تمام کارها و برنامه‌های زندگی‌ام به‌هم ریخته بود

سلام دوستان، هادی هستم یک مسافر

آخرین آنتی‌ایکس: شیره، تریاک، قرص
مدت سفر: ۹ ماه
داروی درمان: شربت اُتی
روش درمان: دی‌اِس‌تی (DST)
تی‌دی‌اِس مصرفی: ۰.۳ سی‌سی
راهنما: آقا رحیم – لژیون ۲۲
ورزش: شنا و بسکتبال

در ضمن، در حال انجام سفر سیگار هستم.
راهنما: آقا محمد مجیدی – لژیون ۸ ویلیام
تی‌دی‌اِس مصرفی: سه قطعه

قبل از هر چیز، خدای خودم را شکر می‌کنم که در مسیر کنگره قرار گرفتم. ابتدا از آقای مهندس و همه‌ی اعضای کنگره سپاس‌گزارم و امیدوارم بتوانم هر آن‌چه را که در کنگره آموزش گرفته‌ام، در مسیر اهداف و رشد کنگره به‌کار گیرم.

اگر بخواهم از حس و حال خودم قبل از ورود به کنگره بگویم، باید بگویم که مواد، کاری با من کرده بود که کاملاً ناامید و رانده‌شده از همه‌جا شده بودم. چندین بار اقدام به ترک کردم، اما هیچ‌کدام به سرانجام نرسید. تمام کارها و برنامه‌های زندگی‌ام به‌هم ریخته بود، هیچ انگیزه و حسی برای ادامه‌ی زندگی نداشتم. اعتیاد تمام وجودم را فرا گرفته بود و فکر می‌کردم همه‌ی درها بر روی من بسته شده‌اند و هیچ راهی برای درمان وجود ندارد.

اما یک روز، نوری در دل من روشن شد و آن نور، راه کنگره بود. با حال و روزی خراب وارد کنگره شدم. وقتی برای اولین بار قدم به داخل سالن گذاشتم، همه‌چیز برایم عجیب بود؛ همه‌ی افراد منظم و مرتب بودند. با خودم گفتم این‌ها یا مصرف‌کننده نیستند، یا من اشتباه آمده‌ام! اما در واقع، در جای بسیار درستی حضور پیدا کرده بودم. مرا با عشق و محبت فراوان در آغوش گرفتند و روزبه‌روز که می‌گذرد، حس و حال من بهتر و بهتر می‌شود.

تایپ: مسافر آرمین
تنظیم: مسافر سعید ل 23