ماهیت بخشش فراتر از یک پرداخت مالی است

«از تاریکی تا روشنایی، مسیری با لژیون سردار»

سلام دوستان سعید هستم یک مسافر.
خدا را شکر می‌کنم بابت ورودم به کنگره60 ، از آقای مهندس همچنین راهنمایان سفر اول و دومم که با آموزش‌های نابشان چراغ هدایت من بودند و هستند بسیار سپاسگزارم.

طبق وادی نهم که می‌گوید: «وقتی نیروی از کم شروع شود و به درجه بالا برسد نقطه تحمل به‌دست می‌آید.»
در زمان سفر اول، چیزی از لژیون سردار نمی‌دانستم و از عملکرد آن آگاهی نداشتم.
فقط شنیده بودم برای ورود به آن باید مبلغ زیادی پرداخت کرد؛ مبلغی که در آن زمان برای من زیاد به نظر می‌رسید. حتی تصورش را نمی‌کردم که روزی عضو لژیون سردار شوم.

به‌تدریج سفر می‌کردم، و در ابتدا برایم دشوار بود که حتی مبلغ اندکی در سبد (قانون یازدهم) بیندازم. اما از همان مبلغ ناچیز شروع کردم. کم‌کم نقطه‌ی تحمّلم بالا رفت و پرداخت برایم طبیعی شد. خیلی زود آثار و بازپرداخت این بخشش را در زندگی‌ام دیدم؛ دیدم که چگونه شرایط زندگی‌ام در حال دگرگونی است، و همین موضوع باعث خوشحالی و انگیزه‌ام شد.
این روند ادامه داشت تا سفرم تمام شد و وارد سفر دوم شدم. 
روزی با اجازه‌ی راهنما، به‌عنوان مهمان در جلسه‌ی لژیون سردار شرکت کردم. در آن‌جا افراد مختلف را می‌دیدم که با شور و اشتیاق مشارکت می‌کردند؛ یکی می‌گفت «سرداری» پرداخت کرده، دیگری «دنور» شده، و یکی دیگر گفته بود «پهلوانی» را پرداخت کرده. آن روز این واژه‌ها برایم ناآشنا و پر از سؤال بود؛ با خود فکر می‌کردم که این پرداخت‌ها برای چیست؟ 
هر چند مفهوم را کامل درک نکرده بودم، اما حس و حال عمیقی را تجربه می‌کردم. پس از جلسه نزد خزانه‌دار رفتم و پرسش‌هایم را مطرح کردم. ایشان با حوصله برایم توضیح دادند و من آگاه شدم که ماهیت این کار چیزی فراتر از یک پرداخت مالی است. 
از همان روز در ذهنم مدام می‌گفتم: آیا من هم می‌توانم عضوی از لژیون سردار شوم یا نه؟ 
در نهایت تصمیم گرفتم و اولین پرداخت خود را انجام دادم. 

در ابتدا ترس داشتم که آیا می‌توانم به تعهدم پایبند بمانم؟ 
اما به لطف خدا، همه‌چیز به‌گونه‌ای پیش رفت که پرداخت انجام شد و من برکات آن را به‌وضوح در زندگی‌ام احساس کردم. این تجربه مرا تشویق کرد تا سه بار پی‌درپی در این عمل زیبا شرکت کنم، و ان‌شاءالله امسال چهارمین بار خواهد بود. 

امیدوارم پس از این پرداخت، بتوانم دنور خود را نیز آغاز کنم. 
من هیچ چشم‌داشتی از پرداخت‌هایم نداشتم و ندارم؛ اما چه بخواهم و چه نخواهم، نشانه‌های برکتش را در زندگی‌ام می‌بینم. 

در پایان، خدا را از صمیم قلب شکر می‌کنم که مرا با کنگره ۶۰ آشنا کرد؛ 
و چه زیباست وعده‌ی خدا که می‌فرماید: 
«هرکس ایمان آورد، او را از تاریکی به سوی روشنایی هدایت می‌کنم.»

تایپ: مسافر موعود لژیون نهم و مسافر حامد لژیون نوزدهم
ارسال: مسافر حجت لژیون شانزدهم

نمایندگی خواجو