئله را با چند تن از پزشکان محترم در میان گذاشتند و حتی پیشنهاد تهیه دارو به صورت قرص نیز مطرح شد. اما مشکل تقسیمبندی دوزها، کماکان به قوت خود باقی بود. یعنی افرادی که نیاز به مقدار کم (مثلاً ۳۰ گرم برای ۳۰ روز) داشتند، اگر قصد تقسیم قرص را داشتند، باز هم با مشکل مواجه میشدند.
در نهایت جناب مهندس با همراهی آن پزشکان که با ایشان روابط بسیار خوبی نیز داشتند، توانستند این تحول را محقق کنند. پس از تهیه شربت تریاک (یا همان «اوتی» که اکنون به عنوان دارو میشناسیم)، یک آزمایش پایلوت بر روی ۵۰ نفر انجام شد. در آنجا، از ۴۰ نفر از عزیزانی که از کنگره رفته بودند، ۳۰ نفر به درمان رسیدند. در پایان یک دوره گستردهتر، از ۲۰۰۷ نفری که رفته بودند (همانطور که پارسال جناب مهندس فرمودند)، ۹۰۰ نفر از آنان از اعضای کنگره بودند که ۸۰۰ نفرشان به درمان رسیدند. عزیزان، بحث صرفاً درباره قطع مصرف نبوده است.
وقتی از درمان سخن میگوییم، مقصود ما این است که پس از قطع مصرف، در بازه یکماهگی، آزمایشهای سهگانه انجام میشود و این روند درمانی، مشخص کرد که با داروی اوتی و روش «DST» که جناب مهندس ابداع نمودند، میتوان درمان قطعی را برای مصرفکنندگان به ارمغان آورد. پس از پایلوت، در سال ۱۳۹۰، «اوتی» به چرخه کلینیکها وارد شد و اکنون همه مسافران به راحتی این دارو را تهیه و استفاده میکنند. یکی از نکاتی که قصد بیان آن را دارم، این است: آن زمان ما از ساقی تهیه میکردیم، اما اکنون با نظم و شکلی مناسب، از کلینیک دریافت میکنیم. هدفم از بیان این مطالب، این است که قدردان باشیم. همه این موارد را گفتم تا بگویم قدر زحمات جناب مهندس و پزشکان عزیزی که این کار را انجام دادند بدانیم. چه در سفر اول و چه در سفر دوم، باید سپاسگزار باشیم.

در سفر اول، راهنماها حتماً تأکید میکنند که مقدار داروی مصرفی، به موقع و با دوز دقیق باشد و مورد دوم، در سفر اول، اعضا باید با ظاهری آراسته و تمیز به کلینیکها مراجعه کنند تا نمادی از کنگره باشند و مسئولان بدانند که عضو کنگره برای تهیه دارو مراجعه کرده است. اکنون، در سفر دوم چه اتفاقی میافتد؟ چگونه قدردانی کنیم؟ اول از همه، باید «پیگیریها» (Follow-ups) به درستی انجام شود. یکی از رویدادهای مبارک برای یک راهنما و یک شعبه، این است که پیگیریهای آن شعبه به نحو احسن انجام گردد. هم باید قدردان زحمات جناب مهندس باشیم و هم قدردان راهنمای خودمان. و در مرحله بعد، خدمتگزار باشیم. بنده نیز به عنوان عضو کوچکی از شورا، در خدمتتان هستم و در بخش پورتال «اوتی» خدمت میکنم. من آمدهام تا پیام درمان قطعی کنگره را با روش DST و داروی «اوتی»، خدمت همه عزیزان ابلاغ کنم. این سخنان، قطعاً روی سایت قرار خواهد گرفت و مطالعه میشود.
در پایان، هم از طرف جناب آقای بابک لطفی و هم از طرف خودم، به تمامی خدمتگزاران شعبه شهرری تبریک عرض میکنم. قطعاً همه عزیزان آگاه هستند که شما نقش بسیار مهمی در فرآیند درمان دارید. شما اثر انگشت بسیار منحصربهفردی بر درمان اعضایی که در سفر اول هستند، بر جای میگذارید. بسیار متشکرم از اینکه به سخنانم گوش دادید. نکته دیگری نیز دارم:من در نمایندگی خودمان چندین استاد داشتم: آقای سعید ساعتچی، آقای بهروز سیدپور، آقای علی گودرزی، آقای محمد هاشمی و آقای اکبر میکاییلی و دوستانی که در آن زمان در بخش «اوتی» خدمت میکردم. پس از انتقال بنده از آنجا به ساختمان سیمرغ، باید از آقا سعید سپاسگزار باشم که هدایتم کردند. از آقای بابک لطفی دیدهبان محترم OT و همچنین آقای فرهاد محمدی و آقای آرمین خاموشی که محبت فراوانی به بنده داشتند و من در آنجا به سبب خدمتی که به من واگذار کردند توانستم آموزش بگیرم بسیار تشکر و قدردانی مینمایم.
"در ادامه مراسم تقدیر و تشکر از خدمتگزاران OT نمایندگی شهرری"
(1).jpg)
.jpg)
.jpg)








.jpg)
مرزبان کشیک: مسافر محمد
تنظیم و ویراستار: مسافر رضا از لژیون چهاردهم
تایپ: مسافر سعید از لژیون یازدهم
مسافران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
141