پیش از ورود به کنگره۶۰، فقط میدانستم که اعتیاد چیز خوبی نیست. افرادی را میدیدم که نامرتب، روزهای خود را در پارکها سپری میکنند. با خود میگفتم: اینها دوست ندارند مثل انسان زندگی کنند؟ آیا از این سرووضع و حالی که دارند، لذت میبرند؟ هیچوقت برایشان دعا نمیکردم؛ چون در ذهنم این باور را داشتم که خودشان این مسیر را انتخاب کردهاند؛ حتی با خود میگفتم: اگر جای خانواده آنها بودم، دیگر به خانه راهشان نمیدادم، آنقدر بیرون بمانند تا آدم شوند. با نگاهی مملو از نفرت، تنفر و ترس از کنار آنها عبور میکردم، هرگز تصور نمیکردم روزی فرزندم گرفتار این بیماری شود. سالها با این تفکر غلط که او ورزش میکند، اصلاً سراغ این کارها نمیرود، زندگی کردم؛ اما درست بیست سال پیش، روزی که فهمیدم فرزندم یک مصرفکننده مواد مخدر است، دنیا روی سرم آوار شد. همه چیز جلوی چشمانم تیرهوتار شد.
اکنون میدانم که نباید آنروز، آنها را قضاوت میکردم. کائنات صدای من را شنید و من را مورد آزمون قرار داد؛ باید مواظب گفتار، رفتار و کردار خود باشیم. همان سخنِ گذرایی که از ذهن من عبور کرد، من را به امتحانی بزرگ کشاند و من مادرِ یک فرد مصرفکننده مواد مخدر شدم. ما هم مانند بسیاری از پدر و مادرها، از روی جهل و ناآگاهی کوتاهترین مسیر را انتخاب کردیم و او را به کمپ بردیم. یک دوره را در آنجا گذراند. از نظر ظاهری حال او بهتر شده بود، ما هم با خیال راحت رضایت دادیم و او را به خانه آوردیم؛ اما همان روز، دوباره به بیرون رفت و وقتی برگشت، همان آش و همان کاسه بود؛ بلکه بدتر و با روش مصرف جدید و مواد مخدر جدید. چندین بار دیگر هم او را به کمپ بردیم. یک دوره، دو دوره، اما به نتیجهای نرسیدیم.
با کنگره۶۰ آشنا شدم. خداوند اذن ورود من به کنگره۶۰ را صادر کرد. اوایل امید چندانی به بهبودی نداشتم؛ اما به مرور در کنگره۶۰ آموختم که یک مصرفکننده مواد مخدر بیمار است و باید مصرف کند تا بتواند مانند افراد عادی زندگی کند؛ زیرا با مصرف مواد مخدر از بیرون، بدن او دیگر مواد مخدر طبیعی خود را تولید نمیکند. فهمیدم که باید در کنار او باشم، نه در مقابلش، باید همانطور که پلهها را یکییکی بالا رفته است، همانطور هم پلهپله پایین بیاید و این نیازمند زمان و صبر است. پذیرفتم که او بیمار است و گناهکار نیست. خدا را صدهزار بار شکر میکنم که مسیر کنگره۶۰ را برایم آشکار کرد. با آموزشهای ناب کنگره۶۰، همه چیز تغییر کرد، جان تازهای گرفتیم و دوباره احیاء شدیم. کنگره۶۰، تکهای از بهشت روی زمین است، جاییکه به انسان زندگی دوباره میبخشد.
نویسنده: همسفر پروین رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهاردهم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهاردهم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون هفتم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
156