English Version
This Site Is Available In English

متد DST، نوری بود در تاریکی

متد DST، نوری بود در تاریکی

جلسه یازدهم از دوره پنجم لژیون سردار همسفران نمایندگی شیخ‌بهایی با استادی همسفر شهین (پهلوان)، نگهبانی همسفر بتول (پهلوان) و دبیری همسفر زهرا (پهلوان) با دستور جلسه «DST, OT» روز دوشنبه ۵ آبان‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۳۰ دقیقه برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
از خود بطلب هر آن چه خواهی که تویی

خداوند بزرگ‌ را بسیار شاکرم که توفیق حضور در این مکان مقدس و‌ این جایگاه را به من عطا کرد تا آموزش بگیرم. امیدوارم امروز بتوانم حق مطلب را آن طور که باید ادا کنم.

هفته «DST, OT» را به کاشف متد DST، مهندس حسین دژاکام و تمام خدمتگذاران OT تبریک عرض می‌نمایم. این هفته فرصتی است برای قدردانی از کسانی که با عشق در مسیر درمان اعتیاد تلاش می‌کنند تا آرامش را به خانواده‌ها هدیه دهند.

ازآنجاکه هر چیزی یک صور آشکار و‌ یک صور پنهان دارد کلمات هم از این قاعده مستثنی نیستند و آنچه که باعث ماندگاری من در کنگره شد، همین موضوع بود؛ زیرا کنگره۶۰، من را با معنای کلمات آشنا کرد. امروز می‌خواهم DST را با معنای آن به شما معرفی کنم و ان‌شاءالله بتوانم آن‌طور که باید این معنا را برای شما باز کنم. همه ما می‌دانیم که DST یک روش درمان تدریجی و الگویی است که ابتدا برای درمان اعتیاد به کار گرفته شد؛ ولی در ادامه راهی برای درمان سیگار، چاقی، سرطان و درمان بیماری‌های لاعلاج آینده شد؛ همچنین OT مخفف (اپیوم تینکچر) یعنی شربت تریاک است.

شاید جمله «درمان، فوق ترک و تعادل، فوق درمان است» را خیلی شنیدیم؛ ولی درمان از نظر مهندس دژاکام این است که یک نفر هروئینی وقتی به درمان برسد، بتواند در لابراتوار (آزمایشگاه) هروئین‌سازی کار کند، بدون این که بخواهد وسوسه شود و یا مصرف کند.

حال می‌خواهیم بدانیم چه اتفاقی افتاده و DST چه کاری انجام داده است. می‌خواهم شما را به قبل از ورودتان به کنگره برگردانم؛ مسافران خود را روبروی خود تصور کنید و ببینید چه حالی و روزی داشتند؟

DST؛ نوری بود در تاریکی و زمانی آمد که؛ دنیا، تریاک و مواد مخدر را با چهره بد و جامعه، معتادان را افرادی بی‌اراده، بی‌احساس، بی‌مسئولیت و بی‌غیرت، به ما معرفی کرده بود. زمانی که تمام روان‌شناسان ادعا می‌کردند که اگر فردی اعتیاد دارد، نمی‌توان با آن زندگی کرد؛ چون احساس و درک ندارد و زمانی که همه ما در یک جهنم زندگی می‌کردیم.

اگر برگردیم به‌روز اولی که پا به این مکان گذاشتیم؛ می‌فهمیم که قبلاً چه حال و‌ روزی داشتیم و الان چه حال و روزی داریم. زمانی که به کنگره آمدم، چشمم به تابلوی بالای سر در افتاد؛ ولی وقتی نگاه کردم نه اسمی از تریاک دیدم و نه اسمی از معتاد، فقط نوشته بود «جمعیت احیای انسانی» و کاری که DST کرد این بود که اسم معتاد را به مسافر تبدیل کرد؛ یعنی کسی که سفر می‌کند و نظم در مصرف، در بهداشت، در پوشش، در گفتار و در کردار را به مسافران ما یاد داد.

این‌ها همه صور آشکاری بود که بعد از مدتی همه ما این تغییرات را در مسافران خود به چشم می‌دیدیم؛ ولی واقعیت این بود که DST به‌تنهایی نمی‌توانست این کار را انجام دهد؛ در درون جسم مسافران ما و در صور پنهان، شربت تریاک یا همان OT بود که کار خود را بی‌صدا انجام می‌داد. OT باعث بازسازی جسم شد؛ همان ماده‌ای که همه ما از آن متنفر بودیم و‌ باعث بدبختی‌های خود و عامل بدبختی‌های زندگی خود می‌دانستیم. OT شروع به بازسازی‌کردن جسم کرد؛ ولی DST بود که راه را به آن نشان داد، به آن اندازه را یادآوری کرد و زمانی که این دو با هم ترکیب شدند، بعد از گذشت ۱۰ ‌الی ۱۱ ماه مسافران ما به رهایی رسیدند.

