جلسه ششم از دوره نوزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی یحیی زارع میبد یزد به استادی پهلوان همسفر سمیه، نگهبانی همسفر ثریا و دبیری همسفر راضیه با دستور جلسه «DST,OT» روز دوشنبه ۵ آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم که اجازه داد امروز در جمع شما دوستان محبت باشم. از نگهبان جلسه، ایجنت محترم شعبه و دبیر جلسه سپاسگزارم که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم و در کنار شما عزیزان حضور داشته باشم؛ به امید آنکه جلسهای پربار داشته باشیم و بتوانم مفید واقع شوم و حس خوبی از خود در این شعبه به جا بگذارم. خدا را شکر اکثر چهرهها را در لژیون سردار دیدهام و برایم آشنا هستند. به امید روزی که تکتک اعضای نمایندگی یحییزارع نیز در جمع اعضای لژیون سردار قرار بگیرند؛ زیرا این آشناییها نشانه پیوند محبت میان ما است و نشان میدهد عزیزان نمایندگی با بیداری و آگاهی در مسیر حرکت میکنند.
احساس میکنم پیوند محبتی ویژه با مردمان خونگرم یزد دارم؛ چرا که سال گذشته نیز در همین ایام، در شعبه وکیلی یزد حضور داشتم و افتخار بهرهمندی از جلسات شما عزیزان را داشتم. اما در مورد دستور جلسه امروز که DST و OT است؛ امسال آقای مهندس این تدبیر را اندیشیدند که این دو موضوع در کنار هم قرار گیرند و این خود نشان از اهمیت و مکملبودن آنها دارد. به نظر من، تدبیرها و اندیشههای آقای مهندس را باید با دقت و جزئینگری بررسی کنیم تا آن هوشیاری و بیداری در ما اتفاق بیفتد.
هدف از این دستور جلسه، درک و شناخت عمیق روش DST و تأثیر آن در درمان و رسیدن به تعادل است. ما در کنگره یاد گرفتیم که انسان دارای دو بعد است؛ صور آشکار و صور پنهان و در دو مسیر میتواند حرکت کند؛ در جهت خیر یا در جهت شر. در ظاهر، همانطور که میدانید، D مخفف دژاکام است، S به معنای Step یا پلههای ۲۱ روزه، و T به معنای Time یا بازه زمانی ۱۰ تا ۱۱ ماه است که فرد در طی آن، سفر خود را انجام میدهد تا به درمان و رهایی دست یابد؛ اما DST در صور پنهان چه به منِ همسفر میآموزد؟ D به من یاد میدهد که دژاکام؛ یعنی الگویی بینقص، سندی روشن از حرکت در مسیر صراط مستقیم. S به من میآموزد که برای عبور از صفات ضد ارزشی به صفات ارزشی؛ باید به صورت تدریجی و پله پله حرکت کنم؛ از کفر به ایمان، از قهر به مهر، از ترس به شجاعت. T نیز به من میگوید که عجله نکن؛ باید صبور باشی؛ همان گونه که پله پله به سمت تاریکیها رفتی؛ باید پله پله هم از آنها خارج شوی.
روش DST به ما آموزش میدهد صفات ضد ارزشی را در خود کاهش دهیم و صفات ارزشی را جایگزین کنیم؛ همان گونه که OT در جسم فرد مصرف کننده عمل میکند و با کاهش تدریجی مواد مخدر، موجب زایش مواد شبه افیونی در بدن میشود تا تعادل برقرار گردد؛ پس DST، روشی بر پایه کاهش و افزایش تدریجی است و OT در بستری به نام DST معنا پیدا میکند. در ظاهر، OT همان اپیوم تینکچر یا شربت تریاک است که با محلول نگهدارنده (الکل) ترکیب میشود؛ اما در حقیقت، روش DST است که به OT معنا و ارزش میبخشد. من در این مسیر آموختم که خواستن به تنهایی کافی نیست؛ حرکت از ظلمت به نور نیازمند پرداخت بها است. آقای مهندس میفرمایند: مادر شادیها، رنج است و در پی هر ناکامی، هزار گنج. پس باید سختیها را با امید، تلاش و استقامت پذیرفت تا به حال خوش و آرامش واقعی رسید. آقای مهندس با لطف و عشق فراوان، کلیدی به ما دادند تا مسیر را هموارتر طی کنیم؛ آن کلید، خدمت کردن است.
خدمت، به ویژه خدمت مالی، به من کمک میکند گرههایم را بشناسم و راحتتر از آنها عبور کنم. چرا خدمت مالی از همه سختتر است؟ زیرا گذشتن از مال، سختتر از گذشتن از زمان یا انرژی است. ما در بعد مادی زندگی میکنیم و چشمانمان اغلب فقط صور آشکار را میبیند، نه پنهان را؛ به همین دلیل گاهی فریب میخوریم. آقای مهندس با بزرگواری فرمودند: هر کس میتواند با مبلغ پانصد هزار تومان وارد لژیون سردار شود؛ این خود فرصتی طلایی است تا قدرت بخشش و حس ناب آن را تجربه کنیم. من معتقدم بزرگترین نیروی بازدارنده، ترس است. در داستانی از مولانا با عنوان مسجد مهمانکش آمده است: در مسجدی، هر کس وارد میشد، جان خود را از دست میداد تا آنکه فردی شجاع تصمیم گرفت وارد شود. شب، صدایی مهیب و وحشتناک چندینبار تکرار شد؛ اما او با شجاعت ایستاد و گفت: من نمیترسم! وقتی از ترس عبور کرد، طلسم شکست و از سقف مسجد، طلا و جواهرات فرو ریخت. مولانا میخواهد بگوید: اگر از ترس عبور کنیم، به گنج درون خود میرسیم.
این همان چیزی است که آقای مهندس به ما میآموزند؛ وقتی ترس را کنار میگذاریم، به قدرت و روشنایی درون دست پیدا میکنیم. پس چه بهتر که با بیداری حرکت کنیم و بازیچه نیروهای باز دارنده نباشیم. انشاءالله وقتی بفهمیم و آگاه شویم، روند بازی زندگی تغییر میکند و دستهای آسمانی را در جایجای زندگیمان احساس خواهیم کرد. سپاسگزار خدای مهربان، آقای مهندس و همه کسانی هستم که این بناهای عشق و محبت را بنیان نهادند تا ما امروز در این مسیر روشن باشیم. امیدوارم ما نیز ادامه دهنده این راه باشیم و مسیر را برای آیندگان هموار کنیم. گلریزان در پیش است؛ بیایید هر کدام صد خود را بگذاریم. ما یک سال در زمین زندگی تمرین کردیم و حالا زمان رسیدن به ثمر و لذت نهایی است.
اهدای لوح تقدیر سردار توسط نگهبان سردار
.jpg)
نفرات برتر آزمون شماره ۷
.jpg)
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر مصطفی
تایپیست: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
عکس: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
106