جلسه هشتم از دور سی و هشتم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی شمس، به استادی مسافر احسان، نگهبانی مسافر موسی و دبیری مسافر ناصر، با دستور جلسه: (DST,OT) در تاریخ 5 آبان ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
هفتهٔ OT را به تمام خدمتگزاران OT تبریک میگویم؛ دستورجلسات هفتگی در کنگره به دو دلیل طراحی میشوند: نخست برای شکرگزاری و دوم برای شناخت.
در مورد شکرگزاری، در احادیث داریم:
«نعمتهایی که شکرگزاری نشوند، مانند گناهانی هستند که آمرزیده نمیشوند.»
اگر من امروز رها شدهام و سفر خوبی را پشت سر گذاشتهام، اما قدردان نباشم، بهراحتی ممکن است آن نعمت از من گرفته شود؛ در کنگره درست است که درمانگر، خودِ شخصِ مسافر است، اما در پشتصحنه انسانهایی هستند که بدون چشمداشت و بدون هیچ دستمزدی خدمت میکنند، آنها خدمتگزارانی هستند که با عشق و از دل، مسیر درمان را هموار میکنند.
بحث دوم، شناخت است؛ هر دستورجلسه میخواهد چیزی را به ما بشناساند، میخواهد بگوید OT چیست، DST چیست، و چرا سفر باید حدود ده ماه زمان ببرد؟ من OT و DST را در دو بُعد بررسی میکنم: یکی در بیرون از کنگره و دیگری در درون کنگره.

در بیرون از کنگره، OT مادهای بسیار خطرناک و کشنده است.
چندی پیش در روزنامه خواندم: دختر دانشآموزی پس از تعطیلی مدرسه به خانه میآید، طبق عادت پدرش برای رفع خستگی به سر یخچال میرود و شربتی را مینوشد و دختر هم همین کار را تکرار می کند و چند ساعت بعد جان خود را از دست میدهد، پس شربت OT در بیرون، مادهای است بهشدت خطرناک.
در شعبهٔ خودمان یکی از راهنماها در مشارکتش گفت: مصرفکننده بودم، همسرم حالش بد شد، به او شربت دادم، تشنج کرد و به بیمارستان منتقل شد، این یعنی OT خارج از اصول، میتواند آسیبزا باشد؛ روش DST هم اگر طبق اصول نباشد و خوددرمانی انجام شود، خطرناک است؛ یکی از خدمتگزاران بیرون از کنگره تصمیم گرفت شربتش را کم کند، مانند مسافران کنگره، اما بعد از سه ماه کارش به جایی رسید که برای اینکه بتواند فقط راه برود، از بطری شربت سر میکشید! یا فردی بوده که مصرفکننده هروئین بوده و خواسته با OT درمان کند، اما حالا دوگانهسوز شده؛ هم هروئین میزند و هم OT میخورد! پس OT در بیرون از کنگره ارزش و اعتباری ندارد؛ به عبارتی مخفف کلمه OT میشود اوج تاریکی.

اما درون کنگره، به محض ورود رهجو، فرمانی صادر میشود، یک دست رهجو در دست راهنما قرار میگیرد و دست دیگرش بر سی دی نوشتن، در اینجا داروی OT به یک اکسیر شفابخش تبدیل میشود به شرط آنکه رهجو به آن ایمان داشته باشد، اگر ایمان نداشته باشد، هرگز نتیجه نمیگیرد.
در این مسیر ما مربیای داریم که همیشه بالای سرمان است، کافیست در این راه قدم بگذاری و با ثبات قدم ادامه دهی، آنگاه بدون زور زدن، درمان میشوی و جهانبینیات پلهپله رشد میکند و شربت بهتدریج کاهش مییابد، اما حال رهجو بد نمیشود، در واقع رهجو یاد میگیرد شربتش را ببخشد و از طریق آن، بخشش را هم بیاموزد.
اینجاست که مخفف کلمه OT دیگر اوج تاریکی نیست و به اوج نور تبدیل میشود و روزی که روز رهایی است، بند اعتیاد مانند بند ناف با دستان مهندس دژاکام بریده میشود؛ در آن لحظه، انسان دوباره متولد میگردد و OT ارزش و اعتبار حقیقی خود را پیدا میکند، امیدوارم همهٔ سفر اولیها این حال خوب، آرامش و رهایی را تجربه کنند.

تهیه متن، ویرایش و ارسال به سایت: مسافر امیرحسین، لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
83