DST بود که؛ به مسافران ما، آن اعتمادبه‌نفس ازدست‌رفته را برگرداند و کمک کرد که آن‌ها، آن‌ مقام انسانی را که قبلاً داشتند، دوباره به دست بیاورند؛ به ما معنای زمان را فهماند تا ارزش زمان را دانسته و بدانیم که ما برای انجام هر کاری به زمان نیاز داریم و این درمان یک‌شبه اتفاق نمی‌افتاد. آن‌ها ترک‌های زیادی بیرون انجام داده بودند؛ ولی بی‌نتیجه بود. چرا؟ چون زمان و اندازه را در نظر نگرفته بودند.

DST بود که باعث شد؛ ذره‌ذره آن جسم و احساس یخ‌زده، از یخ‌زدگی بیرون بیاید و بتواند گرما را لمس کند، بتواند معنای محبت را درک کند و بتواند بفهمد که زندگی یعنی چه؟

DST به ما یاد داد؛ قبل از هر کاری باید تفکر کنیم و امید را به ما هدیه داد و به ما فهماند، مسئولیت کارهایی را که انجام دادیم باید قبول کنیم و از سخن به عمل دربیاییم؛ مسیری را که رفتیم، دوباره باید برگردیم و جبران کنیم و DST بود که معنای بخشش را به ما یاد داد.

برای قدرت داشتن، ما به مثلثی نیاز داریم که یک ضلع آن کاهش، یک ضلع آن افزایش و ضلع دیگر آن بخشش است. مسافران ما زمانی توانستند از یک‌پنجم مواد بگذرند که متوجه شدند یک چیز با‌ارزش‌تر به آن‌ها داده می‌شود و آن چیزی جز سیستم شبه افیونی آن‌ها نبود که بازسازی شد و مجبور نبودند سر خود را جلوی هر کسی خم کنند و شخصیت خود را زیر سؤال ببرند.

DST؛ به ما راه درست زندگی‌کردن را، راه رسیدن به بالاترین نعمت که همان نعمت سلامتی بود و بالاترین گنج که همان گنج محبت بود، یاد داد و به ما کمک کرد که معنای انسانیت را بفهمیم؛ به ما یاد داد که این ثروت، فقط مال ما نیست و در روزی که به ما داده شده، روزی دیگران قرار داده شده و این لطف خداوند است.

DST؛ ما را به بیداری رساند و اعضای لژیون سردار امروز همه به بیداری رسیده و فهمیدند که باید چه‌کار کنند؛ فهمیدند که اگر خدمتی به آن‌ها داده می‌شود این لطف خداوند است.

آقای سلامی در مورد بخشیدن فرمودند: بخشیدن تصمیم ماست؛ ولی بخشش، پاداش خداوند به آن تصمیم است. بخشش یعنی جایی من از چیزی می‌گذرم و پاداش آن، آرامشی است که خداوند به من داده‌ و بخشش همان مسیر عشق؛ یعنی رفتن و رفتن و رسیدن است. همچنین طبق فرمایش آقای زرکش: بعضی‌ها دانش را کسب می‌کنند تا دانشمند شوند، پول را جمع می‌کنند تا ثروتمند شوند و می‌خواهند قدرت را کسب کنند تا قدرتمند شوند؛ ولی این «مند» را به هر کسی نمی‌دهند؛ چون باید آن‌چه را که به‌دست آوردی، به مرحله رشد و شکوفایی برسد. مهندس حسین دژاکام یک دانشمند است؛ چراکه علم ایشان شکوفا شده، سازندگی ایجاد کرده و به زندگی انسان‌ها، حیاتی دوباره داده است.

از خود بگویم که وارد لژیون سردار شدم و حس و حالی که امروز می‌بینید و آرامشی که الان دارم؛ همان اتفاقی‌ است که در جسم یک مصرف‌کننده افتاد و به بخشش رسید؛ زمانی که DST به من هم آموزش داد که مسافرم را همان‌طور که هست، بپذیرم؛ او را پذیرفته و روی خود تمرکز کنم و اگر می‌خواهم از ضد ارزش‌ها دوری کنم، یک‌شبه نمی‌توانم و ذره‌ذره باید آن صفات را از خود دور کنم و ذره‌ذره به سمت نیروی الهی بروم تا آن نیرو هم به من کمک کند.

لژیون سردار، نقطه پرتاب من بود؛ زمانی گره‌ها زندگی من باز شد و به آرامش رسیدم که وارد لژیون سردار شدم و اگر امروز می‌بینید که آرامش دارم و خیلی راحت روی این صندلی نشسته و برای شما کلمه DST و OT را معنا می‌کنم، همه این‌ها به‌خاطر آموزش‌های بزرگ‌مردی است که در جهان پزشکی همتایی مثل آن وجود ندارد.  امیدوارم بتوانیم معنای زندگی، کلمات و معنای DST و OT را درک کنیم.

تایپ: همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون بیست‌و‌چهارم)
عکس: همسفر شقایق رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر پگاه رهجوی راهنما همسفر شهین (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخ‌بهایی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .